رادارت را روشن کن!

پله‌پله باید رفت. اولین نقطه‌اش هم خودمان هستیم. خودِ خودِمان. کار اصلی را بگذاریم برای این پله. این پله که مصالحش درست و محکم شد، سراغ پله‌های بعدی خواهیم رفت. وقتی دلمان را بنده خدا کردیم، خداوند است که بر دل‌وجانمان حکم می‌کند. جاذبه ائمه هم از همین‌جا بود. بیش از آن‌که حرفشان بخواهد در دل‌ها اثر بگذارد؛ عمل و سیره‌شان بر دل‌ها می‌نشست. حالا که دل در شاهراه اصلی خودش قرار گرفت، نمی‌شود بدون آب و غذا رهایش کنیم. لازم است مدام تغذیه فکری و معنوی شویم و خودمان را در این مسیر تقویت و به‌روز کنیم. شناخت بی‌واسطه و مستقیم از منابع دست‌اول دینی مانند قرآن، نهج‌البلاغه و سیره ائمه، مطالعه کتاب‌های شهید مطهری، وصیت‌نامه و سخنان امام خمینی(رحمت‌الله علیه) ازجمله ابزارهایی است که پایمان را در این راه قرص و محکم می‌کند.

اگر یک‌طرف ماجرا شناخت و تحلیل وضعیت کشور باشد، طرف دیگر ماجرا این است که باید دشمن‌شناسی‌تان هم خوب باشد. ببینید کجاها و چطور دشمن سروکله‌اش پیدا شده است. اگر برگردید به تاریخ و توطئه‌ و سنگ‌اندازی‌های دشمن را از اول انقلاب مرور کنید که چه‌بهتر؛ چم‌وخم کار هم‌دستتان می‌آید. «مهم این است که در هر دوره‌ای از دوره‌ها ما بفهمیم دشمنیِ دشمن چگونه است و چه‌کار دارد با ما می‌کند؛ نقشه‌ دشمن را بفهمیم؛ درست مثل جنگ نظامی. در جنگ نظامی اگر شما توانستی حدس بزنی که نقشه‌ دشمن چیست، پیش‌گیری می‌کنی، خودت را آماده می‌کنی؛ یا دفاعِ خوب می‌کنی یا حمله‌ پیش‌دستانه می‌کنی؛ در جنگ نظامی این‌جوری است. در جنگ تبلیغاتی، در جنگ اقتصادی، در جنگ فرهنگی، در جنگ امنیّتی، در جنگ نفوذ - این‌ها همه جنگ است- در همه‌ این‌ها قضیّه این است: باید حدس بزنید دشمن چه‌کار می‌خواهد بکند. امروز حدس زدن ندارد؛ برای هر آدم آگاهی، روشن است. هزاران توپ‌خانه –توپ‌خانه‌ دروغ‌پردازی، توپ‌خانه‌ بزرگ‌نمایی مشکلات- به سمت این ملّت از راه‌هایی که امروز وجود دارد و دیروز وجود نداشت، مشغول شلّیکند». 1396/10/6

اگر می‌خواهید اثرگذاری داشته باشید، باید حرفی برای گفتن داشته باشید. حرف‌هایی که همه شنیده‌اند جای خود؛ اما دنبال حرف‌های نو هم باشید. حرفِ نو جاذبه دارد. حرفِ نو، البته نه به معنای حرف‌های من در‌آوردی و بدعت. حرف‌ها و حقایقی از دین و انقلاب که کم‌تر کسی آن را شنیده است؛ آن‌هم با سند و مدرک. حرف نو می‌تواند دینی باشد، می‌تواند سیاسی باشد یا اجتماعی و یا حتی در زمینه مسائل بین‌المللی. حتماً دیده‌اید که این روزها همه در دنیای حقیقی و مجازی در حال حرف زدن هستند؛ حالا یا به‌صورت کتبی یا شفاهی‌. اما حرف‌هایی که تکراری نیست و از زوایای متفاوت به ماجراهای مختلف نگاه می‌کند، بیشتر مورد استقبال قرار می‌گیرد. فقط حواستان باشد که حرفتان شناسنامه‌دار باشد.

هنر، عاطفه و حس انسان را کوک می‌کند و یکی از مؤثرترین ابزارها برای ارتباط‌گیری است. وقتی به تنوع ابزارهای دشمن نگاه کنید، می‌فهمید چقدر هنر برایشان اهمیت دارد و چقدر برایش سرمایه‌گذاری کرده‌اند. لازم هم نیست که هنرتان سراسر آیه و روایت و خطابه باشد و یا حتی یک داستان دینی را به تصویر بکشید. مهم، بیان حقایق، معارف دین و انقلاب و به قول گفتنی فحوای کلام است ولو این‌که هیچ اسمی از دین و هیچ آیه‌ای از قرآن در آن نباشد. تئاتر، شعر، سرود، برنامه‌های شنیداری، اجراهای هنری، کاریکاتور و کارهای طنز از مواردی هستند که به‌وسیله آن می‌توانید گستره زیادی از افراد به‌خصوص هم‌سن‌و‌سال‌هایتان را جذب کنید. حتی می‌توانید بستری فراهم کنید که خودشان در اجرای آن‌ها مشارکت داشته باشند. جاذبه حرف و کلام حق یک‌طرف ماجرا و جاذبه خودِ هنر طرف دیگر ماجراست. 

جلسات فکری راه بیندازید. موضوعات مختلف را به چالش بکشید. این جلسات می‌تواند هم بین خودتان و دوستانتان باشد و هم جلسات عمومی‌تری باشد. با زور و تهدید قرار نیست کسی را جذب کنید. اگر چنانچه با تشر و تهدید و ضرب‌وزور، بخواهید چیزی را به ذهن طرف مقابلتان تحمیل کنید، شاید تحت تأثیر هیجانات، لحظه‌ای قبول هم بکند امّا ماندگار نیست. بیان منطقی و مستدل مطمئناً اثر خودش را می‌گذارد. «اگر هو و جنجال وارد شد، حرف منطقی را هم خراب خواهد کرد. ممکن است چهار نفر جذب شوند، اما چهار نفر آدم هوشمندتر دفع می‌شود».  1390/4/13

یکی دیگر از ابزارهایی که ارتباط‌گیری را راحت می‌کند و اثرگذاری بالایی هم دارد، فضای مجازی است. در دنیای امروز، دشمن فقط از لحاظ نظامی آرایش جنگی ندارد، بلکه از لحاظ فضای مجازی هم آرایش جنگی گرفته است. پس لازمه‌اش این است که در خط مقدم این جنگ باشید. الآن شلیک‌های توپخانه دشمن در این فضاست. علاوه بر این‌که مواظب توپخانه دشمن هستید، به فکر کادر سازی و نیرو سازی هم باشید. این فضا زمان و مکان هم نمی‌شناسد و می‌توانید پیامتان را به نقطه‌نقطه جهان برسانید. کلاس‌های زبانی هم که می‌روید اینجاها به دردتان می‌خورد.

شاید عجیب باشد که بگوییم حتی افرادی که بقیه به آن‌ها برچسب غیرانقلابی زده‌اند را هم می‌توانیم به این مسیر بکشانیم. اگر این‌طوری حساب کنیم محدوده‌ای که بخواهیم جذب کنیم خیلی گسترده است. به قول آقا یک جذب حداکثری اتفاق بیافتد. خیلی‌ها براثر غفلت یا اشتباه جدا افتادند و پدرکشتگی با ما ندارند. کافی است دست آن‌ها را بگیرید و راه را دلسوزانه به آن‌ها نشان دهید. خیلی اختلافات؛ در حد اختلاف‌نظر و سلیقه‌ است. باید اصول را از فروع جدا کنید. اصول؛ پایه‌های فکری نظام است و کسی که این اصول را قبول دارد به همان اندازه‌ای که قبول دارد باهم مرتبط و متصل هستید.