nojavan7ContentView Portlet

الماس در غبار
الماس در غبار
با فتنه آن‌طور که صحیح است رفتار کنیم

در ادبیات اسلامی، فتنه معانی مختلف و کاربردهای فراوانی دارد. گاهی فتنه در معنای «داغ کردن»، «سوزاندن» و «ذوب کردن» استفاده شده است؛ اما در معنای «شدت بلا»، «شرک»، «کفر» و «قتل» نیز به‌کاررفته است؛ ولی در مجموع، فتنه را می‌توان در معنای «وسیله آزمایش و امتحان» به‌کار برد. این آزمایش هم بیشتر برای مؤمنان است و طبق روایتی از پیامبر، پیامبران و صالحان بیش از هرکسی گرفتار فتنه‌ها می‌شوند؛ یعنی فتنه، برای افراد یا جوامعی که به حق نزدیک‌ترند، سخت‌تر و شدیدتر است. (1)
توجه ما در این متن، بیشتر به وجوه اجتماعی و بیرونی فتنه خواهد بود.

1

فتنه بدتر از قتل!

واژه فتنه یکی از پرتکرارترین کلمات در ادبیات اسلام است. لفظ فتنه سی بار و مشتقات آن شانزده بار در قرآن آمده است. فتنه در کلام امیرالمؤمنین علیه‌السلام نیز بسیار پرتکرار بوده؛ زیرا زندگی آن حضرت، خصوصاً دوران حکومتشان در کوفه، آمیخته با مبارزات عملی با فتنه‌های دینی و اجتماعی و سیاسی آن دوران بوده است و به‌تعبیری امام علی علیه‌السلام، شهید فتنه‌هاست...
اهمیت فتنه آنجایی معلوم می‌شود که قرآن در دو آیه 191 سوره بقره و 217 بقره، اساساً فتنه را از قتل انسان بزرگ‌تر و شدیدتر می‌داند و از طرفی دیگر، براساس آیات 32 سوره مائده و 93 سوره نساء، قتل یک انسان در نظر خدا، به‌مثابه قتل تمام انسان‌هاست؛ پس شدت و بزرگیِ ضرر و تباهی فتنه، از قتل تمامی انسان‌ها نیز بدتر است؛ چرا؟ چون اگر شخصی به ‌ناحق کشته شود، حداقل در آخرت به واسطه مظلومیتش حتی ممکن است مورد بخشش و رحمت الهی واقع شود؛ اما پیامد فتنه‌انگیزی جدای از احتمال کشته شدن افراد بی‌گناه، این است که ایمان و سعادت حقیقی عده‌ای از مردم از دست می‌رود یا از مسیر حق و حقیقت فاصله می‌گیرند؛ درنتیجه نه‌تنها فتنه‌گران مشمول مجازات و عذاب خواهند شد، بلکه احتمالاً نسل‌های آینده نیز در معرض انحراف قرار خواهند گرفت.

2

ویژگی‌های فتنه

آیا شما تا به‌حال درباره ویژگی‌های فتنه شنیده‌اید؟ لازم است درباره ویژگی‌های فتنه و اینکه در چه شرایطی فتنه صورت می‌گیرد نکاتی را بدانیم.

1.​​​​​​​ آغاز ناشناخته و پوشیده؛ آغاز فتنه، کاملاً ناشناخته و پوشیده است. کسی متوجة شکل‌گیری و رشد آن نمی‌شود. از راه‌هایی وارد می‌شود که مردم به آن حساسیت نشان نمی‌دهند. شروعی زیبا و دلربا دارد. براساس روایتی از امیرالمؤمنین (ع)، آغاز فتنه‌ها همچون جوانی زیبا و دلرباست؛ اما بعد از مدتی، با آثاری زشت و نازیبا، به همه ضربه خواهد زد.
2. شبیه‌سازی حق و باطل؛ یکی از معانی «شُبهه»، شبیه‌سازی حق و باطل و آمیختن این دو باهم است. فتنه بر بستر شبهه و ابهام رشد می‌کند و زمانی که گردوغبار، عرصه را پر کند و فضا فتنه‌گون شود، باطل با حق آمیخته می‌گردد و شناخت حقیقت دشوار می‌شود.
3. فضای پیچیده؛ به‌دلیل آمیخته شدن حق و باطل، درست و نادرست، راست و دروغ، کسی که تیزبینی کافی را در فتنه نداشته باشد، گرفتار فضا و جو پیچیده‌ای می‌شود که ممکن است در آن شرایط، رفتار غلطی را در پیش بگیرد ولی گمان کند در مسیر حق قدم برمی‌دارد! تعبیر امام علی (ع) از این وضعیت، فضایی گردباد گونه است.
4. حمله به آگاهان؛ در شرایط فتنه، بیشتر از همه، آگاهان و آگاهی‌دهندگان درباره ماهیت فتنه و فتنه‌گران، آماج حملات قرار می‌گیرند. کسانی که بر آتش فتنه می‌دمند، می‌کوشند آگاهان را ترور شخصیتی یا حتی ترور شخصی کنند.
5. ضرر فتنه‌گران؛ یکی دیگر از ویژگی‌های فتنه، امکان هضم و اضمحلال خود عوامل فتنه است. شاید آنان گمان کنند آتش فتنه فقط دامن مخالفشان را می‌سوزاند، اما چونانکه پیش‌تر گفته شد، از ویژگی‌های فتنه، شرایط پیچیده و گردباد مانند است؛ این آتش، دامن خود فتنه‌گران را نیز خواهد سوزاند.
6. شخص‌محوری به‌جای حق‌محوری؛ وقتی به‌جای حقیقت، اشخاص معیار و شاخص قرار بگیرند، باید منتظر شدت فتنه‌ها بود؛ چون وقتی مبنا یک شخص باشد، او می‌تواند در دوره‌های مختلف، چرخش‌هایی داشته باشد؛ پس لزوماً مواضعش همواره برمبنای حق و حقیقت نیست؛ مثال این مسئله هم جریانی بود که جنگ جمل را به‌راه انداختند. کسانی که روزی از یاران نزدیک اهل‌بیت (ع) بودند، ولی در برابر امام علی (ع) ایستادند و ده‌ها هزار نفر نیز با آنان همراهی کردند و هلاک شدند!
 

3

فتنه خوب، فتنه بد!

براساس منطق اسلام، فتنه هم در زندگی شخصی افراد امکان بروز و ظهور دارد و هم در زندگی اجتماعی. مال، دوستان، فرزندان، جسم، همسر و هرآنچه که جزئی از زندگی مادی انسان است، از مواردی‌ هستند که در ادبیات اسلامی می‌توانند وسیله آزمایش و آزمون هرکس قرار گیرند. از جنبه اجتماعی نیز ملت‌ها همواره دست‌خوش آزمایش‌ها و آزمون‌های مختلف‌اند. اما ازآنجاکه فتنه به‌معنای آزمایش است، پس لزوماً پدیده‌ای منفی نیست و ازقضا می‌تواند محسنات و فوایدی را هم به‌همراه داشته باشد.

4

پیامدهای اجتماعی منفی فتنه

1. سازمان یافتن فتنه؛ وقوع هر فتنه‌ای به‌معنای برپایی یک تشکیلات است. فتنه موجب می‌شود کسانی که تا قبل از وقوع فتنه هیچ اطلاع و شناختی از هم نداشتند، یکدیگر را پیدا کرده و نیروها و امکانات پراکنده خود را هماهنگ‌تر و منسجم‌تر کنند. این هماهنگی و انسجام، هرچند به مرور توسط حقیقت از بین خواهد رفت، اما تحرک عوامل فتنه را بیشتر خواهد کرد.
2. تخریب ارزش‌ها؛ فتنه می‌تواند ارزش‌های جامعه را به تباهی بکشاند یا نگاه مردم به ارزش‌ها را تغییر دهد. ایجاد شبهه در دین و باورهای مردم، بی‌توجهی به مقررات اسلامی، کوتاهی در ضوابط اداری و اقتصادی در نظام اسلامی، اشرافیت و مال‌اندوزی، بی‌اخلاقی در سیاست و... ازجمله بستر‌هایی هستند که در شکل‌گیری فتنه‌ها دخیل‌اند؛ ضمن اینکه می‌توانند محصول آن هم باشند و ممکن است درنهایت، ارزش‌های اصیل را به سمت فراموشی ببرند.
3. به قدرت رسیدن افراد ناباب؛ از پیامدهای میان‌مدت و بلندمدت فتنه‌ها، روی کارآمدن افراد سودجو و ستمگر است. همان‌طور که پیش‌تر نیز گفته شد، از ویژگی‌های شرایط فتنه‌گون، مشابه‌سازی حق و باطل و پیچیده بودن فضاست. این، بستر مناسبی است تا افراد سودجو از موقعیت‌ها استفاده کنند، بر شرایط سوار شوند و خودشان را به قدرت نزدیک کنند.

5

پیامدهای اجتماعی مثبت فتنه

1. مشخص شدن مرزبندی‌ها؛ از پیامدهای اجتماعی مثبت فتنه، جداشدن مرز میان مؤمنان راستین و کسانی است که تنها در ظاهر و به زبان مؤمن‌اند. وقتی‌که فتنه‌ای رخ نداده، همه گمان می‌کنند تمامی افراد یکرنگ و یکدست‌اند؛ اما مادامی‌که آزمایشی در جامعه رخ می‌دهد، صف‌ها جدا می‌شود.
2.  بلوغ سیاسی و اجتماعی؛ فتنه می‌تواند حساسیت مردم را نسبت به مسائلی که تا پیش‌از این به آن توجه نداشتند، بالا ببرد و آن‌ها را هوشیار کند. وقوع یک فتنه می‌تواند تحلیل‌ها را نسبت به قبل و بعدازآن، در خصوص یک جریان یا یک فرد یا یک تفکر، به‌کلی تغییر دهد. این اتفاق می‌تواند جامعه را به بلوغ برساند و آن را تا مدت‌ها نسبت به خطرات مشابه، ایمن و به‌اصطلاح واکسینه کند.
3. شکوفایی استعدادها؛ سختی‌ها، در زندگی فردی و اجتماعی، این ویژگی را دارند که استعداد‌های نهفته در وجود انسان را آشکار کنند. در شرایط فتنه‌گون، افرادِ راسخ می‌توانند استعدادهای گوناگون خود را در جنبه‌های مختلف کشف کنند و آن‌ها را برای کمک به حق و حقیقت به‌کار ببندند؛ استعدادهایی که شاید پیش از وقوع فتنه، به وجود آن‌ها آگاهی و شناختی نداشتند. برای ملت‌ها نیز همین‌گونه است، هر ملتی که سختی بیشتری را تجربه کند و از آن‌ها عبرت بگیرد استعدادهای بیشتری نیز از خود کشف کرده است.

6

با فتنه چه کنیم؟!

برای مواجهه با فتنه‌، باید از قبل آماده بود و از بروز زمینه‌هایش پیشگیری کرد. مثلاً باید همواره نسبت به ترویج ارزش‌ها، تقویت باورها، ایجاد روحیه حقیقت‌طلبی و تقویت دشمن‌شناسی تلاش کرد. اما لازم است بدانیم در زمان فتنه‌ نیز می‌توان به‌گونه‌ای عمل کرد که بهره‌برداری سودجویان، به حداقل ممکن برسد. نکات زیر به ما کمک می‌کند تا بدانیم در زمان فتنه چه کنیم؟

1. رفتار متکی بر یقین؛ باید رفتارها براساس امور یقینی باشد؛ یعنی فقط به چیزهایی که یقین داریم عمل کنیم یا بر اساسشان تصمیم بگیریم. سخنی بگوییم که هیچ شکی در راستی و درستی آن نداریم و در بیان آن، بین خود و خدا، حجت داشته باشیم. این موضوع، در آیات و روایات به‌وضوح اشاره شده است که اگر با تقوای الهی جلو برویم، خداوند راه خروج از ظلمت‌ها و فتنه‌ها را نشان می‌دهد. (2)
2. شناخت شاخص‌ها؛ به‌تعبیر امیرالمؤمنین (ع)، یکی از مشکلات اصلی در شرایط فتنه‌گون این است که مردم حقیقت را با اشخاص می‌شناسند نه با شاخص‌ها و معیارها! وقتی اشخاص معیار درستی و نادرستی و حق و باطل قرار می‌گیرند، مردم دچار فتنه می‌گردند. «حق و باطل با میزان و ترازوی افراد شناخته نمی‌شوند. حق را بشناس تا اهل حق را نیز بشناسی و باطل را بشناس تا اهل باطل را نیز بشناسی.» (حکمت 262 نهج‌البلاغه) شناخت معیارها و شاخص‌ها نیز جز با انس با قرآن و توجه به سیره اهل‌بیت (ع)، میسّر نیست. همان‌طور که پیامبر (ص) در حدیثی معروف فرمود «وقتی فتنه‌ها چون ظلمت و تاریکیِ فراگیر بر شما هجوم آوردند، پس به قرآن پناه ببرید».
3. هوشیار بودن در برابر فرصت‌طلبان؛ براساس حدیثی معروف از امام علی (ع)، باید در شرایط فتنه‌گون، کاملاً هوشیار بود و سنجیده عمل کرد تا راه سوءاستفاده و توطئه بسته شود. «در فتنه‌ها، همانند شتر دوساله باش؛ نه پشتی دارد تا سوارش شوند و نه پستانی که شیرش را بدوشند.» (حکمت 1 نهج‌البلاغه). این حدیث هم به‌معنای منفعل بودن و بی‌عملی نیست؛ زیرا خود امام (ع) و یارانشان همچون عماریاسر و مالک‌اشتر، در بطن فتنه‌ها حاضر می‌شدند تا آن‌ها را خنثی کنند؛ منظور این است که باید برای خنثی‌سازی فتنه‌ها هم طوری رفتار کرد که امکان سوءاستفاده وجود نداشته باشد و هم نسبت به اقدامات طرف مقابل هوشیار بود؛ مثلاً از انجام هرکاری و گفتن هرسخنی که ممکن است به‌ظاهر درست باشد، ولی باعث سوءاستفاده فتنه‌انگیزان شود، خودداری کرد.
4. مدارا و بردباری؛ وقتی گفت‌وگوها و روشنگری‌ها به نتیجه نمی‌رسد، نباید بدون تعلل با مخالفان برخورد کرد؛ باید راه بازگشت را برای آن‌ها باز گذاشت. امام علی (ع) باآنکه از قصد دو تن از یاران سابق خود برای عزیمت به مکه آگاه بود و احتمال می‌داد که آنان در پی توطئه‌اند، با بردباری و مدارا، برخورد با آن‌ها را پیش از ارتکاب هر عملی علیه حکومت، ناعادلانه می‌دانست. حضرت حتی بعدازآن نیز در برخورد با فتنه‌گران، گفته بودند سهمتان از بیت‌المال را هم قطع نمی‌کنیم و تا زمانی که دست به شمشیر نبرده‌اید و علیه حکومت توطئه نکرده‌اید، با شما نمی‌جنگیم.
5. برخورد متفاوت با «فتنه‌گران» و «فتنه‌زدگان»؛ از نخستین کارهایی که باید به آن توجه کرد تا از برخورد کور با فتنه جلوگیری شود، جداسازی صف فتنه‌گران و فتنه‌زدگان است. بسیاری از افراد در شرایط فتنه‌گون، فریب روایت‌ها، سخنان یا شعارها را می‌خورند؛ درحالی‌که اگر با حقیقت روبه‌رو شوند، تصمیم دیگری را اتخاذ می‌کنند. به تعبیر امام علی (ع)، «هر فریب‌خورده‌ای را نمی‌توان سرزنش کرد» (حکمت 15 نهج‌البلاغه). پس لازم است با شناخت عرصه، توطئه‌گران و فتنه‌جویان را از سایرین جدا کرد و رفتار متفاوتی با هرکدام داشت.
6. مقاومت در برابر خواسته‌های نامشروع فتنه‌گران؛ همانند برخورد پیامبر (ص) و امام علی (ع)، هرگز نباید مقابل زیاده‌خواهی و طمع سودجویان و فتنه‌گران، کوتاه آمد؛ به‌طورمثال، امیرالمؤمنین (ع) در جنگ جمل، نهروان و صفین، علی‌رغم صبر و مدارایی که داشتند، در برابر خواسته‌ها و ادعای نامشروع توطئه‌گران مقاومت کردند و کوتاه نیامدند.
7. افشاگری و روشنگری؛ پیش از هر برخورد یا عملی باید روشنگری و تبیین صورت بگیرد. خیلی از مردم می‌توانند با روشنگری‌ها و آشکار شدن زوایای مختلف ماجرا، پی به اهداف فتنه ببرند و جهت حق را از باطل پیدا کنند. اگر روشنگری و حتی در مواقع لازم، افشاگری از اعمال و گفته‌های افراد صورت نگیرد، هر برخوردی می‌تواند به دایره فتنه بیفزاید و افراد بیشتری را درگیر آن کند. خود امیرالمؤمنین (ع)، وقت بسیاری را به روشنگری و تبیین و اقناع افراد اختصاص می‌دادند؛ مثلاً در جنگ نهروان، با روشنگری‌های حضرت، هزاران نفر از سپاه خوارج توبه کردند و حاضر به جنگ با سپاه کوفه نشدند. در جنگ جمل نیز حضرت، با افشاگری‌های بسیار درباره ماجرای قتل جناب عثمان، پرده‌های بسیاری را از نیت سردمداران جمل برداشت و هزاران نفر را از گمراهی و مرگ، نجات داد.
8. مواجهه قاطع و محکم با فتنه‌انگیزان بد نیت؛ پس از آنکه صبر و مدارا و سپس روشنگری‌ها و افشاگری‌ها انجام و راه‌های مختلف برای مهار فتنه اتخاذ شد، در برابر کسانی که باز به فتنه‌انگیزی اصرار دارند و به دنبال ایجاد بلوا در جامعه و به خطر انداختن امنیت و زندگی مادی و معنوی مردم هستند، باید قاطعانه برخورد کرد؛ البته در این راه نباید از راه اعتدال، قانون و شرع خارج شد. نباید با رفتاری نسنجیده، خود منشأ فتنه‌ای جدید باشیم! در این راه نیز بهترین شیوه و معیار، حرکت بدون افراط و تفریط به‌دنبال «ولی» و رهبر است.
نمونه این برخورد قاطعانه، در خطبه امیرالمؤمنین (ع) بعد از غائله نهروان مشهود است؛ امامی که پیش‌تر با راه‌های مختلفِ مدارا و روشنگری، سعی بر نابودی فتنه داشت: «...خداوند مرا به جنگ با سركشان، تجاوزكاران، پيمان‌شكنان و فسادكنندگان در زمين، فرمان داد. با ناكثانِ پيمان‌شكن جنگيدم، با قاسطينِ تجاوزكار جهاد كردم و مارقينِ خارج‌شده از دين را خوار و زبون ساختم.»‏ (خطبه 192 نهج‌البلاغه).
 

7

بیشتر بدانیم

1. امیرالمؤمنین امام علی (علیه‌السلام) در حکمت 93 نهج‌البلاغه می‌فرمایند: «کسی از خدا نخواهد که از فتنه‌ها در امان باشد، چون هیچ‌کس از فتنه‌های مختلف [در زندگی فردی و اجتماعی]، گریزی ندارد؛ ولی کسی که می‌خواهد دعا کند، از خدا بخواهد که او را از فتنه‌های گمراه‌کننده در امان بدارد [و کمکش کند].
2. «قطعاً شما به‌وسیله مال‌ها و نفس‌هایتان آزمایش خواهید شد و از جانب کسانی که راه شرک را در پیش‌گرفته‌اند، فراوان سخنان آزاردهنده خواهید شنید؛ اگر استقامت و پرهیزکاری کنید [پیروز می‌شوید] که ثبات قدم و تقوا، باعث قوت اراده در کارهاست» آیه 186 آل‌عمران.
«آگاه باشید، آن‌کس که تقوا پیشه کند و از خدا بترسد، از فتنه‌ها نجات می‌یابد و با نور هدایت از تاریکی‌ها می‌گریزد.» بخش 3 خطبه 183 نهج‌البلاغه.

nojavan7Social1 Portlet

متن برای شناسایی تازه سازی CAPTCHA