لشکر بهانه تراشان
از کربلا و اتفاقات آن زیاد شنیدهایم. بعضی قسمتها بیشتر و بعضی قسمتها کمتر. یکی از آن قسمتهایی که کمتر شنیدهاید، توجیهات و بهانههای افرادی است که با امام حسین علیهالسلام همراه نشدند. کسانی که تکلیفشان را نشناختند یا اینکه شناختند و بهانههای مختلف تراشیدند و باب توجیه را باز کردند. میتوانید خودتان را جای تکتکشان بگذارید و ببینید کجا سال 61 هجری هستید؟! لبیک به ندای امام علیهالسلام میدادید و حجتان را ناتمام میگذاشتید؟! یا مثل «طرماح» هنوز داشتید گندم به یمن میبردید؟! یا ظهر عاشورا اسبتان را زین میکردید و میرفتید؟
تاریخ را از دریچه امروز نباید دید، تاریخ را در تاریخ خود باید بررسی کرد، در سال 61 هجری، تا شاید اندکی طعم اولویتها بهتر فهمیده شود. وقتی از این زاویه کتاب را بخوانید، جایگاه اصحاب و یاران امام علیهالسلام برایتان روشنتر میشود. اصلاً طعم شیرینی همراهیشان با امامِ زمانشان زیر زبانتان میرود.
متن کتاب، ساده و خودمانی است و در قسمتهای مختلف آن از بیانات مقام معظم رهبری برای شرح کاملتر موضوعات استفاده شده است. نویسنده کتاب، حجتالاسلام سید علیاصغر علوی؛ پژوهشگر حوزه عاشوراست که کتابهای زیادی در این زمینه دارد.
برشی از کتاب
کربلا پایانبخش سردرگمی و بلاتکلیفی است. تکلیف همه پس از کربلا معلوم است. هر کس در هرکجا، در هر موقعیت و در هر شرایطی باشد، از کربلا ناگزیر است. اگر بپذیریم که کربلا هر روز در ما اتفاق میافتد (کل ارض کربلا و کل یوم عاشورا) و هر روز حسینِ خوبیها و پاکیها به کربلای قلب ما میآید و یزیدِ گناه و زشتی در مقابلش صفآرایی میکند، باید از خودمان بپرسیم: جند بار، رها از بهانه و توجیه، این حسین را لبیک گفتهایم؟
nojavan7CommentHead Portlet