هدفمندی، بهترین انگیزه
شاید اولین واقعیتی که لازم است با آن روبهرو بشویم همین است که چه فکر کنیم و بیندیشیم و چه در بیخیالی و حواسپرتی به سر ببریم، در هر حال عمر ما در حال گذر است. تصمیم ما چیست؟ در شکلدادن به این زندگی میخواهیم مؤثر باشیم یا خیر؟ کدام حالت از خودمان را بیشتر میپسندیم و برایمان جالبتر است. اینکه هر روز منتظر انگیزهها و حوادث بیرونی بمانیم و تصمیمات جدیدی متناسب با آنها بگیریم، یا اینکه یک انگیزه درونی برای حرکت داشته باشیم و تصمیمهایمان را در مسیر آن تنظیم کنیم. در حالت دوم به نظر میرسد ما انسانهای پیشرو و عاملی هستیم که زندگیمان را خودمان ساختیم و نه حوادث زندگی. ما انسان هدفمحوری شدهایم. اکتساب هدف از ما رانندهای میسازد که ماشین زندگی خود را تحت اقتدار خدای تبارک میراند و میداند که از چه مسیری میخواهد عبور بکند و به چه سمتی حرکت کند.
جذاب و پرهیجان
ما چند بار زندگی نمیکنیم و خدا ما را برای رسالت منحصربهفردی مهمان چند روزه این دنیا کرده است؛ جان کلام اینکه نوجوانی سن طلایی شناخت خودمان و رسالتهایمان در زندگی است. البته جستوجوگری برای هدف فرآیند بسیار جذابی است که ممکن است ما را وارد مسیر پرپیچوخم و پر از چالشی کند. باشد! لازم است بدانیم که این مسیر برای همه یکسان نیست و یافتن اهداف هر کسی مسیر مشخص خود را دارد. تنوع بسیار زیادی در میان اهداف وجود دارد که ویژگیهای شخصیتی و محیطی روی آن تاثیرگذار هستند.
یادتان باشد اهداف پایدار و قابل تحقق از مسیر آزمون و خطا میگذرد و باید به خودمان فرصت کنکاش و کاوش را بدهیم. در این میان، امتحانکردن موقعیتهای متعدد ولو از طریق کارهای داوطلبانه در جامعه برای امتحانکردن مسیرهایی که ما را به فهم بهتری از خودمان میرساند ضروری است.
گول نخوریم
اگر قرار است از زندگی دیگران برای یافتن اهداف مهم زندگی درس بگیریم، ششدانگ حواسمان را جمع کنیم که در پیداکردن مسیرها و الگوهایی که دیگران رفتهاند نزدیکبین نباشیم. در دنیای کنونی و با پیداشدن زندگی سلبریتیمحور ممکن است چشم ما فقط افراد مشهور و مسیرهای آنها را ببیند که این اصلاً کافی نیست. پیداکردن معنا و هدف در زندگی گاهی در زندگیها و الگوهای گمنامتری هست که اتفاقاً ممکن است مسیر آنها با رسالت شخصی زندگی ما تناسب بیشتری داشته باشد و برای ما الهامبخشتر باشد.
صبور باش
در این مسیر ممکن است بارها احساس کنیم که به خطا رفته و هدفی که انتخاب کردیم متناسب با شرایط ما نیست، اما قرار نیست در این شرایط از پا نشسته و بیخیال ادامه مسیر بشویم. تحمل ابهام، صبوربودن و ناامیدنشدن یک ضرورت است. اهداف تازهساز ما که مبتنی بر شکستهای قبلی ساخته شدند، حتی از اهداف قبلی بهمراتب مطمئنترند؛ چون نتیجه درک عمیقتر و بهتری از خود ما هستند؛ بنابراین، از این مسیر و شکستهایی که ممکن است در این سن در آن تجربه بکنیم نهراسیم و بگذاریم این مسیر خودش را شکل بدهد.
منفینگری ممنوع
اجازه ندهیم تفکرات و احساس ناتوانی و ناکارآمدی سد مسیر زندگی ما شوند. باور کنیم که قطعاً خدا در ما توانمندیهای منحصربهفردی قرارداده و اهدافی وجود دارد که ما بهخوبی و با کسب مهارتها و تلاشکردن میتوانیم به آنها برسیم. داشتن هدف حیاتی هست. زمان زندگی ما که ممکن است بدون هدف هرز برود با داشتن هدف دارای اولویتهایی میشود که به آنها مشتاقیم و این زمان ما را مفید میکند. البته که با پیداکردن هدف کار تمام نیست و پلهپلهکردن مسیر برای دستیابی به هدف قدم بعدی است.
nojavan7CommentHead Portlet