nojavan7ContentView Portlet

هرچه برنامه می‌ریزم باز هم نگرانم، اشکال کار در کجاست؟
هرچه برنامه می‌ریزم باز هم نگرانم، اشکال کار در کجاست؟
پاسخ از طیبه خدابخشی، روان‌شناس و مشاور

شاید شما هم مثل خیلی از نوجوانان هرچقدر هم فکر و برنامه‌ریزی و آینده‌نگری می‌کنید باز هم نگرانی دست از سرتان برندارد.

1

روان‌شناس‌ها که ما باشیم، معتقدیم فقط مرده‌ها استرس ندارند! خدا رفتگان شما را هم بیامرزد. هر وقت چیز ارزشمندی داشته باشیم، تازه نگران‌تر می‌شویم. موهبت خداست برای اینکه چیزهای ارزشمندمان را، از ابزار و وسایل بگیر تا یک دوست صمیمی یا یک عادت خوب، خوب‌تر نگه داریم. با مقدارهای کم از استرس، هورمون‌هایی در ما ترشح می‌شود که عملکردمان را بهتر هم می‌کند.
پس فعلاً زنده‌ایم و نفس می‌کشیم، دلیلی ندارد بخواهیم نگرانی را از صفحه دل حذف کنیم. چیزهای ارزشمند زیادی هست که باید برایشان نگران بود؛ یکی از مهم‌هایش، همین که گفتی است: زمان! آینده ...
آینده، این هندوانه دربسته، همیشه بشر را نگران کرده است.‌ یک وقت‌هایی کم، اندازه اینکه پیش‌بینی کند و مشکلات احتمالی را رفع و رجوع کند. یک وقت‌هایی برای برخی از افراد آن‌قدر زیاد‌ که فلجشان کند!
آدم‌هایی‌ که می‌خواهند حتماً به نتیجه خاصی برسند، همیشه سرشار از استرس می‌مانند؛ آدم‌هایی که می‌خواهند وظیفه‌شان را خوبِ خوب انجام دهند، مثل یک موج‌سوار ماهر روی تخته موج‌سواری، کاری ندارند موج از کدام طرف می‌رسد، با موج بازی می‌کنند و لذت می‌برند.
ما آدم‌ها معمولاً از هر دو مدل هستیم. بعضی وقت‌ها گیر می‌دهیم روی نتیجه و چقدر فشار به خودمان می‌آوریم. بعضی وقت‌ها برعکس، موج‌سوار ماهری هستیم که از موج‌هایی که خدا می‌فرستد، سواری می‌گیریم.
نگران شو، نگرانی مال آدم زنده است، ولی گیر نتیجه نباش. وقتی زلزله می‌آید، یک چوب سفت خیلی زود می‌شکند، ولی درخت‌ها، نرم تکان می‌خورند و پرتقال‌های آبدارشان بالا و پایین می‌رود. تو همان پرتقال شیرین باش.
اگر نگرانی از حد گذشته و زندگی‌تان را از مسیر همیشگی خارج کرده است هم دلایل جسمی آن را با مراجعه به پزشک بررسی کنید و هم مشاوره و دیدار با یک روان‌شناس را در برنامه‌تان قرار بدهید.

nojavan7Social1 Portlet

متن برای شناسایی تازه سازی CAPTCHA