از قرآن بپرسیم
پاسخ قرآن به این مطلب روشن است؛ عقل (چه عقل خودمان باشد چه عقل دیگران) یا علم (که باز هم انسان با نیروی عقلش از علوم مختلف تجربی و حتی برهانی مثل فلسفه و عرفان استفاده میکند و در مسائل مختلف زندگی خود بهکار میبندد) در محدوده زندگی انسان است؛ امّا بنا بر آنچه در قرآن در مورد مراتب نزول این کتاب آسمانی صحبتشده، نشان میدهد که این کتاب از صندوقچه غیب الهی آمده است. برای آنکه از آن جایگاه اصلی و ریشهدار و عمیق خود به دست ما برسد مراتب مختلف عالم را در عوالم ملکوت طیکرده تا در عالم دنیا، این حقیقت بهصورت عبارات و آیات ذکرشده و ما آن را میبینیم. بنابراین، کتابی که این همه مراتب عالم را طی میکند پس معلوم میشود فوق عقل بشری است و بشر عادی هرگز نمیتواند به آن حقایق بلند قرآن برسد. خدا در آیات مختلفی به این بحث اشاره کرده است.
دست کوتاه عقل
جالب است بدانید خداوند در آیه 113 سوره نسا به پیامبر اکرم میفرماید ما چیزهایی به تو گفتیم که حتی خود تو که عقل کُل هستی و اشرف مخلوقات و اشرف انسانها هستی به تنهایی نمیتوانستی اینها را بفهمی و ما به تو یاد دادیم: «وَأَنْزَلَ اللَّهُ عَلَيْكَ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَعَلَّمَكَ مَا لَمْ تَكُنْ تَعْلَمُ ۚ وَكَانَ فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكَ عَظِيمًا» میفرماید: ای پیامبر! خداوند بر تو کتاب و حکمت را فرو فرستاد و چیزهایی را به تو یاد داد که تو هرگز نمیتوانستی یاد بگیری. تعبیر ادبی «مَا لَمْ تَكُنْ تَعْلَم» به این معنا نیست که تو الآن نمیدانستی، ولی اگر کار میکردی و زحمت میکشیدی میفهمیدی؛ نه اینگونه نیست، بلکه میفرماید «ما لم تکن تعلم»؛ یعنی هرگز به تنهایی برای تو قابل دسترسی نبود. بعد هم میفرماید «وَكَانَ فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكَ عَظِيمًا» و این فضل خدا بود که بر تو بسیار زیاد بود و ما به فضلمان این را به تو دادیم.
این آیه نسبت به پیغمبر اکرم است. نسبت به امت اسلام که دیگر تکلیف روشن است، ولی پروردگار در دو آیه 151 و 239 سوره بقره خطاب به انسانها تعبیر زیبایی دارد که میفرماید: «وَيُعَلِّمُكُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَه»؛ ای امت اسلام! ما به واسطه پیامبر اکرم و به واسطه دین اسلام به شما کتاب و حکمت آموختیم و بعد می فرماید: «وَيُعَلِّمُكُمْ مَا لَمْ تَكُونُوا تَعْلَمُون» ما به شما چیزهایی را یاد دادیم که هرگز عقل و علم شما از راهی غیر از وحی نمیتوانست به آنها دست پیدا کند. بنابراین، اگر قرآن نازل نمیشد، امکان نداشت که بشریت بتواند در طول تاریخ این معارف بلند قرآنی را بیاورد.
همیشه تازه همیشه نو
چنانکه در روایات هم هست، قرآن هر روز جدید است. قرآن اگر کتاب خاتم هست برای تمام زمانها و مکانها کتاب جدید و تازه و نویی هست که هر روز و برای هرکس معرفت جدیدی را به ارمغان میآورد. در روایتی که از امام هشتم علیهالسلام در عیون اخبارالرضا واردشده حضرت تصریح میکنند که «لایخلق علی الازمنه»؛ یعنی زمانها قرآن را کهنه و پوسیده نمیکند. بعد خود حضرت میفرمایند که دلیلش هم این است که: «لانّه لم یجعل لزمان دون زمان» قرآن برای زمان خاص آن هم زمان پیامبر اکرم و اعراب بادیهنشین و ابتدایی نازل نشد. اگر برای کل امت اسلام نازلشده، پس، در هر زمان به نیاز همان زمان پاسخ میدهد و برای هر امتی در هر زمانی مطلب و حرف جدیدی دارد. همانطور که در سوره مبارکه زخرف ملاحظه میشود، دائم معانی و مطالب جدیدتر را میتوانیم از قرآن دربیاوریم. در روایات دیگر هم به موضوع جدیدبودن هر روز قرآن اشاره شده است.
مراتب ارتباط ما با قرآن
برای پاسخ به این سؤال خوب است به آیات ابتدایی سوره مبارکه زخرف مراجعه کنیم. در ابتدا خداوند به آن جهتِ قرآن که در نزد ماست اشاره میفرماید: «إِنَّا جَعَلْنَاهُ قُرْآنًا عَرَبِيًّا لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُون» که بر عربیبودن قرآن تأکیدکرده و معلوم میشود ارتباط مستقیم ما در مرحله اوّل باید با عبارات خود قرآن باشد، نه ترجمه قرآن؛ بعد هم توصیه به فکر و تعقل و تدبر در قرآن شده است.
توصیه پروردگار و اهل بیت این است که انسان در انس با این کتاب آسمانی، مراتب قرآن را در آن سطوح عالی طی کند. اینکه همین ظاهر قرآن را بخواند و ترجمهاش را هم نگاه کند (یا اگر عربی بلد هست عربی قرآن را بفهمد)، ابتداییترین مرتبه آشنایی با قرآن است و ما مأمور به این هستیم که بهمراتب عالیتر قرآن با تدبر در قرآن و با تعقل در آن دست پیدا کنیم.
nojavan7CommentHead Portlet