nojavan7ContentView Portlet

همه بنویسید: حاج قاسم
چگونه مثل شهید سلیمانی الگو و قهرمان باشیم؟
همه بنویسید: حاج قاسم

در همان ماه‌های اول ورودم به دوره متوسطه بود که عاشق نستعلیق شدم و مشق نوشتن‌های شبانه‌روزی را لازم داشتم تا قلمم مثل قلم استاد بچرخد. اوایل فکر می‌کردم شاید قلمش با قلم من فرق دارد؛ اصلاً یک شعور ذاتی در قلم او هست که قلم من ندارد. شب‌های بلند زمستان وقتی انگشتان دستم گرم نوشتن و انگشتان پاها از سرمای کارگاه استاد منجمد شده بود، استاد برایم از تلاش‌هایش می‌گفت، از اینکه چقدر تمرین کرده است، از اینکه هر کلمه و واژه‌ای را به چشم یک اتصال جدید نگاه کرده و در اولین فرصت از استادش خواسته سرمشقش را برایش بنویسید. در همان ماه‌های اول ورودم به دوره متوسطه بود که عاشق نستعلیق شدم و مشق نوشتن‌های شبانه‌روزی را لازم داشتم تا قلمم مثل قلم استاد بچرخد. اوایل فکر می‌کردم شاید قلمش با قلم من فرق دارد؛ اصلاً یک شعور ذاتی در قلم او هست که قلم من ندارد. شب‌های بلند زمستان وقتی انگشتان دستم گرم نوشتن و انگشتان پاها از سرمای کارگاه استاد منجمد شده بود، استاد برایم از تلاش‌هایش می‌گفت، از اینکه چقدر تمرین کرده است، از اینکه هر کلمه و واژه‌ای را به چشم یک اتصال جدید نگاه کرده و در اولین فرصت از استادش خواسته سرمشقش را برایش بنویسید.

1

الگوی دست‌یافتنی

گفتم سرمشق، یادم آمد که اصلاً آدم‌ها همیشه نیاز به سرمشق دارند، برای آنکه زندگی‌شان تابلوی زیبایی از یک انسان باشد لازم است سرمشق داشته باشند. دائم به آن سرمشق، به آن الگو چشم بدوزند و ویژگی‌هایش را تمرین کنند. گاهی این سرمشق یک استاد است، گاهی یک دانشمند، گاهی ورزشکار و گاهی این سرمشق، یک نمونه قابل الگوبرداری برای همه این عرصه‌هاست؛ یک قهرمان، یکی مثل حاج قاسم که آقا هم گفتند: «یکی از حقایق بسیار برجسته این است که شهید سلیمانی تبدیل شد به یک الگو». 

مثل همان هنرجو که دائم به سرمشق نگاه می‌کند، قلم را در دستانش جابه‌جا می‌کند، ضخامت حروف را بررسی کرده و هر بار با تلاش چشمگیر، سعی می‌کند کمی بیشتر شبیه آن سرمشق بنویسد. فراموش نکنیم که سردار یکی از مردم این عصر و همین کشور بود. الگوگرفتن از او امکان‌پذیر است. رهبر انقلاب هم چند روز پیش فرمودند: «نباید به‌گونه‌ای سخن گفت و عمل کرد که خصوصیات سردار ماورایی و دست‌نیافتنی تصور شود.» از خدا بخواهیم و با تلاشی مستمر پشت‌سر حاج قاسم به راه بیفتیم. در قدم اول، می‌توانیم از میان ویژگی‌های فراوانی که رهبر انقلاب برای رفیق خوشبختشان مطرح کرده‌اند، بعضی‌ها را با هم مرور کنیم. آن وقت بین بسیاری از کتاب‌هایی که از خاطرات و داستان‌های زندگی سردار نوشته‌شده به اجرای این ویژگی ارزشمند توسط حاج قاسم نگاه کرده و سرمشق بگیریم. ​​​​​​​​​​​​​​
​​​​​​​

2

مرد کار و تلاش

فکرش را بکنید که خیلی‌ها وقتی کار سخت و طولانی بوده بی‌خیال ادامه مسیر می‌شدند؛ اما مشق اول ما، کار و تلاش است. آقا تأکید کرده‌اند که حاج قاسم اهل کار خستگی‌ناپذیر و تلاش بی‌وقفه بوده است. بعد هم فرمودند: «گاهی اوقات که مثلاً به یک کشوری می‌رفت، برمی‌گشت و برای ما گزارش می‌فرستاد، من وقتی می‌خواندم این گزارش را، حیرت می‌کردم از حجم کار عظیمی که در این مثلاً چند روز اتفاق افتاده. من از تعدادی از این گزارش‌ها یک نسخه برداشته‌ام برای نگهداریِ پیش خودم؛ روی آن هم نوشته‌ام که این را من نگه می‌دارم برای اینکه در آینده دیده بشود، معلوم بشود که این مرد چقدر کار انجام می‌داده.»

حاج قاسم اهل کار خستگی‌ناپذیر و تلاش بی‌وقفه بود

3

مرد کارهای بر زمین مانده

انگار با خودش قرار گذاشته باشد هر کاری را که مشتری پیدانکرده و روی زمین مانده بود، انجام بدهد. این کار چه امور روضه‌های حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها در کرمان باشد و چه امور جنگ و جهاد در دل خاک کشورهای اسلامی، حاج قاسم مرد انجام کارهای بر زمین مانده بود. آنجا دیگر حساب‌وکتاب فرماندهی و سربازی و اینکه من حاج قاسم سلیمانی هستم را نمی‌کرد و نسبت به هر آنچه به عهده گرفته بود مسئولیت‌پذیر بود. 

حاج قاسم مرد انجام کارهای بر زمین مانده بود

4

مرد خستگی‌ناپذیرِ شجاع

هنرجو قلم را بین انگشتانش گرفته و کاغذ گلاسه را زیر دستش جابه‌جا می‌کند، با نگاهی به سرمشق زاویه قلم را تنظیم‌کرده و شروع به نوشتن می‌کند: شجاعت. صدای آقا در گوشش می‌پیچد: «کار خستگی‌ناپذیر همراه با شجاعت؛ یعنی کاری که کار معمولی نیست و احتیاج به شجاعت دارد، احتیاج به شهامت دارد.» کارهای معمولی را همه انجام می‌دهند. قهرمان‌های ملی کسانی هستند که اهل کارهای سخت، همان‌ها که دیگران می‌گویند نمی‌شود، هستند. قهرمان‌ها برای پذیرش خطر در هر میدانی که وارد می‌شوند دل بزرگی دارند. 

کار خستگی‌ناپذیر همراه با شجاعت؛ یعنی کاری که کار معمولی نیست و احتیاج به شجاعت و شهامت دارد

5

مرد فداکارِ دل‌سوز

دل حاج قاسم قد همه مظلومان و مستضعفان عالم جا داشت. درد مردم را به جان می‌خرید، غصه مردم را که می‌دید بند پوتین را محکم‌کرده و راه می‌افتاد. سیل خوزستان یا جنگ در بیابان‌های عراق و سوریه برایش فرقی نداشت. شهید سلیمانی اهل فداکاری و نوع‌دوستی بود.

حاج قاسم اهل فداکاری و نوع‌دوستی بود

6

مرد صداقت

رعایت صداقت از آن ویژگی‌های سردار سلیمانی بود که آقا تأکید کردند همه سعی کنیم این خصوصیت ایشان را در خودمان به‌وجود آوریم. با اینکه در مسائل پیچیده و عجیب‌غریب سیاسی هم ورود کرده و هم فعالیت‌های خوبی انجام می‌داد، ولی هیچ‌وقت، حتی در مسائل بزرگ، با اهمیت و پیچیده، صداقت را فدای اهدافش نکرد. سردار هیچ‌وقت وارد جاده‌های دورزدن دیگران یا پیچاندن بقیه نشد.

حاج قاسم هیچ‌وقت وارد جاده‌های دورزدن دیگران یا پیچاندن بقیه نشد

7

مرد بایدهاونبایدها

درست مثل یک خط‌کش دقیق احکام شرعی و بایدونبایدهای شریعت را در ذهن داشت. اهل توجیه نبود که حالا وسط میدان جنگ، رعایت فلان حکم شرعی دیگر لازم نیست و کسی از من توقع ندارد زیر بارش تیر و گلوله به فکر رعایت احکام شرعی باشم. طبق فرمایش آقا، حدود شرعی را به‌شدت رعایت می‌کرد؛ حتی بالاگرفتن جنگ و درگیری هم باعث نمی‌شد این موضوع را فراموش کند. 

طبق فرمایش آقا، حدود شرعی را به‌شدت رعایت می‌کرد

8

مرد معنویت

قلم را روی لیقه کمی فشار می‌دهد. وقتی مرکب این‌گونه خوب به جان قلم رفته باشد هر سرمشقی بنویسیم جان می‌گیرد و زیبا می‌شود. دنبال سرمشق جدید از بین ویژگی‌های سردار می‌گردد و استاد رنگی که حاج قاسم بر زندگی خود و دیگران پاشیده برای هنرجو سرمشق می‌کند. معنویت، همان چراغ روشن وجودی حاج قاسم است که در تمام زندگی در جان و دلش پرفروغ نگه داشته بود؛ مردی که اهل معنویت و اخلاص و آخرت‌جویی باشد این‌چنین به هنگام زندگی و شهادتش، با هر بار یاد خودش چراغ دل مردم را هم روشن می‌کند.

حاج قاسم اهل معنویت و اخلاص و آخرت‌جویی بود

9

مرد تدبیر و عقلانیت

عقلانیت را پشتوانه محکمی برای همه تصمیمات شجاعانه‌اش همراه داشت. قهرمانی بدون حساب‌وکتاب به دل میدان بزند احتمال موفقیتش خیلی پایین است. قهرمان اهل تدبیر و عقلانیت است. آقا در مورد حاج قاسم فرموند: «هم شجاعت، هم عقلانیت؛ هر دو در حد تحسین‌برانگیز؛ با تدبیر. هم دشمن را درست می‌شناخت، هم ابزارهای دشمن را هم می‌دانست؛ یعنی این‌جور نبود که شهید سلیمانی نداند امکانات دشمن که می‌شود از آن امکانات استفاده کند و ضربه بزند چیست؛ امکانات دشمن را هم کاملاً می‌شناخت، اما در عین حال با کمال شهامت و قدرت وارد میدان می‌شد.» این حرف‌ها مال امروز و دیروز و حتی سه سال گذشته که سردار نازنین شهید شده نیست، رهبر انقلاب قبل از این هم تدبیر حاج قاسم را تحسین کرده‌اند. خودشان فرمودند: «در جمع بعضی از مسئولین سطح بالای کشور که خود شهید هم بود -هم در حضور خودش، هم در غیاب خودش- چند بار این حرف را زدم که کار را با تدبیر انجام می‌داد.»

عقلانیت را پشتوانه محکمی برای همه تصمیمات شجاعانه‌اش همراه داشت

10

مرد اخلاص

حالا دیگر از بین کاغذها یک ابروبادی‌اش را پیداکرده و بیرون می‌کشد. چشمانش می‌گوید که شاه‌بیت این غزل را پیداکرده و استاد می‌خواهد برایش سرمشق را بنویسد. قلم می‌چرخاند، الف قد می‌کشد و استاد می‌نویسد: اخلاص. آقا گفته‌اند رفیق خوشبختشان نه اهل تظاهر بود و نه اهل لاف‌زنی، بعد هم فرمودند: «اینکه می‌بینید کار برکت پیدا می‌کند، به‌خاطر اخلاص است. اخلاص او را از کجا می‌شود فهمید؟ از اینجایی که اصلاً دنبال دیده‌شدن نبود؛ یک ذره‌ای هم از دیده‌شدن فرار می‌کرد. او از دیده‌شدن فرار می‌کرد، حالا جوری شده که همه دنیا دارند او را می‌بینند.»

تابلو را دستش گرفته و روی دیوار جابه‌جا می‌کند. دنبال نقطه‌ای می‌گردد که مرکز دیوار باشد، جایی که هر آن چشمش را بگیرد. تصمیم گرفته این سرمشق استاد را قاب بگیرد. رهبر انقلاب: «او کار را برای خدا می‌کرد».

حاج قاسم نه اهل تظاهر بود و نه اهل لاف‌زنی!

nojavan7Social1 Portlet

متن برای شناسایی تازه سازی CAPTCHA