1. زودرنجی یکی از ویژگیهای دورانی نوجوانی میتواند باشد. بهخاطر اینکه شما تغییر و تحولات زیادی را بهلحاظ جسمی و روانی تجربه کرده و از آنجا که ظرف هیجانیتان بهخاطر تحولات دوره بلوغ پرشده، کوچکترین حرفی که از دیگران میشنوید باعث ناراحتیتان میشود. شما احساس میکنید این ظرف هیجانی دارد لبریز میشود و دیگر جایی ندارد که حرف دیگر یا احساس هیجان دیگری را در آنجا بگیرد.
2. پس نباید فرض کنیم که بیماری است، بلکه یکی از ویژگیهای این دوره است؛ امّا اگر بخواهیم که در همین شرایط مانده و اجازه دهیم این زودرنجی، نگرانی، ناراحتی و افکار منفی ما را در خودش غرق کند؛ ممکن است تبدیل به بیماری شود.
3. باید هرچه زودتر از مردابی که زودرنجی برای شما ایجادکرده بیرون بیایید. تلاش کنید که در این شرایط گیر نکنید. چند راهحل را با هم مرور کنیم.
4. انتظاراتتان را کاهش بدهید. قرار نیست از همه توقع داشته باشیم که به ما توجه کنند، مراقب ما باشند، همه خوب حرف بزنند یا نظرات ما را بپذیرند. این انتظار را باید کم کنیم به این دلیل که وقتی بازخورد و رفتار مثبتی هم نمیبینیم ناراحت نشویم. وقتی انتظار و توقعمان را کم کنیم احتمال ناراحتشدن هم کم میشود.
5. سعی کنید نسبت به دیگران فکر و دیدگاه مثبتی را در خودتان پرورش بدهید. مثلاً اگر والدین تذکر میدهند، روی این حساب نگذاریم که میخواهند ما را تحقیر و محدود کنند و یا قصدشان این است که دستور بدهند، بلکه اینطور ببینیم که آنها دلسوز ما هستند و سلامت جسمی و روانی ما و بزرگسالی و آینده ما برای آنها مهم است.
6. به پیامدهای منفی این احساس توجه کنید. وقتی از دیگران رنجیده میشوید چه پیامدهای منفی برای شما به همراه میآورد؟ در این شرایط احساس شادکامی، خوشبختی و رضایتتان کمشده و در عوض حالت افسردگی و انزوا پیدا میکنید. کمتر میتوانید به کارهای خودتان برسید. وقتی به این پیامدهای منفی توجه کنید باعث میشود حواستان را جمع کنید تا کمتر احساس رنجش داشته باشید.
7. بررسی کنید ببینید علتهای زودرنجی از دیگران چیست؟ از خودتان بپرسید چرا زود ناراحت میشوم؟ آیا همین حرف پدر و مادرم را مثلاً دوستم هم به من بگوید ناراحت میشوم؟ اگر از دوستم ناراحت نمیشوم، بررسی کنم ببینم پس چرا از والدینم یا فرد دیگر به دل گرفتم؟
8. با توجه به پیامدهای منفی که زودرنجی دارد، سعی کنید بهجای آنکه منتظر باشید دیگران حال شما را خوب کنند، خودتان این حال را برای خودتان ایجاد کنید. از توانمندیهای درونی خودتان آن را کسب کنید. صبر، مقاومت و عزت نفستان را بالا ببرید. اجازه ندهید معضلات بیرونی و حرف و صحبت دیگران شما را آزار بدهد.
9. همیشه نمیتوانیم محیط و دیگران را کنترل کنیم تا آنطور که ما دوست داریم باشند و حرف بزنند، ولی میتوانیم خودمان را کنترل کنیم. در حقیقت وقتی میخواهیم ناراحت بشویم این موضوع را از عقلمان بگذرانیم که ناراحتشدن من چه نتایجی دارد؟ شاد میشوم یا غمگین؟ پرانرژی میشوم یا کم انرژی؟ آیا میتوانم بیشتر به کارهایم بپردازم؟ وقتی که به این سؤال جواب بدهید سریع به این جمعبندی میرسید که نباید ناراحت شوم؛ چون این شرایط برای خودم هم آسیبزاست. حتی اگر نیت اطرافیان واقعا آزار و اذیت شما باشد، شما باید توانایی کنترل این شرایط را در خودتان ایجاد کنید. خودتان را قوی کنید که نسبت به اتفاقات بیرونی حساس نبوده و اجازه ندهید حالتان را خرابکرده و اذیت بشوید.
nojavan7CommentHead Portlet