nojavan7ContentView Portlet

پیشرفت با اسلحه و غارت
غرب چگونه غربی شد؟ | قسمت اول
پیشرفت با اسلحه و غارت
گفت‌وگو با دکتر فؤاد ایزدی - استاد دانشگاه و کارشناس مسائل غرب

فتاح غلامی - دکتر فواد ایزدی استاد دانشگاه است و سال‌هاست در موضوع غرب‌شناسی با تاکید بر نقش آمریکا کار می‌کند. او مقالات و کتاب‌های مختلفی در این زمینه نوشته است و در این سال‌ها تلاش کرده تصویری واقع‌بینانه‌تر از غرب به نسل جوان خصوصاً دانشجویان‌اش نشان دهد؛ غربی که در کنار پیشرفت‌هایی که داشته، به دلیل ضعف در مبانی و بنیان‌ها، به سمت افول حرکت کرده است.

در این گفت‌وگو تلاش شده است زوایای دیگری از غرب را بشناسیم.

1

«غرب» چیست و کجاست؟ آیا غرب صرفاً یک مفهوم جغرافیایی است که شامل کشورهای اروپایی و آمریکای شمالی است؟

غرب یک واژه جغرافیایی است که به ‌صورت سنتی به کشورهایی که در اروپا و آمریکا هستند، اطلاق می‌شود. در زبان فارسی منظور از غرب کشورهایی هستند که نقش کلیدی و رهبری در حوزه فکری، سیاسی، اقتصادی و تمدنی در طول تاریخ داشته‌اند. بنابراین اگر بخواهیم غرب را تعریف کنیم، همه تعابیر و تعاریف بالا را شامل می‌شود. با این وصف لزوماً همه کشورهایی که در منطقه اروپا و آمریکا هستند، سابقه استعماری ندارند. همچنین همه کشورهایی که در غرب هستند نکات منفی مرتبط با دوره استعمار را ندارند؛ مثلاً برخلاف فرانسه و انگلیس که جزو نمونه‌های شاخص دوره استعمار هستند یا آمریکا که در صد سال گذشته نقش استعماری داشته و مشکلات زیادی هم برای مردم دنیا و هم برای مردم خودش ایجاد کرده است، بعضی از کشورها این‌گونه نبوده‌اند؛ مثل کشورهای اروپای شرقی که خودشان قربانی نظام کمونیستی شوروی شدند. همچنین کشورهای آمریکای لاتین به لحاظ جغرافیایی جزو غرب محسوب می‌شوند؛ اما با این که جزو همسایگان این کشور هستند و در یک قاره قرار دارند، قربانی سیاست‌های خشونت‌بار آمریکا بوده‌اند.
بنابراین نتیجه می‌گیریم که بین حکومت غربی، کشورهای آمریکا، انگلیس و فرانسه در طول چند صد سال گذشته، جزو نمونه‌های شاخص استعمار بوده‌اند. به همین دلیل وقتی غرب را نقد می‌کنیم با یک نگاه یک دست نسبت به همه کشورهایی که در غرب قرار دارند مواجه نیستیم و از این جهت باید انصاف را در این باره رعایت کرد.

2

وقتی راجع به غرب صحبت می‌کنیم با ویژگی‌هایی مواجه می‌شویم که آن را به غربی تبدیل می‌کند که الان می‌بینیم. به‌عبارت‌ دیگر غرب چگونه غربی شد که الان با آن مواجه‌ایم؟

اگر به تاریخ مراجعه کنید برخی از کشورها خیلی محل توجه جدی نبودند. نزدیک به دویست سال از عمر و حیات آمریکا به‌ عنوان یک کشور می‌گذرد با قدمتی کمتر از کشورهایی مثل ایران‌. حتی کشورهای اروپایی در ابتدای تاریخ تشکیل‌شان تأثیرگذاری جدی در دنیا نداشتند. شما تاریخ جهان را که مطالعه می‌کنید اتفاقاً ایران یکی از ابرقدرت‌های دنیا بوده است؛ یا ابرقدرت‌های دیگری مثل چین یا بعضی از حکومت‌هایی که در جنوب اروپا مثل ایتالیا در دوره‌ای مطرح‌ بودند. تاریخ بشر نشان می‌دهد که کشورهایی مثل آمریکا، فرانسه و انگلستان در دوره‌هایی اصلاً تأثیرگذار نبوده‌اند؛ منتهی اتفاقی در دنیا افتاد و آن کشف اسلحه گرم بود. میان مورخان اختلاف‌ نظر است که برای اولین بار اسلحه گرم کجا مورد استفاده قرار گرفت؛ اما این اجماع وجود دارد که چین، باروت را کشف کرد. چینی‌ها غالباً از باروت در جشن‌ها استفاده می‌کردند؛ منتهی بالاخره کسانی فهمیدند که به‌ جای استفاده از باروت در جشن‌ها، می‌توان با آن جان انسان‌ها را گرفت! به همین دلیل حتی اگر اروپاییان اسلحه را اختراع نکرده باشند، در به‌ روزرسانی و حتی کشنده‌تر کردن آن به دستاوردهایی رسیدند؛ البته این هم دلیل داشت. اقوامی که در اروپا زندگی می‌کردند در طول تاریخ همیشه با هم در حال جنگ بودند. جنگ‌های سی‌ساله، صدساله، جنگ جهانی اول و دوم، نمونه‌هایی از این جنگ‌ها است که در اروپا شکل گرفت.

3

طبعاً جنگ و جدال در سراسر دنیا وجود داشته است؛ آیا اروپایی‌ها جنگ‌طلبی بیشتری داشتند؟

بله و این مسئله را می‌توان از تعداد جنگ‌ها، وسعت آن و همچنین تعداد کشته‌های‌شان در جنگ دریافت. بنابراین از آنجایی که آن‌ها همیشه در حال جنگ بودند، به فکر دستیابی به ابزاری برای صدمه‌رسانی بیشتر به ‌طرف مقابل افتادند. از این رو اروپایی‌ها در حوزه تولید و بروزرسانی‌ اسلحه از دیگران جلو افتادند.
نتیجه جهش در حوزه نظامی، جهش در حوزه اقتصادی بود؛ چگونه؟ تعرض اروپاییان به آمریکای جنوبی و شمالی! علت‌اش این بود که اروپایی‌ها وقتی باهم می‌جنگیدند، برای تداوم مقابله، هم به اسلحه نیاز داشتند و هم به منابع مالی. به همین دلیل پادشاهی‌های مختلف در اروپا به دنبال جذب منابع مالی بودند. از این جهت ما در تاریخ سفر کریستف کلمب را داریم. او می‌خواست به هند سفر کند تا از منابع این کشور استفاده کند؛ اما مسیری که انتخاب کرد او را به قاره آمریکا رساند! بعدها وقتی اروپایی‌ها متوجه ‌شدند قاره‌ای وجود دارد که منابع طبیعی و معدنی مختلفی دارد با کمک اسلحه موفق شدند مناطق مختلف قاره آمریکا را تسخیر کنند.1

​​​​​​​1) مخاطبان این گفت‌وگو برای اطلاعات بیشتر در این زمینه می‌توانند به کتاب «اسلحه، میکروب و فولاد» مراجعه کنند که یک مورخ آمریکایی آن را نوشته است. پرسش نویسنده در کتاب این است که غرب چطور غرب شد؟

4

اما قاره آمریکا از قبل صاحب تمدن بود...

بله همین‌طور است! قبل از ورود کریستف کلمب و اروپاییان به آمریکا، تمدن‌های قوی چند هزارساله در آنجا وجود داشت. وقتی اولین کشتی اروپایی به این سرزمین رسید، مردم بومی آنجا از تازه‌واردانی که از راهی دور آمده بودند و چهره‌های متفاوتی داشتند و خسته بودند، استقبال کردند؛ اما اروپایی‌هایی که در این سفر بودند، می‌خواستند منابع مردم این سرزمین را بدزدند. آن‌ها بعد از ورود به آمریکا متوجه ‌شدند که در معابد مردم بومی این منطقه طلا وجود دارد؛ طلا در این منطقه محترم بود و برای خرید و فروش از آن استفاده نمی‌شد. اروپایی‌ها با دیدن این‌ همه طلا طمع کردند و تصمیم گرفتند این طلاها را بدزدند. آن‌ها پادشاه این منطقه را به گروگان گرفتند. حالا این سؤال مطرح شود که بالاخره پادشاه برای خود ارتشی دارد که می‌توانسته با آن‌ها مقابله کند. اینجا است که داستان اسلحه مطرح می‌شود. مردم بومی آن منطقه هنوز اسلحه را کشف نکرده بودند و با تیروکمان می‌جنگیدند. جنگی در می‌گیرد و اروپاییان محافظان شاه را می‌کشند و او را به گروگان می‌گیر‌ند و با خودشان به کشتی می‌برند. بعد اعلام می‌کنند که تنها در صورت دریافت طلا پادشاه را آزاد خواهند کرد. مورخین می‌گویند که اروپاییان در یک بازه زمانی صدساله که به آمریکا و هند می‌روند و رویه استعماری در پیش می‌گیرند، نیمی از ثروت موجود در جاهای مختلف دنیا را به اروپا منتقل می‌کنند! اروپاییان یک جهش نظامی داشتند و با توجه به ثروتی که به دست می‌آورند، در حوزه اقتصادی هم با جهش مواجه می‌شوند.

5

با توجه به شیوه ثروتمند شدن آن‌ها، پایه‌های تمدن غربی چیست؟ آن‌ها چطور پیشرفت کردند؟

جهش مالی و ثروت باعث جهش اقتصادی و متعاقب آن جهش علمی می‌شود که این‌ها پایه‌های تمدن غرب را تشکیل می‌دهند. آن‌هایی که به تاریخ غرب توجه نمی‌کنند، گمان می‌کنند که جهش علمی در اروپا به خاطر فلان فیلسوفی است که مثلاً کتابی درباره علم نوشته و همه در اروپا آن کتاب را مطالعه کرده‌اند و بعد اروپا جهش علمی پیدا کرده است؛ نه این‌گونه نیست! جهش علمی اروپا به خاطر جهش اقتصادی است که به‌ واسطه تاراج منابع و ثروت‌های دیگر کشورها رخ‌داده است. زمانی که علم رشد می‌کند، در ابزارهای نظامی هم جهش ایجاد می‌شود. به عبارت دیگر حرکت دایره‌واری شروع می‌شود؛ به این معنا که اروپا، ابتدا جهشی نظامی داشت؛ بعد جهش اقتصادی؛ بعد جهش علمی و بعد از جهش علمی دوباره با جهش نظامی مواجه ‌شد. جهش علمی باعث شد که ملت‌های تحت ستم در حوزه‌های نظامی هم دست‌شان بسته باشد و یک‌ قدم عقب‌تر از اروپایی‌ها باشند؛ مثلا در بحث هسته‌ای چرا کشورهایی غربی از ایران ناراحت‌اند؟ چرا ما را به داشتن سلاح هسته‌ای متهم می‌کردند؟ چون آن‌ها گمان می‌کنند اگر ایران سلاح هسته‌ای داشته باشد آن‌ها چیز بالاتری از سلاح هسته‌ای ندارند و این مسئله است که آن‌ها را ناراحت می‌کند.

6

خب حالا چون تاریخ تمدن غربی همراه با برده‌داری، کشتار و تاراج بوده، بنابراین از این علوم نباید استفاده کرد؟

نه! بالاخره این علوم به وجود آمده؛ منتهی نباید شیفته شد؛ چرا نباید شیفته آن شد؟ برای‌تان یک مثالی می‌زنم: کسی در همسایگی‌اش ساختمان مجللی است. صاحب ساختمان مجلل قاچاقچی مواد مخدر است. به هر حال بیننده با دیدن هنر معماری این ساختمان لذت می‌برد؛ اما شیفته آن نمی‌شود؛ چون می‌داند که عقبه مالی ننگینی پشت آن ساخت‌وساز وجود دارد.

7

در زمان تمدن اسلامی، غربی‌ها چه می‌کردند؟

زمانی که دوران طلایی تمدن اسلامی بود، غرب جایی برای عرض‌ اندام نداشت. آمریکا که تأسیس نشده بود و اروپایی‌ها هم در جنگل‌ها با هم درگیر بودند. شما شنیده‌اید که می‌گویند فلان ملکه اروپایی سالی یک‌ بار حمام می‌رفته است! در حوزه تمدنی، علم و بهداشت اروپاییان تا قبل از تاریخچه‌ای که خدمت‌تان عرض کردم، کشورهای عقب‌افتاده‌ای بودند.

8

حالا این پرسش مطرح است که چرا کشورهای غیر غربی مثل ایران و کشورهای اسلامی، بعد از دوران پیشرفتی که داشتند، دچار عقب‌افتادگی شدند؟

سلطه‌ای که در دوره استعمار برای این کشورها ایجاد شد، به «استعمار نو» تبدیل شد. «استعمار سنتی» این بود که اروپایی‌ها یک کشور یا منطقه‌ای را اشغال می‌کردند و برای آن فرماندار اروپایی یا آمریکایی تعیین می‌کردند. این دوره استعمار عمدتاً بعد از جنگ جهانی دوم تمام شد و کشورهای مستعمره، مستقل شدند؛ اما کسانی که بر این کشورها حکومت می‌کردند، عمدتاً دست‌نشانده غربی‌ها بودند. ما در تاریخ خودمان دوره پهلوی را تجربه کرده‌ایم که کشور به‌ ظاهر مستقل بود؛ اما همه ‌چیز کشور دست کشورهای اروپایی و آمریکا بود؛ این استعمار نو است.

9

البته بعد از انقلاب اسلامی تلاش شد که دست استعماری غرب از این کشور کوتاه شود...

بله! کشوری مثل ایران چهل سال در حال مقاومت در برابر آمریکا و غرب است و در عین مقاومت، پیشرفت هم کرده است. ایران در خیلی از حوزه‌های تخصصی و فناوری پیشرفت‌ داشته است و جزو 10 کشور دارنده فناوری محسوب می‌شود. حالا واقعیت این است که بعد از یک دوران پیشرفت در آمریکا و اروپا، به‌ تدریج این ورق دارد برمی‌گردد و دوران افول آغاز شده است.
ادامه دارد...

nojavan7Social1 Portlet

متن برای شناسایی تازه سازی CAPTCHA