nojavan7ContentView Portlet

خودت را کشف کرده‌ای؟
خودت را کشف کرده‌ای؟
گفت‌وگو با دکتر ابراهیم نعیمی، استاد دانشگاه

درِ دولنگه بزرگ مقابل صورتت باز می‌شود و حجمی از خاطرات، مثل فیلم‌های سینمایی از مقابل چشمانت عبور می‌کنند. اینجا، همان مدرسه سال‌های نوجوانی من است. با همان حیاط و ساختمان و همان درخت‌های بید مجنونش. البته بعضی چیزها هم در گذر زمان تغییر کرده‌اند. در و پنجره‌ها دیگر چوبی نیستند و به جای نیمکت، صندلی‌های تک‌نفره توی کلاس، جا خوش کرده‌اند. نه فقط نیمکت که تخته سیاه کلاس هم دوران بازنشستگی‌اش را گوشه انبار مدرسه می‌گذراند و وایت‌بردهای سفید با ماژیک‌های رنگی دست هیچ نوجوانی را کچی نمی‌کنند. این‌ها نه خاطره که واقعیت‌های زندگی است. آن‌هایی که از همان دوران نوجوانی و در کشاکش روزهای درس و مدرسه و تجربه بزرگ شدن یک جواب درست و درمان برای «چگونه نوجوانی‌مان را غنی کنیم؟»  پیدا کردند حالا از خودشان و زندگی‌شان راضی هستند. اما آن‌هایی که خودشان را در نوجوانی فراموش کردند با کوله‌های نه‌چندان پُر به استقبال جوانی رفتند. این موضوع همان دغدغه مهمی است که بهانه گفت‌وگوی ما با دکتر «ابراهیم نعیمی» استاد دانشگاه شد. پاسخ به پرسش‌هایی که می‌تواند به ما در پرکردن کوله نوجوانی‌مان کمک کند.

1

در بین مقاطع زندگی دوره نوجوانی تأثیرات فراوانی در آینده زندگی ما دارد. ویژگی‌های این دوره چیست که می‌تواند بیش از مقاطع دیگر برای ما تأثیرگذار باشد؟

- در کتاب‌های معتبر روانشناسی، در تعریف دوره جوانی به این نکته اشاره می‌کنند که این مقطع، دوره ‌گذر از شرایط رشد فیزیکی و روانشناختی کودکی به جوانی است. اما باید این نکته را در نظر گرفت که این دوره، پرچالش است. علت اصلی که
برخی از خانواده‌ها با فرزندان نوجوان‌شان دچار چالش و مشکل می‌شوند این است که در این دوره دختران و پسران مرحله‌ای بین کودکی و جوانی را طی می‌کنند. حتماً خوانندگان نوجوان شما هم تأیید می‌کنند که این دوره مقطعی است که هم نوجوان در حال به دست آوردن استقلال فردی است و هم اینکه موقعیت‌های اجتماعی و جمعی را تجربه می‌کند. نوجوان در این مرحله آرام آرام تجربه افراد بزرگسال در ابعاد مختلف را کسب و براساس آن زندگی آینده خود را تنظیم می‌کند. به عبارت دیگر نوجوان در این مقطع می‌خواهد بگوید که بزرگ شده‌ام و باید به من توجه کنید. به همین دلیل ما برای عبور نوجوانان از این مقطع زندگی، هم به والدین توصیه‌هایی داریم و هم به نوجوانان. شاید برخی خانواده‌ها به اندازه کافی آگاهی‌های مهارتی و کافی نسبت به این دوره نداشته باشند؛ از این رو فکر می‌کنند که نوجوان در این دوره مثل همان دوران کودکی باید از آن‌ها تبعیت کند. بنابراین نگاه از بالا به پایین به فرزندشان دارند از طرفی نوجوانان در این سن و سال می‌خواهند دیده شوند و مورد توجه قرار بگیرند به‌خاطر همین برخی اوقات تنش‌هایی بین ‌خانواده‌ها و فرزندانشان اتفاق می‌افتد. به همین دلیل در درجه اول پدرها و مادرها باید سطح آگاهی خود را نسبت به شرایط جدید فرزندانشان بالا ببرند. به نوجوانان هم می‌گویم که این مرحله را نباید به خاطر اختلاف‌نظرهایی که با خانواده ‌‌دارید برای خودتان سخت کنید. برای اینکه شما بتوانید از این مرحله به خوبی عبور کنید باید هم خودتان تلاش کنید و هم خانواده و جامعه و دوستانتان به شما کمک کنند.
آقا چند سال پیش برای بهتر شدن زندگی نوجوانان به آن‌ها توصیه کردند که نسبت به تحصیل، تهذیب و تربیت و ورزش توجه کافی داشته باشند. اگر این شناخت ایجاد شود که نوجوان در این دوره، شیوه زندگی‌اش بر پایه بالارفتن سوادش به واسطه تحصیل بنا شود و رشد معنوی و اخلاقی‌اش به واسطه تقویت مبانی معرفتی باشد و رشد و سلامت جسمانی‌اش براساس ورزش باشد، قطعاً شاهد شور و نشاط بیشتر آن‌ها در این مقطع خواهیم بود.

2

به‌نظر شما نوجوانان چگونه می‌توانند این مقطع از زندگی‌شان را غنی کنند؟

- اگر نوجوانان عزیز می‌خواهند زندگی بهتری داشته باشند باید هدف خود را در مسیر تحصیل و آینده‌شان شناسایی کنند و باید بدانند که 15 یا 20 سال بعد می‌خواهند به کجا برسند؟ اگر هدف به‌درستی انتخاب شود مسیر رسیدن به آن هدف هم قابل شناسایی است. هدف نهایی هم نباید صرفاً محدود شود. به عبارت دیگر، نوجوانان باید بدانند در سن 30سالگی از جهت تحصیل و از لحاظ اخلاقی و رفتاری در چه جایگاهی قرار دارند. اگر این هدف شناسایی شود نوجوانان می‌توانند از حالا برنامه‌ روشنی برای رسیدن به اهداف‌شان تنظیم کنند. پس هدفمندی، اولین توصیه ما به نوجوانان برای غنی‌سازی این دوره است.
گام دوم در این مرحله برنامه‌ریزی است. یعنی برنامه‌هایی که نوجوان در نظر می‌گیرد تا آرام‌آرام و گام‌به‌گام در یک شرایط زمانی 15 تا 20 ساله، او را به سمت هدفی روشن هدایت کند.
گام سوم نحوه برخورد نوجوان با پدر و مادر، برادر و خواهر، دوستان و همسایگان و... است. این نحوه برخورد حتماً نوجوان را در رسیدن به هدفش کمک خواهد کرد.

3

البته نوجوان در این دوره یک روحیه حقیقت‌جویی خاصی هم دارد؟

- بله، همینطور است. نوجوان به دنبال حقیقت‌جویی است و بنابراین آرمانی فکر می‌کند. این حقیقت‌جویی به او کمک می‌کند که حرف‌های مختلف را بشنود و در جهت ادامه مسیر برای رسیدن به هدفش از آن‌ها استفاده کند.

4

دوره نوجوانی یک دوره پرچالش است؛ برای عبور از این چالش‌ها چه باید کرد؟

- همواره پشتوانه اصلی که می‌تواند در چالش‌های مختلف مورد استفاده نوجوان قرار گیرد رابطه با خدا و انجام مناسک و افعال عبادی است. البته افعال عبادی تنها شامل نماز و روزه نیست. بلکه رفتارهای اخلاقی مثل دوری از دروغ، تهمت، پرهیز از بیان حرف زشت و برخورد خوب با دیگران، احترام به بزرگترها و... جزو افعال عبادی محسوب می‌شود.

5

شما در صحبت‌هایتان به موضوع استقلال در دوره نوجوانی اشاره کردید، این استقلال در نوجوانی چگونه به دست می‌آید؟

- اگر نوجوان می‌خواهد مستقل شود باید به این نکته توجه داشته باشد که استقلال، یک دفعه به دست نمی‌آید بلکه آرام آرام و در دل خانواده این اتفاق خواهد افتاد. اینکه گاهی والدین برای او در برخی از مواقع محدودیت ایجاد می‌کنند آن را ناشی از مخالفت پدر و مادر با استقلال خود در نظر نگیرد. طبعاً خانواده‌ها می‌خواهند فرزندانشان شرایط زیست و رشد جسمی، روحی و فکری سالمی را داشته باشند و کمترین آسیب را تجربه کنند به همین دلیل ممکن است با برخی از رفتارهای فرزندشان مخالفت کنند. باید به نوجوانان گفت که پدر و مادر دوست و همراه شما هستند و در مقابل‌تان قرار ندارند. ممکن است برنامه‌هایی که برای ساختن بهتر زندگی شما در نظر گرفته‌اند مسیر رسیدن به اهدافتان را دورتر یا نزدیک‌تر کند اما متوقف نمی‌کند.
نوجوانان اگر به چنین درک و شناخت درستی برسند می‌توانند رفتار بهتری با پدر و مادر خود داشته باشند و در کنار اراده‌شان برای رسیدن به استقلال با برخی از رفتارهای سخت‌گیرانه پدر و مادرها کنار بیایند.
نوجوانان در کنار تلاش برای رسیدن به استقلال باید به این توانایی برسند که در صورتی که برخی رفتارهایشان نادرست است، شجاعت تغییر نظر و عقیده را داشته باشند و تصور نکنند حالا که یک حرفی را زده‌اند حتماً باید برای انجامش پافشاری و اصرار داشته باشند. به عبارت دیگر نوجوان در کنار حفظ استقلال آن‌قدر آزادی را در خود رشد دهد که وقتی با واقعیت روبرو شد در جهت آن رفتار خود را اصلاح کند. 

6

با توجه به صحبت‌های شما می‌توان نتیجه گرفت که نوجوان در مسیر زندگی خود هم محدودیت را بشناسد و هم توانایی پذیرش شکست را داشته باشد؟

- دقیقاً. او باید بداند که توانایی جسمی و ذهنی‌اش محدود است و قادر به انجام هر کاری نیست و صرفاً باید براساس توانایی خود تصمیم بگیرد. از سوی دیگر او باید متوجه این موضوع باشد که بالاخره شکست، بخشی از زندگی است و بعضاً از آن گریزی نیست. حتی ممکن است که شکست در برخی از مواقع مقدمه و شروعی برای پیروزی‌های آینده او باشد. 
جمله معروفی است که می‌گوید آنقدر شکست خوردم تا طریقه شکست دادن را آموختم. یعنی اگر شکستی اتفاق افتاد به معنای چالش جدیدی برای نوجوان است تا با بخش‌هایی که قبلاً در زندگی خود ندیده، روبرو شود. 
نکته دیگر اینکه وقتی نوجوان در مسیر زندگی خود به مشکلی برخورد می‌کند خشمگین می‌شود. نوجوان باید بداند که نشانه‌های خشم خود را نباید به صورت رفتارهای پرخاشگرایانه بروز دهد. بهتر است که آن را بیان کند، مثلاً بگوید من دوست نداشتم این اتفاق بیفتاد. نوجوان بهتر است به جای استفاده از جمله «چرا این اتفاق افتاد؟» از عبارت «چطور» استفاده کند. چون وقتی دنبال چرایی آن اتفاق باشد ممکن است طرف مقابل درصدد توجیه خود باشد. طبعاً وقتی طرف مقابل با پرسش چطور مواجه می‌شود سعی می‌کند که به جای توجیه به دلایل آن بپردازد. به نظر می‌رسد که این‌گونه  سؤال و جواب‌ها به نوجوان و طرف مقابل او کمک می‌کند که به اصلاح رفتار خود بپردازند.

7

از موضوعات مهم در نوجوانی موضوع الگوسازی است. اینکه یک الگوی درست در مقابل خودش داشته باشد.

- نوجوان باید یک الگوی روشن را برای خود انتخاب کند. در جامعه ما بیشتر الگوها هنری و ورزشی هستند. ما می‌توانیم به فرزندانمان الگوهایی از زندگی عالمان و دانشمندانی ارائه کنیم که از نظر علمی و اخلاقی آدم‌های بزرگی هستند. با الگو قرار گرفتن این آدم‌ها، نوجوان می‌تواند هدف‌ها و برنامه‌های خود را برای رسیدن به آن اهداف به درستی تنظیم کند. 

8

در این مرحله نوجوانان آرزو می‌کنند که مثلاً در مقطع جوانی پزشک، مهندس، معلم، نقاش، شاعر، نویسنده، بازیگر، ورزشکار، خلبان و ... شوند. چگونه می‌شود به نوجوانان در رسیدن به این هدف با توجه به علاقه‌مندی، توانایی و استعدادی که دارند کمک کرد؟

- علاقه‌مندی، موضوعی است که از دوره کودکی و نوجوانی به مشاغل مختلف وجود دارد و حتی ممکن است بارها هم تغییر کند. حتی این نوع علاقه‌مندی در پسرها و دخترها هم متفاوت است. البته بیان این علاقه‌مندی درباره مشاغل مختلف خوب است و ما به آن مسیر رشدی انتخاب شغل می‌گوییم. به طور معمول همه ما این دوره فراز و فرودهای مختلف را درباره مشاغل آینده‌مان در دوره نوجوانی داشته‌ایم و یک نوجوان باید بین این علاقه‌مندی‌های مختلف شغلی، به حل و فصل آن‌ها بپردازند تا اینکه در اواخر دوره دبیرستان به تصمیم روشن برسد. البته باید در نظر گرفت که اگر بین اهداف و برنامه‌های نوجوان و اهداف و برنامه‌های خانواده تضادی به‌وجود آمد چگونه باید آن را حل کرد. یک سری از مسائل مثلاً علاقه، انگیزه، ‌مهارت‌ها و تجربه‌ها توسط محیط ساخته می‌شوند. بخش دیگر هم ارتباط کمتری با محیط دارد و بیشتر به میزان استعداد نوجوانان برمی‌گردد. استعداد، ویژگی‌ و توانایی ذاتی است که درون آدم‌ها وجود دارد و آن‌ها را متفاوت از دیگران می‌کند. یک نفر استعداد برقراری ارتباط اجتماعی دارد. دیگری در حوزه هنر و یا حوزه فنی استعداد دارد. این‌ها را باید کشف کرد. اگر کسی براساس استعدادهایی که دارد در مسیر رسیدن به هدف خود قرار بگیرد می‌تواند نوآوری کند اما اگر کسی استعداد نداشته باشد ممکن است با تلاش زیاد به اهداف خود برسد گرچه نتایج کمتری می‌گیرد. کسی که علاقه به هنری دارد اما استعداد کافی در این زمینه ندارد ممکن است با کوشش‌های فراوان به ‌مهارت‌هایی برسد اما نوآوری ندارد. آزمون‌های استعدادیابی برای نوجوانان در مدرسه برای این است که او را با استعدادهای درونی‌اش آشنا کند. در محیط‌های آموزشی برخی از نوجوانان تصمیم می‌گیرند که همراه دوستان خود وارد یک رشته تحصیلی شوند اما باید به آن‌ها گفت که ممکن است که در این جمع دوستانه همه استعدادهای یکسانی نداشته باشند. اینجاست که باید به آن‌ها کمک کرد تا استعدادشناسی کنند و چون نمی‌توانند استعداد را تغییر بدهند باید عوامل محیطی را تغییر دهند. 

9

به موضوع مهم دوستی رسیدیم. اگر نوجوان بخواهد دوستی را برای خود در این مقطع مهم از زندگی‌اش انتخاب کند راهش چیست؟

- قطعاً نوجوانان دوستان متعددی برای خود انتخاب می‌کنند اما باید در نظر بگیرند که دوستان آن‌ها چه اهدافی را برای خودشان در نظر گرفته‌اند و چه مسیری را برای رسیدن به هدف خود دارند. در واقع اگر دوست شما نسبت به خودش مسئول باشد، نسبت به شما هم مسئول خواهد بود. برای همین در انتخاب دوست باید نوجوانان به این پرسش‌ها پاسخ دهند. آیا کسی که به عنوان دوست انتخاب می‌کنم برای اهداف خودش ارزش قائل است و برای رسیدن به آن‌ها تلاش می‌کند؟ آیا او نسبت به من مسئولیت‌پذیر است و سعی می‌کند که به من در رسیدن به اهداف و حل مشکلاتم کمک کند؟ به عبارت دیگر نوجوانی که اهدافی برای خود دارد و می‌خواهد براساس برنامه‌ریزی به این هدف‌ها برسد می‌تواند روی کمک دوستش برای رسیدن به آن هدف حساب باز کند. بنابراین با درنظر گرفتن این شرایط نوجوان باید دوستان متناسب با خود انتخاب کند.

nojavan7Social1 Portlet

متن برای شناسایی تازه سازی CAPTCHA