تقویتِ پرورش در کنار تعلیم
هرگاه در فضاهای تربیتی و آموزشی با نوجوانان صحبت میکنم معمولاً درباره آیهای که امام خمینی رحمتالله علیه به آن اشاره و تأکید داشتند صحبت میکنم و باید تأکید کنم که به معنای واقعی کلمه، زندگی امام، تجلی کامل این آیه بود و نکته جالب اینجاست وقتی مضامین این آیه را برای نوجوانانی که در مرحله رشد و حرکت هستند و در فضای انقلابیگری سیر میکنند بیان میکنم، موردپسندشان قرار میگیرد. این آیه عمیق و تأثیرگذار و کاربردی برای نسل نوجوان، آیه 46 سوره سبأ است که خداوند میفرماید: «بگو که من به یک سخن شما را پند میدهم و آن سخن این است که شما خالص برای خدا دو نفر دو نفر باهم یا هر یک تنها قیام کنید و (درباره من) عقل و فکرت کار بندید.»
خدا در این آیه به پیامبر گرامی اسلام میفرماید که اگر من بخواهم یک توصیه به شما بکنم این است که شما باید بپا خیزی و برای حق و حقیقت مبارزه کنی و در این مسیر حرکت کنی.
وقتی به دانههای فواره نگاه میکنید میبینید که این دانهها بالا و بالاتر میروند و زمانی سقوط میکنند که دیگر نمیخواهند حرکت کنند. بهعبارتدیگر نقطه سقوط آن فواره نقطه سکونش است. بنابراین ما پا در دنیا گذاشتیم که حرکت و مبارزه کنیم و حتی به تعبیری قیام و جهاد کنیم. حال برای اینکه این قیام یا جهاد را شکل دهیم و مبارزه برای حق و حقیقت را پی بگیریم طبعاً باید در نظر بگیریم که یک ظرف خالی نمیتواند کسی را سیراب کند. اگر یک خودرو بنزین نداشته باشد نمیتواند حرکت کند.
نیازهای مهم مسیر پرورش
حالا نیازها چیست؟ مهمترینش توجه به خودسازی است. باید بدانیم که برای حرکت در این مسیر باید در گام نخست در مسیر خودسازی قرار بگیریم. این خودسازیها چندگونه است و شامل خودسازی جسمی، فکری و روحی است. هرکدام از این خودسازیها لوازم این حرکت و قیام علیه ظلم است و بهعبارتدیگر مثل بنزین برای حرکت خودرو میماند.
مجموعه این خودسازیها مدلی از پرورش است. اگر اسم تعلیم، خودسازی علمی است. خودسازیهای جسمی، فکری و روحی به موضوع پرورش مربوط میشود.
محورهای پرورش و خودسازی
در آیهای که ابتدای مطلب اشاره شد، خداوند میفرماید که اگر بنا باشد انسان آن حرکت را انجام دهد باید سراغ گروه برود. اشاره آیه به حرکتِ دو نفر دو نفر، تأکید بر همین موضوع است و البته اگر حرکت بهصورت گروهی امکانپذیر نبود انسان به شکل فردی عمل کند. اولین اتفاقی که برای نوجوانان باید رقم بخورد توجه نسبت به همسالان است. درواقع جمع همسالان درست در کنار خانواده قرار دارد و حتی برای بخشی از دانشآموزان حتی بودن با همسالان از اهمیت بیشتری برخوردار است. در چنین وضعیتی نوجوانان باید برای حرکت در مسیر خداجویی و خودسازی دوستانی را برای خود پیدا کنند که در این مسیر همراهشان باشند. پس اولین قدم شناسایی گروه و جمعی است که یک نوجوان با همکاری آنها بتواند خودسازی کند و در مسیر پرورش قرار گیرد. بهعبارتدیگر اگر میخواهیم گروهی تشکیل دهیم باید یک جمع مؤمنانه داشته باشیم. یعنی در جمع خودمان، ایمان را تقویت کنیم. در این زمینه کتابهای خوب معرفتی فراوانی وجود دارد. مثلاً خیلی خوب است که نوجوانان پایههای هشتم و نهم و دهم به سراغ یک کتاب خوب از مجموعه آثار رهبر انقلاب به نام «طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن» بروند. جوانانی که در پایه یازدهم و دوازدهم قرار دارند هم میتوانند کتابهای شهید مطهری را مطالعه کنند. خواندن این کتابها باعث تقویت ایمان در نوجوانان و جوانان میشود.
در مسیر عمل صالح
قدم دوم برداشتن گام در مسیر عمل صالح است. خیلی از نوجوانان دوست دارند که یک کار و عمل خوب انجام دهند. برای حرکت در این مسیر اول باید عمل خوب را شناخت. شناخت عمل خود در همان گام اول یا همان گام تقویت ایمان صورت میگیرد. به این معنا که یک نوجوان باید راه را از چاه تشخیص دهد. مرحله بعدی این است که برای انجام یک عمل خوب باید برای آن برنامهریزی کرد. یک نوجوان باید نسبت به فضای جامعه خود حساس باشد. یعنی اول از خود شروع کند و بعد از محیط خانواده و مرحلهبهمرحله نسبت به مدرسه، محل زندگی، شهر و کشورش شناخت پیدا کند. البته در همه این مراحل کار باید گروهی صورت گیرد و اگر این اتفاق نیفتاد میتواند به شکل فردی اقدام کند. مثلاً در همین شرایط فعلی یک نوجوان الآن میداند که دوران فعلی دوران کرونا است و این پرسش برای او میتواند مطرح باشد که چگونه میتواند در این شرایط به فضای جامعه خود کمک کند. این اتفاق البته افتاده و بسیاری از نوجوانان در حرکتهای جهادی که برای کمک به فضای جامعه برای رهایی از کرونا صورت گرفت، شرکت کردند. همین الآن بسیاری از نوجوانان در شرایطی که کرونا باعث مشکلاتی در مسیر تحصیلشان شده، گروههایی را ایجاد کردهاند و به دانشآموزانی که بهواسطه آموزشهای آنلاین از دوستان خود عقب افتادهاند کمک میکنند.
توصیه به حق و صبر
گامهای سوم و چهارم توصیه به حق و توصیه به صبر است. ممکن است نوجوانی در مسیری حرکت کند و جاهایی کم بیاورد. اینجا چه اتفاقی باید رقم بخورد؟ دوستان او باید به او بگویند مسیری که انتخاب کردی اشتباه است و او را نصیحت کنند و مسیر حق را به او نشان داده و تذکر بدهند که مگر قرار نبود که ما در مسیر حق و حقیقت باشیم. زمانی ممکن است نوجوان از انجام عملی ناامید شود. دوستانش میتوانند به او تذکر بدهند که کم نیاورد چون خدا پشتیبان ما است و بهعبارت دیگر در اینجا باید توصیه به صبر کرد.
ماجرای مَن و تَن
وقتی یک نوجوان هدفش را حرکت و مبارزه گذاشته باید این مبارزه را از نزدیکترین چیزها شروع کند. انسان یک «مَن» دارد و یک «تَن». یک مواقعی «تن» سوار «من» من میشود و در مواقع دیگر «من» سوار «تن» میشود. این بحث شاید یک مقدار دشوار باشد به همین دلیل برای روشنتر شدن موضوع مثالی میزنم. زمانی من میخواهم از رختخوابم بلند شوم اما تن اجازه نمیدهد و یک دعوای دائمی میان من و تن وجود دارد. اگر کسی میخواهد اهل جهاد و مبارزه باشد و بهعبارتدیگر اگر کسی آرمان بزرگی دارد و میخواهد برای رسیدن به آن بجنگد اولین گام این است که با «تن» خود مبارزه کند. این حرف هم به معنای این نیست که تن را باید نابود کرد. بلکه تن باید در خدمت مبارزه برای رسیدن به آرمانها و اهداف قرار گیرد. اسم این مبارزه ورزش است. در این مسیر اگر تن بیشازحد مورد توجه قرار گیرد آدم به تنپروری روی میآورد اما اگر توجه اصلی به «من» باشد «تن» هم با ورزش در اختیار «من» قرار میگیرد.
درواقع ما در مسیر رشد و شکوفایی زمانی در تقویت بُعد پرورشی خود موفق خواهیم بود که اولاً بُعد تعلیم را همزمان تقویت کنیم و در کنارش به پرورش روح و جسم هم بپردازیم.
nojavan7CommentHead Portlet