ملاقات با خانوادههای شهدای ارمنی
سرزدن و ملاقات با خانوادههای شهدای ارمنی، چه شهدای پیش از انقلاب و چه شهدای جنگ تحمیلی و بمبارانها و موشکبارانها، از سال 1363 که آیتاللهالعظمی خامنهای، ریاستجمهوری کشورمان بودند، تا همین ایام که سالها از رهبری جمهوری اسلامی به دست ایشان میگذرد، جزو برنامههای همیشگی ایشان بوده است. مؤسسه فرهنگی «ایمان جهادی» که آن را بیشتر با نام «انتشارات صهبا» میشناسیم، همت کرده و شرحی از این دیدارها را در تمام این سالها جمعآوری کرده و به چاپ رسانده است؛ مجموعهای که نامش شده «خورشید در مهبط ملائکهالله»؛ نامی که از بخشی از سخنان آقا درباره شهدای مسیحی وام گرفته شده است. جلد اول این مجموعه، «میزبانی از بهشت» نام دارد و کتابی است جمعوجور و مختصر از شرح چند دیدار؛ اما «مسیح در شب قدر» جلد دوم این مجموعه است؛ کتابی تقریباً پانصد صفحهای که شما را به ضیافتی مسیحی در کنار رهبر انقلاب دعوت میکند.
عنوان: مسیح در شب قدر || نویسنده: جمعی از نویسندگان || ناشر: مؤسسه ایمان جهادی (صهبا) || تعداد صفحات: 546
مسیح در شب قدر
«مسیح در شب قدر»، در بیستوسه فصل همراه با پنج پیوست و دو ضمیمه تنظیم شده است. فصلها به ترتیب زمانی قدیمیترین دیدارها برحسب سال مرتب شدهاند. پیوستها و ضمیمهها هم همه بیانات آقا مرتبط با موضوع کتاب هستند که خواندنشان به فهم بیشتر فضای حاکم بر کتاب، کمک شایانی میکند. در هر فصل، با چند شهید آشنا میشویم و پس از این آشنایی، به خواندن روایت دیدار آقا با خانواده او دعوت میشویم. نام کتاب هم از دیدار آقا با پنج خانواده شهید در شب بیستوسوم ماه رمضان گرفته شده است.
دیدارهای جذاب و متفاوت
ناگفته پیداست که جنس این دیدارها و سرزدنها، با سایر دیدارهای آقا فرق میکند. میزبانان ایشان، از دین و فرهنگی دیگرند و نگاه آنها به جهاد و شهادت، با آنچه به گوش ما آشناست، فرق میکند. این کلمات در آیین آنها، عمق معنای متفاوتی دارند؛ پس، همین کافی است که بدانیم با روایتهایی تازه و خواندنی مواجهیم. این روایتها در کنار عکسهای تمامرنگی متعددی که تقریباً در هر صفحه کتاب نشستهاند و خیلی از آنها را هرگز ندیدهایم، جذابیت کتاب را صدچندان میکنند. در اینعکسها، گاه رهبر انقلاب را میبینیم نشسته کنار مادرشهیدی ارمنی که ساده و صمیمی، فنجانی چای در دست دارند و به درددلهای مادر گوش میدهند و گاه، دخترکی معلول را نشسته در کنار ایشان میبینیم که دست محبت رهبر انقلاب بر سر اوست که غم شهادت پدرش را تسلی دهد. دیدن آقا در روزگار میانسالی در این عکسها که خیلیشان مربوط به سالهای دور هستند و فضای خانههای ارمنی، حتی در شب ولادت حضرت مسیح علیهالسلام، کنار درخت کاج، خود روایتی مفصل و دیدنی است.
خوشذوقی گردآورنده این مجموعه در معرفی شهدای ارمنی، از دیگر نقاط قوت کتاب است. در هر روایت، پیش از آنکه شرح دیدار را بخوانیم، چند صفحهای با زندگینامه داستانی شهید همراه میشویم و او را بهتر میشناسیم. آنوقت است که نام او به چشم ما آشناتر میشود و در عکسها بهدنبالش میگردیم تا او را دقیقتر ببینیم. اسامی کامل این شهدا در پایان کتاب هم آمده است تا جستوجو را برای مخاطبان آسانتر کند.
شگفتیِ شیرین
آنچه این کتاب را بسیار خواندنی کرده، تحیر و شگفتی خانوادههای ارمنی هنگام ملاقات با آقاست. این شگفتی شیرین که مهربانی و صمیمیت حضرت آقا، آن را به گفتوگوهایی گرم بدل میکند، روایتها را جذابتر و تازهتر کرده. فکرش را بکنید! ما با روایت خانوادههایی طرفیم که طی پنج دقیقه متوجه شدهاند رهبر انقلاب پشت در، منتظر ورود به خانه آنها هستند تا احوالشان را بپرسند. برای اینکه شیرینی این روایتها را بهتر متوجه شوید، شما را به خواندن بخش کوتاهی از کتاب دعوت میکنم:
«ماشین توقف میکند. از ماشین پیاده میشویم و زنگ طبقه دوم ساختمان سفیدرنگی را که منزل شهید «اللهدادیان» است، میزنیم. پدر شهید تا از آیفون صدایم را میشنود، من را بهجامیآورد و با خوشحالی، با گفتن «خیلی خوش آمدید»، در را به رویمان باز میکند. به خودم میگویم بنده خدا از آمدن من اینهمه خوشحال شده. اگر بفهمد مهمان اصلیاش حضرت آقاست، دیگر ببین چه حالی خواهد شد!
فقط پنجدقیقه وقت داریم تا موارد حفاظتی را بررسی کنیم و به خانواده اطلاع بدهیم که مهمانشان چه کسی است. معمولاً تا یکی، دودقیقه قبل از ورود حضرت آقا، خانوادهها اطلاع ندارند که قرار است چه اتفاقی بیفتد. چون از قبل به آنها میگوییم که یکی از مسئولان قرار است بیاید خانهتان. یا مثلاً میگوییم که قرار است بیاییم درباره شهیدتان مصاحبه کنیم. آن اولها، حتی قبل از ورود آقای خامنهای هم بهشان نمیگفتیم که قضیه چیست و آقا که وارد میشدند، ماتومبهوت میماندند که چه اتفاقی افتاده! بعد، به سفارش خود حضرت آقا، قرار شد چند دقیقه قبل از ورود ایشان که منع حفاظتی هم ندارد، به خانوادهها اطلاع بدهیم تا وقت ورود ایشان هول نشوند و لااقل بدانند مهمانشان چه کسی است.
با دستهگل و قاب عکسی از امام خمینی، چهارنفری وارد منزل شهید میشویم».
nojavan7CommentHead Portlet