مهمان کارآفرین
مریم گفت: «سعید، خانم کریمی رو یادته؟ دوست مامان، اون اصلاً کارش ساخت همین گلهای تزئینی بود، اصلاً زندگیاش رو از همین راه میگذروند، بذار برم از مامان بپرسم میتونه دعوتش کنه امروز باهاش صحبت کنیم؟!» سعید که گویا هنوز در باغ نبود، هاج و واج مریم را نگاه میکرد اما مریم خانم آنقدر به مادر اصرار کرد تا عصر همان روز خانم کریمی مهمانشان شده بود...
بچهها همان پرسشهای همیشگیشان را پرسیدند، میخواستند بدانند که این شغل را چگونه میتوان شروع کرد؟ چقدر هزینه دارد؟ چقدر درآمد دارد؟ چه چالشهایی پیش رویشان خواهد بود؟و...
شغلی با حداقل سرمایه
خانم کریمی که از پیگیری و کنجکاوی بچهها به وجد آمده بود شروع به صحبت کرد: «خیلی برام جالبه که اینقدر سؤال در مورد شغلم دارید، نوجوونای همسنوسال شما درگیر سرگرمیهای مختلف هستند اما شما میخواهید از اوقات فراغتتون برای درآمدزایی استفاده کنید، چون این کار شما برام جالبه هم هرچی بلدم یادتون میدم و هم هر جور بتونم کمکتون میکنم.»
برق شادی در چشمان مریم دیده میشد، خانم کریمی ادامه داد: «ببینید گلسازی رو با 200 هزار تومان و یه اتاق ده دوازده متری میشه شروع کرد، اگر هم کار بلد باشید میتونید ماهانه حداقل یکمیلیون درآمد داشته باشید. برای فروشش هم میتونید از رستورانها و شرکتها و هرجایی که میز و صندلی و تزیین داره استفاده کنید، باید خجالتی نباشید و بتونید برید و صحبت کنید برای فروش راضی کنید افراد رو. اگر بخواید این کار رو یاد بگیرید خودم یادتون میدم چطور بازاریابی کنید و محصولاتتون رو بفروشید.»
فوت کوزهگری
خانم کریمی حالا فوت کوزهگری به بچهها یاد میداد: «چندتا نکته هست که مثلاً اینکه مواد اولیه ساخت گل رو اگر عمده بخرید خیلی ارزونتر درمیاد. ولی خب برای شما این حجم مواد اولیه تو ابتدای کار لازم نیست. پس بهتره یه گل ساز پیدا کنید و اون که میخواد سفارش بده شما هم باهاش سفارش بدید تا عمده دربیاد و ارزونتر، مثلاً برای برگ گل، هر گرم عمده 170 تومنه اما خُرد 300 تومن میشه! نکته مهم دیگه اینکه تو این کار 40 درصد زیبا و خوب کارکردن مهمه، 60 درصد به قدرت بازاریابی شما ربط داره...»
گفتوگوی پرنکتهای بود، آن روز وقتی خانم کریمی رفت، مریم بلافاصله با دوستانش تماس گرفت و گفت فکر میکند شغل موردعلاقهاش را پیدا کرده، بچهها هم وقتی توضیحات مریم را شنیدند تصمیم گرفتند از فرصتی که خانم کریمی در اختیارشان گذاشته استفاده کنند و برای کارآموزی سراغش بروند، دخترها شغل مورد علاقهشان را پیدا کرده بودند و آماده میشدند تا وارد میدان شوند...
سپهر دوباره سرپا میشود
سعید، پوریا، هادی و رضا هم تصمیم گرفته بودند شرکت سپهر را دوباره سرپا کنند اما این بار هدفشان ساخت باغهای شیشهای بود، آنها هم بالاخره شغلشان را انتخاب کرده بودند و میخواستند شروع کنند، اما حالا با چند پرسش مواجه شده بودند: چطور سرمایه اولیه را تأمین کنند؟ چطور محصولاتشان را بسازند، چطور بازاریابی کنند و آنها را بفروشند...
در قسمت بعد همراه کارستون باشید تا با ایدههای جالب بچهها برای حل این مشکلات آشنا شویم.
حالا که در کارستون با 8 شغل مختلف آشنا شدهاید، شما هم شغل مورد علاقه خود را انتخاب کنید و اگر تابهحال شروع نکردهاید، آماده شروع کردن باشید، قرار است با همراهی هم و تمرینهای مختلف، کسبوکارهای موفقی راهاندازی کنیم...
nojavan7CommentHead Portlet