عضو قدیمی کتابخانه
عشق به کتابهای شعر و رمان، او را میکشاند تا کتابخانۀ آستان قدس. خوبیاش این بود که یک ریال کرایه را هم نمیخواست. دریای کتابها رایگان بود. روزها آنجا میرفت و مشغول مطالعه میشد. بهقدری غرق مطالعه بود که گذشت زمان را متوجه نمیشد. صدای اذان که از بلندگو پخش میشد، به خودش میآمد که ظهر شده است.
هزار جلد
اول درس خارج بود. سنگین و وقتگیر. پنج سال طول کشید. در همین مدت، باز پیوسته کتاب میخواند. کمتر رمانی بود که آنوقتها اسم کتابی آورده شود و او نخوانده باشد. پیش از آنکه از مشهد راهی قم شود، بیش از هزار رمان خوانده بود. شعر هم سر جای خودش.
شبهای شعر مشهد
عبدالعلی نگارنده، سرگرد بازنشسته و پیرمرد نازنینی بود. چیزی که به او با آن روحیۀ لطیفش نمیآمد، این بود که یک روز سرگرد بوده باشد! نگارنده، میزبان جلسات «انجمن ادبی فردوسی» بود؛ محفل شعرخوانی هفتگی که سیدعلی هم در آن شرکت میکرد.
اولش شب شعرها دورهای در خانۀ اعضا برگزار میشدند، بعد از مدتی اما، سرگرد نگارنده شد میزبان ثابت جلسات.
آنوقتها سیدعلی در قم درس میخواند. هروقت میخواست از قم به مشهد بیاید، برنامهاش را طوری ترتیب میداد که جلسۀ آن هفته انجمن ادبی فردوسی را درک کند.
فقط انجمن فردوسی هم نبود. پاتوق ادبی دیگرش، «خانۀ فرخ» بود. انجمن ادبی خانۀ مرحوم فرخ، روزهای جمعه تشکیل میشد. تا وقتی که مشهد بود، جمعهها در این انجمن شرکت میکرد. یکی، دو شاعر برجستۀ افغان هم در این جلسه شرکت میکردند.
زمستان(1)
سال 1341. مهدی اخوان ثالث، شاعر برجستهای که همشهری او بود، در دفتر یادداشت سیدعلی، قطعه شعری از خودش را با نام «صبوحی» نوشت با توضیحاتی در ادامۀ شعر. ساواک اخوان را هم مثل او، چندینبار دستگیر و زندانی کرده بود. شعر اخوان را خوب میشناخت و آن را دوست داشت. اخوان از همان سالها با او دوست بود تا زمانی که از دنیا رفت و با هماهنگی او، در مقبرهالشعرای آرامگاه فردوسی در توس به خاک سپرده شد.
حتی در دوران مسئولیت
مبارزه، زندان، تبعید و انقلاب؛ بعد از همۀ اینها، نوبت روزهای ریاستجمهوری رسید؛ آنهم برای دو دوره. با اینهمه، جلسات ادبی و شب شعر متوقف نشد. همان ایام نوروز که به مشهد میآمدند، شبی را به شاعران مشهدی اختصاص میدادند. جلسه گاهی در «دارالزهد» آستان قدس برگزار میشد و گاهی در منزل پدریشان، حوالی بازار سرشور مشهد. خودشان جلسه را اداره میکردند و از همۀ حضار هم فعالتر بودند.
شب شاعران بیدل
در دوران رهبری، مشغلههای سنگین، تدریسها، دیدارها و جلسات، هیچکدام نتوانست شور شعر را خاموش کند.
در همان سالهای اول رهبری، جلسهای با شاعران شورای شعر ارشاد داشتند. چهرههای آشنایی آنجا بودند؛ حمید سبزواری، مشفق کاشانی، سیمیندخت وحیدی، مهرداد اوستا، سپیده کاشانی و...همه حضور داشتند تا در محضر رهبر انقلاب، شعر بخوانند. همانجا آخر جلسه از عباسعلی براتیپور، که آن زمان اداره جلسات نقد و بررسی شعر حوزه هنری را بر عهده داشتند، خواستند نشست سالانهای با حضور شاعران در تهران برگزار شود. زمانش هم بهجای نوروز، نیمۀ ماه مبارک رمضان باشد. این شد نقطۀ آغاز شب شعرهای رمضانیه رهبری.
رمضانیههای شعر
سالهاست که شاعران جوان را حتی با اسم کوچک میشناسند و در شب شعرهای رمضانیه، سراغ احوالشان را میگیرند. شعرها را بهدقت نقد میکنند. هرسال، پای غزلها و نیماییها و سپیدهای شاعران موسفید و جوان مینشینند و از زبان خودشان شعرهایشان را میشنوند.
شعرهای نوبهنو
هرسال که از نمایشگاه کتاب بازدید میکنند، تازههای شعر را هم تورق میکنند و از آثار جدید شاعران پیشکسوت سراغ میگیرند. خیلی از مجموعههای شعر معاصر را بهدقت میشناسند و میخوانند. شاعران جوان هرسال در دیدارهای رمضانیه، مجموعههای جدیدشان را برایشان هدیه میبرند. آقا هم خیلی از شعرها را میخوانند و دربارهشان با صاحب اثر گفتوگو میکنند.
امین شعر فارسی
در همۀ اینسالهای رهبری، هربار که با شاعران، نویسندگان و دستاندرکاران صیانت از زبان فارسی جلسهای داشتند، از اهمیت شعر و زبان و ادب فارسی حرف زدهاند. حاصلش شده کتاب «امین زبان و ادب فارسی».
سالهاست خودشان هم شعر میگویند. بهرسم قدما، تخلصشان را هم در بیت آخر میآورند: «امین»
پینوشت
1. مجموعه شعر «زمستان» سروده مهدی اخوان ثالث شاعر معاصر است. این مجموعه دومین دفتر شعر شاعر است که در اواسط دهه سی شمسی منتشر شد و اخوان ثالث را به جامعه شناساند. زمستان از شاخصترین کتابهای شعر نو نیمائی به شمار میآید.
nojavan7CommentHead Portlet