روایت آن روزها
از روزهای انتخابات ریاست جمهوری 88 یک‌دهه گذشته است. در این‌ده‌سال، شما از کودکی به نوجوانی رسیده‌اید. حتی بعضی‌هایتان امسال، رأی‌اولی هستید و اولین‌حضورتان را در عرصه سیاسی کشور تجربه می‌کنید و همین باعث می‌شود شور و شوق زیادی برای گفت‌وگوها و تبادل نظرهای سیاسی داشته باشید. طی این‌سال‌های بزرگ‌شدن، شاید روایت‌های مختلفی از فتنه 88 را از زبان بزرگترها شنیده‌اید. شاید خیلی‌وقت‌ها در قضاوت‌ها دچار تردید شده‌اید و دلتان خواسته روایت متقنی از آن روزها دم دستتان باشد که بفهمید بالاخره در آن‌هشت‌ماه دل‌آشوب، چه اتفاقاتی بر ایران و مردمش گذشته. گاهی‌وقت‌ها لازم است یک‌نوجوان، کتاب سیاسی بخواند و بینش سیاسی پیدا کند. حالا وقت آن است که بگویم «فتنه تغلب»، همان‌روایت متقنی است که می‌خواهید.
روایت فتنه
سال گذشته، درست در سالروز حماسه بزرگ نهم دی‌ماه، خبر انتشار «فتنه تغلب» بر خروجی سایت Khamenei.ir قرار گرفت. توضیحی که «دکترمصطفی غفاری»، نویسنده کتاب، زیر عنوان آن آورده، این است: «روایت‌هایی از متن و فرامتن فتنه 88». همین‌جمله کافی بود تا توجه طیف گسترده و متنوعی از مخاطبان به این‌کتاب جلب شود؛ آن‌قدر که در اولین‌هفته پس از انتشار، دو چاپ کتاب تمام شد و به چاپ سوم رسید!
فتنه تغلب، کتابی 500صفحه‌ای است که در نه‌بخش، به بازخوانی اتفاقات و آشوب‌های پیش، حین و پس از انتخابات ریاست جمهوری سال 88 می‌پردازد. در این‌نه‌فصل، هم با گزیده‌های خواندنی از بیانات حضرت آقا درباره فتنه مواجهیم و هم با تحلیل‌ها و روایت‌هایی پیرامون حواشی انتخابات دهم.
بیانات روشنگرانه
پس از یک‌دیباچه خواندنی، به مهم‌ترین‌فصل کتاب وارد می‌شویم؛ فصلی که حاوی بخشی از بیانات منتشرنشده رهبر انقلاب در دیدار با نمایندگان نامزدهای انتخاباتی در 26خرداد است. این‌عنوان جذاب از میان بیانات آقا بر پیشانی این‌فصل نشسته: «به مهندس موسوی گفتم و او هم قبول کرد قانونی عمل کند، پشتش می‌ایستم». متن کامل این‌دیدار که برای اولین‌بار در این‌کتاب منتشر شد، آن‌قدر تأثیرگذار و جذاب بود که با واکنش رسانه‌های انگلیسی و سعودی مواجه شد. در داخل کشور هم انتشار این‌بیانات، بازتاب گسترده‌ای داشت و خبرگزاری‌های بسیاری آن را بازنشر کردند. می‌پرسید چرا؟ چون مهم‌ترین‌وجه این‌بیانات، فارغ از اهمیتشان از جنبه انتشار برای اولین‌بار، در «روشن‌گر»بودن آن‌هاست. در این‌فصل می‌خوانیم که آقا، بعد از این‌که به صحبت‌های هرچهار نماینده نامزدهای انتخابات گوش می‌کنند، پاسخ نفربه‌نفر آن‌ها را به تفصیل می‌دهند و درباره ذات انتخابات و سلامت آن، نکات بسیار مهمی را ذکر می‌کنند. در همین‌نکات است که متوجه می‌شویم «رأی و انتخاب مردم» برای حضرت آقا از هرچیز مهم‌تر است و برای همین، برای صیانت از همین‌حضور چهل‌میلیونی و انتخاب مردمی در سایه جمهوریت، ایشان با قاطعیت در برابر ایده ابطال انتخابات می‌ایستند؛ اما با همان‌قاطعیت به نماینده‌ها می‌گویند که در مسیر قانون و با مشی قانونی، پای قضیه می‌ایستند تا شبهات حل بشود. با همین‌رویکرد، ایشان ایده بازشماری تصادفی برخی از صندوق‌های رأی هم را می‌پذیرند، اما خب متأسفانه در ادامه، با کمک بقیه روایت‌ها و تحلیل‌ها متوجه می‌شویم تقلب در انتخابات، تنها بهانه‌ای برای اغتشاش و آشوب بوده و بس.
حرکت در مسیر انقلاب
تنوع در چینش فصل‌های کتاب فتنه تغلب، باعث شده هرفصل جذابیتی تازه و فضایی متفاوت از دیگر فصل‌ها برای خوانندگان داشته باشد. مثلاً در یکی از فصل‌ها، آقای «حسن رحیم‌پور ازغدی»، خطبه ۲۰ شهریور ۸۸ رهبر در نماز جمعه تهران را تحلیل کرده است. در این‌خطبه‌ها، آقا مخالفان سیاسی را دسته‌بندی و روش برخورد با آن‌ها را مطابق سیره اهل‌بیت علیهم‌السلام بیان کرده است.
حتماً دیده و شنیده‌اید که گاهی وقت‌ها، در میانه دیدارهای مختلفی که آقا با مردم دارند، چندنفری از میان جمعیت بلند می‌شوند و درخواست وقت برای صحبت‌کردن با رهبر را دارند. یکی از فصول خواندنی این‌کتاب، شرح یکی از همین‌گفت‌وگوهای بدون مقدمه و هماهنگ‌نشده یکی از دانشجوها با آقاست؛ یکی از همان‌ها که وسط دیدار بلند شده و خواسته با آقا حرف بزند و آقا هم به او وقت صحبت داده. موضوع صحبت‌های این‌دانشجو در کنار حواشی فتنه، «نقد رهبری» است. این‌روایت را که می‌خوانیم، مشتاقانه منتظریم که ببینیم رهبر انقلاب در پاسخ به انتقاد این‌دانشجو از جای خالی نقد رهبری در مطبوعات، چه می‌گویند. به صحبت‌های آقا که می‌رسیم، می‌خوانیم: «اینی هم که گفتند از رهبری انتقاد نمی‌کنند، شما بروید بگویید انتقاد کنند؛ ما که نگفتیم کسی از ما انتقاد نکند. به من پنج، شش‌سال پیش گفتند در فلان دانشگاه در آن‌تخته اعلانات مثلاً علیه رهبری صریح و تند انتقاد می‌کنند. من گفتم خب بهتر! همین‌کار انجام بگیرد! توقع داشتند من یک‌عکس‌العمل منفی نشان بدهم. من گفتم نه، بسیار هم خوب است» (ص334).
در همین‌فصل، روایتی هم به گفت‌وگوی آقای مجید مجیدی، کارگردان سینما با آقا در جمع هنرمندان اختصاص پیدا کرده. پاسخ آقا به گلایه‌های آقای مجیدی به‌خوبی به ما نشان می‌دهد آقا چقدر روی اجتناب از یأس و ناامیدی و تلاش برای امیدواربودن و حرکت‌کردن در مسیر انقلاب، تأکید دارند.
تکاپو برای راستی‌آزمایی
یکی دیگر از فصل‌های خواندنی فتنه تغلب، فصل «تکاپو برای راستی‌آزمایی» است که درواقع مصاحبه‌ای است با دکتر آقامحمدی. در این‌فصل می‌خوانیم که چطور در روزهای پس از انتخابات، جمعی از چهره‌های نظام و مسئولین تراز اول انقلاب، تلاش کرده‌اند طوفان فتنه را فروبنشانند و با گفت‌وگو و مشورت، به یک‌راه‌حل منطقی برسند. فکرش را بکنید! خواندن این‌فصل، درست مثل همراه‌شدن با مسئولین نظام در مسیر خواباندن فتنه است؛ مسئولینی که با رفتن از خانه این‌نماینده به دفتر کار آن‌چهره سیاسی و گفت‌وگوهای چندین‌ساعته، تکاپوی فراوانی برای ختم غائله با پیشنهادات منطقی و اصولی داشتند و در نهایت، پس از گفت‌وگوهای متوالی با نامزد معترض، متوجه شدند...
دیگر قرار نیست همه کتاب را لو بدهیم! بهتر است خودتان بروید سراغش و ببینید چرا همه آن گفت‌وگوهای خیرخواهانه و مسالمت‌آمیز بی‌نتیجه ماند.
بگذارید در پایان این را هم بگوییم! در پیوستی که در کتاب آمده، با پنج‌روایت از گزیده‌بیانات آقا درباره فتنه، شما به بهترین‌تعریف از «فتنه» می‌رسید و بالاتر از آن، به‌خوبی با رویکرد رهبر انقلاب در مواجهه با فتنه آشنا می‌شوید؛ همان‌کسی که به قول «حسین شهسواری»، یکی از راویان کتاب، «کشتیبان امواج فتنه» است.
nojavan7CommentHead Portlet