nojavan7ContentView Portlet

قهرمان من
دوره‌های آموزشی
قهرمان من
در پیشخوان مرکز آموزش مجازی معارف انقلاب اسلامی

شاید ماجرا برای ما از همان روزی شروع شد که نخست‌وزیر ایران1 در شانزدهمین دوره مجلس ملی،2 حرفش را مثل سیلی به صورت نمایندگان مجلس کوبید و گفت: «ملت ایران، عرضه ساختن لولهنگ3 را هم ندارد، آن‌وقت چطور می‌خواهد دستگاه عظیم نفت را اداره کند؟ پنجاه سال است که آن را می‌سازیم، ولی ترقی نکرده‌ایم. ما چطور می‌توانیم خودمان صنعت نفتمان را اداره کنیم؟»4

1

این حرف برای ما خیلی گران بود. ما نوجوان‌ها و جوان‌های ایرانی، نمی‌توانستیم بنشینیم تا یکی که از جنس ما نبود، ما را این‌چنین تحقیر کند. برای همین اولین گام بلند خودمان را برداشتیم و تنها چند ماه بعد، صنعت نفت را ملی کردیم تا حساب کار دست هر کسی که سرش توی حساب‌وکتاب نیست، بیاید.
رگ غیرتمان به جوش آمده بود و دیگر هیچ‌چیز و هیچ‌کس جلودارمان نبود؛ آن‌چنان که ثابت کردیم هیچ نظام استبدادی را هم برنمی‌تابیم. 
ولی انگار هنوز کسانی بودند که ما را باور نکرده بودند و به غیرت ایرانی ایمان نیاورده بودند. شاید باید در میان هیاهوی جنگ و زمانی که دشمن فکر می‌کرد کمر ما را شکسته و دیگر چیزی تا مالیدن شانه‌های ما به خاک نمانده، طولانی‌ترین پل شناور نظامی جهان را که در تاریخ جنگ‌ها بی‌سابقه بود، در ۷۵ روز می‌ساختیم تا همه ببینند پیروز این میدان ما هستیم. 
ما راه پیشرفت و موفقیت را یاد گرفته بودیم. ساخت سکوی نفتی و کشتی‌های اقیانوس‌پیما، ساخت ماهواره و فرستادنش به فضا، ساخت سانتریفیوژ و غنی‌کردن اورانیوم، پیشرفت‌های بی‌شمار پزشکی، همه و همه فقط چشمه‌ای از موفقیت‌های ما بود. ما به همه کسانی که می‌گفتند: «ما برای پیشرفت‌کردن باید از فرق سر تا نوک پا غربی شویم»،5 ثابت کردیم ما زآب و خاک دگر و شهر و دیار دگریم. 
دنیا فرصت کافی برای شناختن ما داشته. شاید برای همین است که هیچ‌وقت نتوانسته بی‌خیال ما بشود و دست از سر ما بردارد. دنیا روی چمدان‌های بسته و بلیت‌های یک‌طرفه ما حساب ویژه‌ای باز کرده؛ ولی آن پل شناور 14 کیلومتری فقط برای این نبود که ساحل شرقی هورالهویزه6 را به جزایر مجنون7 وصل کند، آن ماهواره نرفت در مدار زمین بچرخد که فقط اطلاعات را مخابره کند و آن کشتی قاره‌پیما آب‌ها را پشت‌سر نگذاشت تا فقط نفت را از ساحل جنوبی ایران به آن‌ سوی کره زمین برساند؛ رفت تا به همه بگوید توی این سرزمین، هر روز سربازانی از گهواره بلند می‌شوند8 که هیچ‌چیز جلودارشان نیست. شاید نوجوان و جوان ایرانی ظاهراً فرنگی‌مآب شود، ولی هیچ نیرویی نمی‌تواند روح ایرانی را مغلوب کند. مسیر پیشرفت هیچ‌گاه به انتها نمی‌رسد. کارهای مهمی انجام‌شده و کارهای مهم زیادی باقی مانده است و قطعاً بار اصلی به دوش دانش‌آموزان و دانشجویان است.   
بر همین اساس، مرکز آموزش مجازی معارف انقلاب اسلامی در نظر دارد تا شما نوجوانان عزیز را با روشی نو در بستر آموزش مجازی، با ابعاد مسئله مهم پیشرفت بر اساس اندیشه آقا آشنا کند.

2

چطوری در دوره شرکت کنم؟

بسته آموزش مجازی «قهرمان من»، شامل دوره‌های ویژه نوجوانان دختر و پسر است که کوشش شده در آن‌ها آینده‌سازان کشور با ابعاد مسئله پیشرفت کشور، راز پیشرفت و چگونگی گام‌برداشتن در این مسیر آشنا شوند. پاسخ‌گویی به پرسش‌های پرتکراری که در فضای فکری نوجوانان امروز پیرامون این موضوع مهم وجود دارد، بر اساس بیان آقا ویژگی ممتاز این بسته آموزشی است. 
عناوین دوره‌هایی که در این بسته آموزشی به آن‌ها پرداخته شده، به شرح زیر است:
1. در جست‌وجوی آینده
دوست داری کشورت پیشرفته باشه؟ آﯾﺎ ﮐﺸﻮرمون ﮐﺸﻮر پیشرفته‌ایه یا می‌تونه باشه؟ اصلاً معنای پیشرفت چیه؟
2. چشمه‌های استعداد
چرا برخی از نخبه‌های ایرانی دنبال مهاجرت به کشورهای خارجی هستن؟ باید مبارزه کرد یا میدون رو برای همیشه ترک کرد؟
3. آینده‌سازان
من به‌عنوان یه نوجوون برای پیشرفت کشورم چه وظیفه‌ای دارم؟ این مسیر رو چگونه باید طی کنم؟

* شروع دوره: 12 بهمن 1400
* مدت زمان برگزاری دوره: 45 روز
* ویژه نوجوانان دبیرستانی (متوسطه اول و دوم)
علاقه‌مندان می‌توانند از طریق آدرس Sabtenam.khamenei.link درخواست ‌ثبت‌نام خود را ارسال نمایند. 
 

3

پی‌نوشت‌ها

1. سپهبد «حاج‌علی رزم‌آرا» که در تیر 1329 به‌ سمت نخست‌وزیری ایران منصوب شد.
2. قوه‌ مقننه که در جریان جنبش مشروطه و بر پایه‌‌ اولین قانون اساسی ایران تشکیل شد.
3. آفتابه‌ گلی
4. در تلاش رزم‌آرا برای به تصویب‌رساندن قرارداد «گس-گلشائیان» و مخالفت با ملی‌شدن صنعت نفت. 
5. مجله‌ کاوه، سرمقاله‌ شماره اوّل، دوره‌ دوم، جمادی‌الاولی ۱۳۳۸ ه. ق (ژانویه ۱۹۲۰م) به قلم «سید حسن تقی‌زاده».
6. نام منطقه‌ای در استان خوزستان که در زمان دفاع مقدس جزو مناطق جنگی بود
7. نام منطقه‌ای در استان خوزستان که در زمان دفاع مقدس جزو مناطق جنگی بود
8. در سال 1342، زمانی که امام خمینی در قم دستگیر و به تهران منتقل می‌شدند، مأموری از ایشان سؤال کرد که با کدام سربازان قصد انقلاب دارید؟ امام فرمودند، سربازان من در گهواره‌ها هستند.

nojavan7Social1 Portlet

متن برای شناسایی تازه سازی CAPTCHA