وقتی از مبانی معرفتی صحبت میکنیم، منظورمان چیست؟
- مبانی فکری یک انسان، مثل ریشه برای درخت است. هرچه ریشه بیشتر در خاک نفوذ کرده باشد هم آب و املاح معدنی بیشتری جذب میکند و هم در برابر طوفانها و سیلها، مقاومتر است. مبانی معرفتی در واقع، آن باورها و شناختهایی است که انسان به آن معتقد است. حال چه مبانی صحیحی باشد و چه غلط. البته وقتی اصطلاح مبانی معرفتی استفاده میشود بیشتر منظور، مبانی معرفتی صحیح و سالم است.
لطفاً برای مبانی معرفتی صحیح و مبانی معرفتی غلط مثالی بزنید.
- یکی از مبانی معرفتی صحیح روشهایی است که باعث میشود در میدان انقلاب بمانیم. در میدان انقلاب بودن هم نه به معنای اینکه فقط در زبان بگوییم، خُب من انقلابی هستم. نه! باید نسبت به اتفاقات پیرامون خودمان واکنش درست و بهموقع داشته باشیم. یکی از همین مبانی مهم، موضوع امر به معروف و نهی از منکر است. اگر در مدرسه، در محله یا در اجتماع رفتارهایی را میبینیم که زیانبار است، تذکر بدهیم و برای اصلاح شدنش تلاش کنیم. وقتی امر به معروف یا نهی از منکر میکنیم این کار یک ریشه دارد. ریشهاش کجاست؟ در مبانی دینی ما. حالا یک عدهای هستند که اصلاً برایشان فرقی نمیکند جامعه چگونه است؟ فقط به منافع خودشان فکر میکنند. حتی بدشان نمیآید جامعه به سمت گمراهی برود. این هم برای خودش یک مبانی معرفتی است. ریشهاش کجاست؟ ریشهاش مبانی غربی است. مثل همان پلیسی که پایش را روی گلوی یک شهروند سیاهپوست آمریکایی میگذارد. او هم با یک مبنایی این کار را میکند. اما مبانی او تربیت آمریکایی است. تربیتی که ریشه در فرهنگ آمریکایی دارد.
با این توضیح شما چگونه میتوانیم مبانی معرفتی که ریشه در باورهای توحیدی و اسلامی دارد را در خود تقویت کنیم؟
- همانطور که در پرسش هم اشاره کردید برترین مبانی معرفتی، مبانی است که از منبع وحی قرآنی و روایی و همچنین عقل، سیراب شده باشد. اولین قدم در این راه، انتخاب یک راه درست برای اتصال با این منابع است زیرا که گروهها و مکاتب مختلف فکری وجود دارند که مدّعی هستند آنها به منبع اصیل وحی و عقل، دستیافتهاند. بنده بهعنوان طلبهای که بیش از 22 سال است با منابع دینی در حوزه مرتبط هستم با مطالعاتی که نسبت به آثار بزرگان معاصر و گذشته داشتهام، بهترین و جامعترین رویکرد نسبت به اسلام عزیز را، رویکرد حضرت امام خمینی (رحمتالله علیه)، رهبر معظم انقلاب اسلامی و بزرگانی چون شهید مطهری، شهید صدر، علامه طباطبایی میدانم. الان کتابهای متعددی از بیانات این بزرگواران گردآوری شده است که با یک سیر مطالعاتی خوب، میتوان به تقویت مبانی معرفتی پرداخت.
شاید نوجوانان یا جوانان بگویند مطالب خیلی از این کتابها سنگین است و خواندنش کار ما نیست.
- نه، اینطور هم نیست. خیلی از کتابهای شهید مطهری همهفهم است. همین «داستان راستان» سرشار از داستانهای درسآموزی است که از مبانی معرفتی سرچشمه گرفته است. یا مثلاً موضوعاتی که ایشان درباره حجاب و عفاف یا موضوع عاشورا دارند. یا وقتی ما سخنرانیهای امام خمینی (رحمتالله علیه) را گوش میدهیم، میبینیم با یک بیان ساده با مخاطب صحبت شده است. رهبر انقلاب هم با تبحّری که در سخنرانی دارند، این قدرت را دارند که سختترین معارف را با بیان ساده بفرمایند. به ویژه برخی از سخنرانیهای ایشان که با مخاطب نوجوان و جوان بوده است.
البته اینجا نقش مربیان تربیتی و امامان جماعت مساجد هم مهم است.
- قطعاً همینطور است. وقتی میگوییم مبانی معرفتی قطعاً از یک دریای بیکران صحبت میکنیم. یکجاهایی لازم است این مبانی تشریح شوند، توضیح داده شوند. نوجوان امروز دچار شبهه میشود که باید شبههاش برطرف شود. جایش کجاست؟ همین مساجد و زنگهای تربیتی مدارس و فضای مجازی.
یعنی باید مبانی معرفتی را در فضای مجازی هم معرفی کنیم؟
- پاتوق عموم نوجوانان و جوانان فضای مجازی است. آقا هم تأکید دارند که این فضا را از دست ندهیم و رها نکنیم. بسیاری از کارهای معرفتی باید در فضای مجازی اتفاق بیفتد. حالا روش یا شکل محتوایش فرق میکند. گاهی باید یک نوشته باشد، گاهی یک پادکست شنیدنی و جذاب، گاهی هم یک فیلم خوب. این روش کار برای نوجوان و جوان جذاب است.
چگونه تشکلها و گروههای جوان در مدارس و دانشگاهها میتوانند به تقویت مبانی معرفتی هم در خودشان و هم در دیگران کمک کنند؟
- اولاً با تشکیل حلقههای مطالعاتی. نوجوانها و جوانها دورهم جمع بشوند، حرف بزنند و بحث کنند. همین صحبت کردن و گفتوگوهای علمی و دینی، ذهن را پویا میکند، قدرت استدلال را بالا میبرد. آنوقت پاسخ خیلی از پرسشهای نسل جوان در همین گپوگفتها پیدا میشود. نکته دیگر و مهم این است که این حلقههای مطالعاتی یا حلقههای اندیشهورزی باید هدفمند باشند وگرنه بعد از یک مدتی از آن جوشش و نوآوری میافتند. مخاطب را خسته میکنند و جمع پراکنده میشوند. هدفمند فکر کردن، هدفمند برنامهریزی کردن و هدفمند جلو رفتن، کار اصلی تشکلها و گروههای جوان است.
آقا در صحبتهای ماه رمضانشان در جمع دانشجویان فرمودند که: کسانی که انقلابی بودند اما مبانی معرفتیشان ضعیف بود بعد از مدّتی از انقلابی بودن پشیمان شدند. کدام مبانی معرفتی اگر در ما نباشد جزو گروه پشیمانان خواهیم شد و چه سرنوشتی در انتظار پشیمانان خواهد بود؟
- اعتقاد به خدا و سنّتهای الهی در جهان، باور به تواناییهای خود و اعتقاد به اینکه ما مکلّف به انجام وظیفه هستیم و پس از انتخاب بهترین روش، نسبت به نتیجه کار مسئول نیستیم اگر در ما نباشد جزو گرو پشیمانان خواهیم شد. به نظرم بهترین راهکار برای پیاده نشدن از قطار انقلاب، این است که هم خودمان را با آقا تراز کنیم و هم با بیانات ایشان خودمان را به روز کنیم.
آیا کسی که در گفتوگو یا برخورد با ما سلیقهاش متفاوت است به این معناست که از نظر مبانی معرفتی با ما مشکل دارد؟
- قاعدتاً هرقدر از نظر فکری و مبنایی، اشتراک وجود داشته است، اختلافسلیقهها نیز کمتر میشود امّا به هر ترتیب، تفاوت نظر در انتخاب راهکار و تاکتیک طبیعی است. به تعبیر دیگر اگر کسی با ما اختلافنظر داشت به این معنا نیست که در مبانی هم با ما مخالف است. نباید اختلاف سلیقه باعث طرد کردن شود. نوجوانها باید بنشینند و با هم حرف بزنند. ما ضعف حرف زدن و گفتوگو داریم که باید حل شود.
در یک جمعبندی کوتاه بگویید که مهمترین کارکردی که تقویت مبانی معرفتی برای افراد خصوصاً نسل جوان دارد چیست؟
- دائم خود را بهروز نگهداشتن، حواسمان به خودمان بودن، از میدان انقلاب خارج نشدن، مراقب بودن برای اینکه در جمع پشیمانان قرار نگرفتن و در یککلام آچارکشی دائمی خودمان...
nojavan7CommentHead Portlet