nojavan7ContentView Portlet

لوح
شوق وصال

شوق وصال زحمت اسباب را گرفت

من دست خویش را سر رَه جا گذاشتم*

شهید سلیمانی آرزو داشت و به آرزوی خودش رسید. برای شهید شدن گریه می‌کرد؛ خب خیلی از رفقایش هم رفته بودند و داغدار رفقایش هم بود؛ امّا در خودش هم شوق به شهادت جوری بود که اشک او را جاری می‌کرد... خوشا به حالش!

۱۳۹۸/۱۰/۱۳ - رهبرانقلاب

*شاعر: محمد سهرابی

nojavan7Social1 Portlet

متن برای شناسایی تازه سازی CAPTCHA