یک سفر متفاوت
سفر و تحرک حتماً به معنای جابهجایی مکانی نیست. رشد و تکامل ما گاهی در رفتن است و گاهی در ماندن. همان اصطلاح سفر آفاقی و انفسی خودمان. سفر کردن تنها به معنای رفتن از جایی به جایی و از شهری به شهر دیگر نیست. گاهی علما و عرفای ما در سکون و خلوت و دوری از خلق، ره صدساله را یکشبه طی کردهاند و به مدارج بالا رسیدهاند. سفر گاهی از دمی به دمی است و از حالی به حالی و از مرتبهای به مرتبه دیگر.
پس این ایام جان میدهد برای سفر در آفاق و انفس و اعماق جانمان که ببینیم بالاخره از کجا آمدهایم و کجا ایستادهایم و به کجا خواهیم رسید.
فقیر و غنی یکی هستند
فقیر و غنی هر دو در برابر مرگ برابرند. نه مال اغنیا و نه فقر فقرا، هیچکدام نمیتواند جلوی اجل قطعی را بگیرد. کرونا آمده تا همین درسها را به ما زندهها بدهد.
فرقی نمیکند چقدر جیبها و حسابهای بانکیمان پر یا خالی است. در چه خانهای زندگی میکنیم و چه ماشینی سوار می شویم. در برابر این ویروس میکروسکوپی و سمج، همه به یک اندازه برابر و در معرض خطریم. کرونا پولدار و فقیر نمیشناسد. همه را به یک اندازه تهدید میکند و متأسفانه هیچ کجای جهان نیست که بشود با داشتن پول هنگفت و هواپیمای اختصاصی به آنجا پناه برد تا از شرش در امان ماند. کرونا همهجا هست و همه را درگیر میکند، درست مثل مرگ.
خط قرمز دین
هجمهها علیه دین و مذهب و دینداران، همیشه و همهجا بوده و هست. حالا در این کارزار بیماری با علم و طبابت، مذهبیها و هیئتیها از همه زودتر مطیع علم شدند و هیئت ها و مساجد و حرمها را که محل تجمع و ازدحام و انتقال بیماری بود، تعطیل کردند. درحالیکه بازارها و پاساژها و مراکز خرید هنوز باز بودند و این نشاندهنده این است که سلامتی و حفظ جان افراد، خط قرمز دین و شریعت ماست که بر سرش با کسی شوخی ندارد.
مدافعان جان برکف
چقدر همهمان آرزو کردیم که ایکاش ویروس در همان چین کنترل و جلوی تهاجمش گرفته میشد تا اینطور به جان کل جهان نیفتد؟ این همه مشکل و گرفتاری به بار نیاورد و جان عزیز خیلیها را نگیرد؟
داعش را یادتان هست؟ حالا فهمیدید چرا مدافعان جانبرکفمان باید کیلومترها دورتر از مرزهایمان میجنگیدند تا ویروسی صدها و هزاران برابر خطرناکتر از کرونا، به جان سرزمینمان نیفتد؟
یادتان هست بعضیها از سر نادانی یا عناد، چه نیش زبانهایی به جان مدافعان حرم میزدند که فلان رقم پول میگیرند و برای همین رفتهاند جنگ؟
حالا کسی میتواند در این جنگ نابرابر و سخت به پزشکان و پرستارانی که در خط مقدم دفاع ایستادهاند و جان عزیزشان را کف دست گرفتهاند و قهرمانانه در این کارزار مجاهدت میکنند، بگوید که برای منفعت مالی و اضافه حقوق و درآمدهای آنچنانی، شبانهروز میجنگند؟
واجب فراموششده
امر به معروف و نهی از منکر واجب فراموششدهای است که میگفتند در قرن دو هزار دیگر به کار نمیآید و حالا دیگر زندگی و رفتار شخصی هرکسی، حتی در متن اجتماع، به کسی مربوط نیست. حالا کرونا آمده تا ملموستر بفهمیم که همه ما مثل حلقههای زنجیر به هم متصل و مرتبطیم. نمیشود در خانه قرنطینه باشیم و سرتاپای زندگیمان را ضدعفونی کنیم و بگوییم دیگرانی که آن بیرون، توی کوچه و خیابان و بازار و جاده هستند، به ما چه. چون همه به هم وصلیم و تا همه به خودمراقبتی نرسند، چرخه این بیماری متوقف نمی شود.
فرصتهای طلایی
چقدر بعضیهایمان برای تجهیز و تقویت روح و جانمان نداشتن وقت را بهانه میکردیم. حالا و در این روزهای سخت و نگرانکننده، ماههای شعبان و رمضان را پیش رو داریم. قطعاً با تجهیز روحمان به سلاح دعا، قدرت و توان جسمی مان بالاتر میرود و بالطبع سیستم ایمنی بدنمان هم قویتر میشود. از بسیاری از آسیبهای روحی و روانی هم در امان خواهیم بود. کاش این فرصت را مغتنم بشماریم.
حال ما به تنهایی خوش نمیشود
حالا وقتی دلتنگ عزیزی میشویم و صدایش را از پشت تلفن میشنویم، بهتر یادمان میآید چه وقتهایی برای همین رفتوآمدها و دیدارها غر زدیم و ناشکری کردیم. حالا دلمان پر میکشد برای دیدن لبخند عزیزانمان از نزدیک، برای در آغوش کشیدنشان، برای حس کردن گرمای وجود و حضورشان.
راستی...امسال وقتی داشتیم تلفنی تبریک سال جدید را به دوستان و آشنایان میگفتیم، دقت کردید چند پله بزرگتر شده بودیم؟ وقتی آرزوی داشتن سالی خوب و خوش میکردیم و از ته دل میگفتیم «انشاءالله برای همه مردم سال خوبی باشه.» این آرزو و دعا را از ته دل میگفتیم. با تمام وجود و باورمان. چون کرونا ما را به این بلوغ و فهم و این درجه از معرفت رساند که تا حال روزگار و مردمانش بر وفق مراد نباشد، حال ما به تنهایی خوش نمیشود.
nojavan7CommentHead Portlet