nojavan7ContentView Portlet

گلیم ادب
هرچه می‌خواهد دل تنگت انتقاد کن، ولی با ادب
گلیم ادب
گفت‌وگو با آقای علی سرلک، کارشناس مذهبی

کافی ا‌ست دستمان را کمی دراز کنیم تا به یکی از ابزارهای ارتباطی مختلف که همه‌شان هم به شبکه‌های اجتماعی متصل هستند، برسیم. صحبت‌کردن و منتشرکردن دیگر کار سخت و پیچیده‌ای نیست، چراکه هر کداممان یک رسانه داریم. این موضوع با همه جذابیت‌هایش گاهی حساس هم می‌شود؛ مثلاً، وقتی فکر می‌کنیم حالا که با مخاطبمان روبه‌رو نیستیم رعایت ادب چه ضرورتی دارد؟ یا اینکه فکر می‌کنیم حرف حق را به هر شکل و با هر ادبیاتی می‌توانیم بگوییم. اصلاً بعضی اوقات تصورمان این است که اگر ادب را رعایت کنیم، ممکن است حرفمان ضرب خوبی نداشته و مخاطب را میخکوب نکند. خلاصه اینکه در زندگی جدید لازم است دوباره شش‌دانگ حواسمان را به موضوع مهمی مثل ادب بدهیم، اما چرا؟ چگونه؟ و چقدر امکان‌پذیر است؟ برای پاسخ همه این سؤال‌ها سراغ حجت‌الاسلام سرلک، کارشناس مذهبی را گرفتیم که سال‌هاست با جوان و نوجوان در ارتباط بوده است.  

1

ما نوجوانیم و انتقاداتمان زیاد، چگونه هم نقد کنیم و هم پایمان را از گلیم ادب بیرون نگذاریم؟ 

نقد یکی از بهترین موهبت‌ها و مهم‌ترین وظایفی است که اگر درست انجام شود، مثل یک نهاد نظارتی ضامن سلامت حرکت است. منتها هر چیزی شرایطی دارد و می‌تواند مهم و مفید باشد، اما اگر شرایطش را رعایت نکنیم، می‌تواند مضر و خطرناک باشد؛ مثلاً، هواپیما می‌تواند ما را سریع به مقصد برساند، ولی اگر همان هواپیما از نظر فنی مراقبت کافی نشده باشد، ممکن است سقوط کند و هیچ‌وقت به مقصد نرسد. هر چیزی به این شرط مفید و مؤثر است که اقتضائات و جزئیات آن رعایت شود.
جامعه‌ زنده جامعه‌ای است که در آن نقادی وجود دارد و همواره کسانی هستند که ذهن باز و دل خیرخواهی دارند و نسبت به جریانات و حرکت‌ها ارزیابی‌هایی انجام می‌دهند. وقتی می‌خواهیم به‌درستی نقد کنیم و ظرفیت‌های معطل‌مانده یا مسیرهای به انحراف‌کشیده را اصلاح و تصحیح کنیم حتماً باید مخاطب ما که آن کارها را انجام‌داده، احساس کند که واقعاً با آن‌ها همدلی داریم. قرآن مجید راجع به امربه‌معروف و نهی‌از‌منکر می‌فرماید: «وَالْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ ۚ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَر»؛ یعنی در جامعه‌ ایمانی اولیاء و کسانی که دیگران اولیاء آن‌ها هستند، یکدیگر را دوست‌داشته و به هم علاقه‌مند هستند، آن‌وقت از خواستگاه این دوستی امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر می‌کنند؛ پس، مراقب باشیم که برای درست‌کردن ابرو چشم را کور نکنیم.
زمانی که خدا می‌خواهد حضرت موسی علیه‌السلام را به سراغ فرعون بفرستد، به او می‌گوید وقتی تو و برادرت هارون فرعون را مخاطب قرار می‌دهید، بگویید: «فَقُولَا لَهُ قَوْلًا لَيِّنًا»؛ لیّن، یعنی نرم سخن‌گفتن. اگرچه تو به اساس کار فرعون اشکال و ایراد داری، ولی باید بتوانی با او مفاهمه برقرار کنی؛ یعنی همان ارتباط همدلانه. به همین خاطر است که می‌گوییم رعایت ادب لازمه‌ حرکت اصلاح‌گری است و با تولید ادبیات پرخاشگرانه، ادبیات مچ‌گیرانه، ادبیات تحقیرآمیز، خواروخفیف‌کردن و مسخره‌کردن نه‌تنها نقد را جلو نبردیم، بلکه به مشکلات اضافه کردیم و به تولید دوقطبی‌ در جامعه، به تولید دعواها و انحراف از مسائل اصلی به مسائل فرعی و بی‌اهمیت دامن زدیم.
پس علاوه بر هدفی که داریم و در عین حال قاطع و جدی هستیم، ادبیات گفت‌وگو بسیار مهم است. باید مواظب باشیم که حقوق دیگران از جمله کسانی که مخاطب ما هستند در ادبیاتمان نادیده گرفته نشود و آن‌ها به تعبیر روایات ما از خصما و دشمنان ما روز قیامت نشوند. در روایت هست که گاهی اوقات یک کسی مظلوم واقع‌شده، ولی در هنگام دعاکردن بین خودش و خدا ظالم می‌شود؛ یعنی علیه کسی که بر او ظلم‌کرده، علیه زن و بچه و جد و پدر و مادرش بیش از حد دعا می‌کند. خب، این مظلومی است که طبق روایت ظالم واقع‌شده؛ پس، ادب در همه‌‌چیز از جمله در مطالبه‌گری و نقد یک ضرورت است؛ حتی به‌لحاظ حرفه‌ای‌گری اگر دنبال اثربخشی نقد هستیم، باز هم رعایت ادب مؤثر است. 

2

تاریخ اسلام کج‌روی‌های زیادی به خودش دیده و حتماً افراد بزرگی در این مواقع منتقد بوده‌اند. آن‌ها چگونه مرز ادب و انتقاد را رعایت می‌کردند؟

به نظرم نوع نامه‌های امیرالمؤمنین علیه‌السلام را ببینید. این نامه‌ها گاهی برای کسانی بوده که خط قرمز را رد می‌کردند؛ اما از این نامه‌ها یک توهین پیدا می‌کنید؟ حضرت کار زشت آنان را سرزنش می‌کردند، ولی شما نمی‌توانید موردی پیدا کنید که به افراد توهین‌کرده یا کلامشان از چهارچوب ادب خارج شده است.
اوج این مسئله در کربلاست. سیدالشهدا، اصحاب و فرزندانشان این‌همه مورد ستم قرار گرفتند، اما یک کلمه دشنام ندادند، یک کلمه خلاف ادب سخن نگفتند. به هر حال، در روایات ما هست که فحش‌دادن، توهین‌کردن و مواردی شبیه این جزء آداب مؤمن نبوده و از روش بندگی به دور است. 
آیاتی از قرآن هم در همین راستا داریم؛ مثلاً، «لَا تَنَابَزُوا بِالْأَلْقَاب» یا «قُولُوا لِلنَّاسِ حُسْنًا»؛ نرم سخن‌گفتن، زیبا سخن‌گفتن،‌ منصفانه حرف‌زدن پیشه و سیره‌ اولیاء بوده است.

​​​​​​​

3

این‌همه دقت نظر جالب است. مگر اثرات ناخوشایند بی‌ادبی چیست؟ 

آنچه روشن است اینکه هر کس باد بکارد طوفان درو می‌کند. قرآن در آیه 8 سوره مائده می‌فرماید: «وَلا يَجرِمَنَّكُم شَنَآنُ قَومٍ عَلىٰ أَلّا تَعدِلُوا ۚ اعدِلوا هُوَ أَقرَبُ لِلتَّقوى»؛ یعنی دشمنی با جمعیتی، شما را به گناه و ترک عدالت نکشاند! عدالت کنید که به پرهیزگاری نزدیک‌تر است! با دشمنان هم نباید از چهارچوب عدالت خارج شد. یا اینکه قرآن در آیه 194 سوره بقره می‌فرماید: «فَاعْتَدُوا عَلَيْهِ بِمِثْلِ مَا اعْتَدَىٰ عَلَيْكُمْ ۚ وَاتَّقُوا اللَّهَ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقِين»؛ منظور این است که نکند یک وقت زیاده‌روی کنید، حتی در مقابله‌به‌مثل‌کردن!
قصه‌ قصاص جزو احکام دینی ماست، اما اصل بر عفو است. اگر نخواستید عفو کنید و او به شما ضربه‌ای زد، حق ندارید بیشتر از آن انجام دهید. امیرالمؤمنین علیه‌السلام وقتی که در بستر شهادت افتادند، وصیت کردند که اگر من با این ضربت از دنیا رفتم، بدانید که ابن‌ملجم فقط یک ضربه زده، شما هم به او یک ضربه بزنید؛ یعنی انصاف را حتی وقتی قاتل مقابل شما قرارگرفته رعایت کنید. دقت کنید که این مثال‌ها همه در مورد جسم افراد است و اسلام این‌همه دقیق و حساس است، چه برسد به آنکه زمانی آبروی افراد در میان باشد. آبروی افراد از جان آن‌ها ارزشمندتر است. به‌هیچ‌وجه اجازه نداریم آبروی کسی را ببریم، حتی اگر دشمن ما باشد، نباید در موردش زیاده‌روی کنیم یا بددهانی کنیم، چراکه با هیچ‌یک از آیات و روایات ما چنین کارهایی هم‌خوانی ندارد. اهل‌بیت علیهم‌السلام پاسخ کسانی را که به آن‌ها توهین می‌کردند هم نمی‌دادند. 
امیرالمؤمنین علیه‌السلام در حال عبور از گذرگاهی بودند و کسی به ایشان توهین کرد. امیرالمؤمنین علیه‌السلام فرمودند با خودم گفتم لابد با من نیست؛ یعنی یک گوشش در بود، یک گوشش دروازه. یا روایت معروف دیگری داریم که فردی از شام به مدینه آمد و مقابل امام حسن مجتبی علیه‌السلام قرار گرفت. در اثر تبلیغات دستگاه اموی، ذهنش که بسیار منفی و قلبش نسبت به امام حسن علیه‌السلام پر از نفرت شده بود، شروع به فحاشی و توهین به ایشان کرد. امام صبر کردند و وقتی حرف‌های مرد تمام شد، به او فرمودند فکر کنم شما در این شهر غریبه باشی، احتمالاً، گرسنه هستی و جای استراحت هم نداری، بیا به منزل ما برویم تا از تو پذیرایی کنم؛ یعنی حتی در برابر بددهانی و فحاشی آن وقتی که به مصلحت بوده مهربانی کرده و نادیده می‌گرفتند. 

4

حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها هم از منتقدان جدی شرایط زمانه خودشان بوده‌اند. رعایت ویژگی مهم ادب در صحبت‌های ایشان را چگونه پیدا کنیم؟  

​​​​​​​مطالبات حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها در خطبه‌هایی که خوانده‌اند بسیار جدی است و مضامین آن بلند و طوفنده و کلمات روشنی دارد. با وجود همه این‌ها، یک کلمه خلاف ادب که خارج از چارچوب‌های اخلاقی باشد، نمی‌بینید. شرایط خواندن این خطبه هم بسیار عجیب است. نقل است که امیرالمؤمنین علیه‌السلام را بدون عمامه در مسجد نگه داشته بودند و شمشیر را بالای سر ایشان گرفته بودند، حضرت زهرا وقتی وارد مسجد شدند و این صحنه را دیدند با شکر بر خدا شروع کردند: «اَلْحَمْدُلِلّهِ عَلی ما أنْعَمَ وَ لَهُ الشُّكْرُ عَلی ما أَلْهَم»؛ حیرت‌آور است که در چنان شرایط بحرانی همچنان توجه به مسائل توحیدی، شکر خدا و لطف خدا دارند. وقتی هم مهاجر و انصار را مورد خطاب قرار می‌دهند، طوفنده سخن می‌گویند، اما به‌هیچ‌وجه نسبت به آن‌ها به قول امروزی‌ها بدوبیراه به زبان جاری نمی‌کنند. تمام آن چیزی که می‌گویند کوبنده است، اما مؤدبانه، حکیمانه و در نهایت رعایت اخلاق است.

5

امروز در فضای حقیقی و مجازی رعایت این‌​​​​​​​همه ظرائف برای حفظ ادب امکان‌پذیر است؟

​​​​​​​​​​​​​​جواب فقهی‌اش این است که بله، ولی می‌دانیم که رعایت این جوانب بسیار سخت و دشوار است؛ چون دنیای مجازی دنیایی بر پایه شتاب است، دنیایی است که همه تلاش می‌کنند به هر شکلی رقیب را از میدان به در کنند و به همین دلیل کار سخت است؛ ولی آنجایی که اهل رعایت‌ و ادب‌اند، مؤدب سخن می‌گویند، دقیق سخن می‌گویند که در این صورت هم اثرش بیشتر و هم دلنشین‌تر است. اصلاً‌ نباید در فضای مجازی به هیاهوها و اصطلاحاً جوها و فضاهای ساختگی، انسان ضریب زیادی بدهد. در دل همه‌ این شرایط، آن زلال سخن مؤدبانه‌ و دقیق است که باقی خواهد ماند. به تعبیر قرآن: «قول سدید»؛ یعنی سخن محکم می‌ماند و بقیه تعابیر و سخن‌ها کف روی آب هستند و تمام می‌شوند؛ یعنی آن‌که با هیاهو، فحاشی یا توهین و اعمالی مثل این‌ها، دنبال‌کننده‌های زیادی هم به خودش متوجه کند، نمی‌ماند؛ نمی‌ماند از این جهت که موج کوتاه‌مدتی ایجادکرده، ولی اثرش برای هیچ‌کس رشدی ندارد، چراکه جریان از اول بی‌پایه و بی‌ریشه بوده است. 
آنچه مهم است اینکه کاربر مجازی باید بیشتر از آنکه مصرف‌کننده است، تولیدکننده باشد. بیشتر از اینکه یک مطلبی را بخواهد صرفاً به شیوه‌های مختلف بازنشر کند و یا با روش‌های مختلف آن را تأیید کند، باید تولیدکننده باشد. باید به فکر این باشیم که خودمان ولو یک متن کوتاه، یک تصویر مناسب به آنچه وجود دارد اضافه کنیم، باید جریان نور را گسترش دهیم. بخشی از توانمان را بگذاریم که فضاهای مثبت و صحیح را تأیید کنیم، هیچ اشکالی هم ندارد؛ ولی نوجوان با وجود آن‌همه خلاقیت و با ایده‌های به‌روز و جذابی که دارد، با وجود سلیقه خوب و ذهن باز باید به‌سمت تولید اثرگذار برای فضای مجازی حرکت کند و در این مسیر به‌دنبال تلاش مؤثر باشد. تک‌تیرانداز در جنگ یک تیر می‌زند، ولی آدم مهمی را در طرف مقابل از پا می‌اندازد؛ اما عده‌ای دستشان را روی رگبار گذاشته و بدون دقت و پشت‌سرهم شلیک می‌کنند و اصلاً معلوم نیست تیرهایش به کجا خورده است. من به نوجوانان، تک‌تیراندازی هدفمند و مؤثر را توصیه می‌کنم و امید دارم از این نکته غفلت نشود.
 

nojavan7Social1 Portlet

متن برای شناسایی تازه سازی CAPTCHA