* در بحث امر به معروف و نهی از منکر، نوجوانان چقدر نقش دارند و باید چهکاری انجام دهند که بتوانند خودشان میداندار این عرصه شوند؟
- با توجه به تأکیدی که حضرت آقا روی نوجوانان دارند، حقیقت مسئله از این نظر قابلتوجه است که نوجوانان رویشهای انقلاب هستند. اگر ما توانستیم در نوجوانان تحول ایجاد کنیم، آنهایی که در بستر انقلاب و نظام اسلامی روییده شدهاند به بار مینشینند. افرادی که در زمان انقلاب و زمان جنگ، جوان بودند در اصل نوجوانانی بودند که امام خمینی(رحمتالله علیه) در آنها تحول ایجاد کرد و آن نتیجه بزرگ یعنی پیروزی انقلاب اسلامی و بعد از آن رشادتهای دفاع مقدس حاصل شد.
اما بحث امر به معروف و نهی از منکر از این جهت مهم است که هم زمینهای است برای تحقق تمام فرایض و ارزشهای دینی و هم عاملی است برای پالایش جامعه که به انحراف کشیده نشود.
از امام باقر(علیهالسلام) روایت داریم که بهواسطه فریضه امر به معروف و نهی از منکر است که بقیه فریضهها و ارزشهای دینی تحقق پیدا میکند و کارکرد اصلی خود را خواهد داشت.
امر به معروف و نهی از منکر است که باید باعث احیای معروف و نفی منکرات شود. اگر امر به معروف و نهی از منکر در جامعه صورت نگیرد و یا بهصورت ناقص انجام گیرد هیچ مشخص نیست که آیا به سمت اهدافی که برای ظهور داریم حرکت می کنیم یا نه.
* البته گاهی امر به معروف و نهی از منکر از سوی افرادی تحریف میشود؟
- بله، نباید امر به معروف و نهی از منکر را تحریف کنیم و آن را تبدیل به بعضی از مصادیق کلیشهای کنیم بلکه باید در تمام زمینههایی که جامعه دینی میخواهد تحقق پیدا کند، معروف و منکر شناخته شوند. بهعنوان مثال در زمینه مدیریت شهری، بهداشت، محیطزیست، روابط اجتماعی و در تمام زمینهها باید معروف و منکر مشخص شوند. مثلاً در زمینه بهداشت آنچه مضر است بهعنوان منکر شناخته شود. این فقط یک منکر بهداشتی نیست، یک منکر دینی هم هست، چون جامعه دینی باید جامعهای تراز و الگو باشد.
پس اگر چیزی به بهداشت عمومی مردم ضرر برساند به جامعه ترازی که قرار است الگو شود هم ضرر رسانده است و طبیعتاً از نظر دینی میتواند خلاف باشد.
* اگر امر به معروف و نهی از منکر بهصورت وسیع و واقعی انجام گیرد در آن جامعه چه اتفاقی میافتد؟
- الگوهای واقعی دینی تحقق مییابد به همین دلیل است که در اجرای امر به معروف و نهی از منکر نمیتوانیم گروه خاصی را در نظر بگیریم. باید تمام گروههای اجتماعی این کار را انجام دهند و بهترین گروهی که میتوان امر به معروف و نهی از منکر را در آن نهادینه کرد نوجوانان و جوانان هستند که باید هم اهمیت و هم معنای وسیع امر به معروف و نهی از منکر و هم زمینههای اجرای آن را بیاموزند و انجام دهند.
از نظر من این امر در نوجوانان بهتر تحقق پیدا میکند، چون نیروی جدید و تازهنفس جامعه ما هستند. نیروهایی هستند که هیچ چشمداشتی ندارند. نوجوانان نیروهای پاک و خالصی هستند و میتوانند در خدمت دین، اهداف دین و تمدن دینی قرار گیرند.
نوجوانان که نیروی تازهنفس هستند اگر با ابزار امر به معروف و نهی از منکر بهصورت وسیع و صحیح به میدان بیایند میتوانند تمام ارزشها را در جامعه محقق کرده و جامعه را پالایش کنند. برای همین است که تأکید آقا بر این نسل است. باید برنامهریزی درست و آموزشوپرورش صحیح راجع به نوجوانان انجام شود.
* در بیشتر جاهایی که آقا به امر به معروف و نهی از منکر توصیه کردهاند گفتهاند که امر به معروف در بدحجابی خیابانهای تهران خلاصه نمیشود. این تأکید به چه دلیل است؟ آیا ما چیزهایی را فراموش کردهایم؟
- یکی از ترفندهای شیطان، برای اینکه ما را از هدف اصلی منحرف کند این است که موضوعات دیگر را برای ما بزرگ میکند. گاهی انسان بهجای اینکه به یک اصل بپردازد به فرعیات مشغول میشود و از اصل قضیه غافل میشود. شکی نیست که بدحجابی منکر است، اما این منکر بزرگتر است یا ربا؟ در معارف دینی بدحجابی نوعی محاربه با خدا محسوب نمیشود، ولی در قرآن ربا محاربه با خدا نامیده شده است. گاهی آنقدر بحث بیحجابی بزرگ میشود که بحث ربا برجسته دیده نمیشود. بنابراین باید مراقب باشیم که دچار فهم کاریکاتوری از دین نشویم. منظور من از اینکه در امر به معروف و نهی از منکر تحریف نکنیم همین بود که به همان شکلی که دین خواسته تحقق پیدا کند.
منکر هم اولویتبندی دارد و باید بهاندازه همان منکر جامعه مصونسازی شود. گاهی بعضی منکرها کوچکتر هستند و باید به همان اندازه جامعه را مصون کرد. گاهی ممکن است خدای نکرده نیروهای فرهنگی ندانند که چهکار باید انجام دهند و درجه حساسیت جامعه را نسبت به بعضی منکرات، آنگونه که منکر هستند و در نزد پروردگار و اولیای دین منکر شمرده شدهاند به جامعه منتقل نمیکنند. این خطا در جامعه صورت میگیرد و حساسیت نابجا مصرف میشود و یا اینکه دشمن، کارهای اصلی و اساسی که جامعه دینی را به خطر میاندازد را پررنگ نمیکند. آن منکر رواج پیدا میکند و کسی نسبت به آن حساسیت ندارد، اما منکرات درجه پایین را بزرگ میکند و ما از منکر بزرگ غافل میشویم. آنچه مقام معظم رهبری بهعنوان دیدهبان انقلاب اسلامی و بهعنوان کسی که درجه معروف و منکر و درجه حساسیتهای آن را میسنجند و اطلاع میدهند و بر آن تأکید دارند این است که خدای نکرده به انحراف نرویم و از جاهایی که حواسمان نیست ضربه نخوریم و یا از معروفی که درجهاش بالاست و در جامعه اقامه نمیشود غافل نشویم.
* فرهنگسازی در خصوص امر به معروف و نهی از منکر کار چه کسانی است؟
- بهجاست کسانی که فرهنگساز و جزو خواص جامعه هستند در این زمینه تلاش کنند. چون این کار، کار خواص است. کار عوام نیست که درجه حساسیت دین را نسبت به معروف و منکر بدانند و البته خواص هم در این زمینه کار خاصی نکردهاند که این اولویتها را تشخیص دهند و مطرح کنند. بهعنوان مثال ربا که متأسفانه به شکلهای مختلف در جامعه رواج پیدا کرده و بعضی از رانتخواریها و تبعیضها که میتواند یک جامعه را دچار فروپاشی کند. چون این کارها ظلم است و اختلاف طبقاتی را زیاد میکند و بهگونهای است که مردم را نسبت به هم بیاعتماد میکند. فردی که پایینتر است همیشه به فرد بالاتر میگوید تو با ظلم از من بالاتر رفتهای. خدای نکرده اگر این تبعیض بین مسئولان به وجود آید آنوقت است که اعتماد از بین خواهد رفت. اگر حساسیت منکرها درست شناخته نشود، آسیبهای سنگین و خطرناکی وارد میشود. اگر اینها خوب شناسانده شود آنوقت حساسیتش هم به وجود میآید.
* تحریف امر به معروف و نهی از منکر چه تبعاتی دارد؟
- تحریف امر به معروف و نهی از منکر خطرناک است. چون طرف دلخوش به انجام آن است ولی آن چیزی که باید نیست. اصل امر به معروف و نهی از منکر باید تحقق پیدا کند و هم اینکه معنای اصلی آن تحریف نشود و بهجاست که خواص ما بیشتر روی آن کار کنند و مفهوم واقعی امر به معروف و نهی از منکر در جامعه تزریق شود.
* ممکن است نوجوان پیش خودش فکر کند که امر به معروفهایی که او انجام میدهد بسیار کوچک است و این کار کوچک او چه تأثیری در مقابل مشکلات بزرگ دارد؟
- اگر قرار است امر به معروف صورت بگیرد از جهت علمی باید تبیین شود. یعنی معروف و منکر در همه زمینهها به معنای وسیعش و حساسیت درجات معروف و منکر باید شناخته شود. این کاری است که خواص فرهنگی ما که با دین آشنایی عمیق دارند باید انجام دهند. این کار، سطحی نیست و هرکسی بهسادگی نمیتواند درجه حساسیت دین نسبت به زکات را با جهاد تشخیص دهد. در منکرات هم همین حساسیتها را باید تشخیص دهد. مثلاً منکرات فردی با منکرات اجتماعی را باید بتواند تشخیص دهد. این کار بسیار حساس است و باید دقیق شکافته شود و این اجتهاد دینی عمیق و بسیار دقیق میطلبد و افرادی که از نزدیک دستی بر آتش دارند باید این کار را انجام دهند. این کار صرفاً یک کار کتابخانهای نیست و افرادی که وارد این عرصه میشوند باید فهم اجتماعی هم داشته باشند. این یک بخش کار است. طبیعتاً باید امر به معروف و نهی از منکر در معنای وسیع با درجات حساسیت معروف و منکر به نوجوان آموزش داده شود و بسترهای تحقق آن فراهم و حمایت شود. در این زمینه اولاً مطالبهگر بودن مردم، جرم و فضولی نابجا محسوب نشود و اگر کسی، دیگری را امر به معروف کرد به او نگویند به تو مربوط نیست. از طرف دیگر در زمینه امر به معروف و نهی از منکر دچار انحرافات جناحی و حزبی نشوند و واقعاً بهعنوان یک فریضه دینی به آن نگاه شود. البته در نوجوانان همان پاکی و سلامت نفسی که در این امر دارند مانع از این میشود که وارد بازیهای سیاسی و جناحی شوند. باید به معنای وسیع و گسترده، بسترهای تحقق امر به معروف و نهی از منکر فراهم و از آن حمایت شود.
* اگر امر به معروف کمرنگ شود چه اتفاقی در جامعه میافتد؟
- اگر امر به معروف کمرنگ شود ارزشهای دیگر هم کمرنگ میشود و مرگ ارزشها رخ میدهد و ذائقهها جوری میشود که منکر بهعنوان منکر دیده نمیشود، چون عادی میشود و کسی با آن منکر برخورد نمیکند.
در حال حاضر امر به معروف و نهی از منکر کمرنگ شده چون گاهی اوقات ما بد عمل کردیم و گاهی فکر میکنیم که امر به معروف دعوا کردن است. به سمت امر به معروف نمیرویم چون برای ما هزینه دارد. چون ممکن است افراد با ما رفتار خوبی نداشته باشند و طبیعتاً افراد به سمتش نمیروند. باید علتهای کمرنگ شدن امر به معروف ریشهیابی و برطرف شود. اگر امر به معروف و نهی از منکر حمایت میخواهد باید از آن حمایت شود. اگر حمایت نظامی یا انتظامی میخواهد، از آنها حمایت شود. اگر خلأ قانونی دارد و یا قوه قضایی باید حمایت کند این کار انجام شود، اگر فرهنگسازی نشده صداوسیما و حوزههای علمیه به میدان بیایند تا فرهنگسازی شود و اهمیت این فریضه مشخص شود. اگر بد عمل شده باید روشهای درست شناسانده شود. این فریضه موتور بقیه فریضههاست اگر قرار است دست نوجوان داده شود و او هم خسته نشود و خالصانه و بهعنوان یک جهاد به میدان بیاید باید بسترهای لازم آنهم محقق شود.
* از طرفی حریم خصوصی افراد جامعه مهم است و آیه «ولا تَجَسَّسُوا...»* داریم و از آنطرف دیگر با امر به معروف بهنوعی به نوجوان میگوییم که وارد حریم خصوصی شو. این پرسش پیش میآید که این دو در کنار هم امکانپذیر است؟
- امر به معروف و نهی از منکر به هیچ وجه ورود به حریم خصوصی نیست. چون در دین از حریم خصوصی حمایت میشود. تجسس حرام است و اثبات جرم نباید کرد. حکم اولیه این است که کسی نباید به حریم خصوصی افراد وارد شود، مگر در جایی که مسائل امنیتی باشد. اما امر به معروف و نهی از منکر یک وظیفه عمومی است و حیطه کارش با حفظ حریم خصوصی سازگار است. مثلاً در یک ماشین آنچه دیده میشود حریم خصوصی نیست، اما داخل داشبورد و یا صندوق عقب خودرو حریم خصوصی است مگر اینکه بحث امنیتی در کار باشد که آن موقع هیچکدام از اینها حریم خصوصی نیست. حکم اولیه در حفظ حریم خصوصی تجسس نکردن و وارد نشدن و حفظ حرمت است. امر به معروف و نهی از منکر در جایی است که یک منکر در جامعه آشکار و علنی است. رباخواری علنی است و باید جلوی آن گرفته شود. امر به معروف و نهی از منکر به هیچ وجه تجسس و اثبات جرم نیست. بلکه آنجا که جرم علنی شده و در حال از بین بردن ارزشهایی در جامعه است و تأثیر منفی روی جامعه میگذارد، بهعنوان فریضه عمومی، وظیفه همه است.
* اگر جایی با تمام شرایط امر به معروف سازگار بود ولی دخالت در حریم شخصی و تصمیمات شخصی کسی محسوب میشد میتوانیم بگوییم این کار چون جزو تصمیمات شخصی آن فرد است، اینجا امر به معروف و نهی از منکر اخلاقی نیست؟
- در جایی که شخص در خانواده منکری را انجام میدهد و برای بیرون از خانواده آن منکر پنهان است، اعضای خانواده میتوانند او را امر به معروف کنند حتی اگر منکر او در جامعه تأثیری نداشته باشد. مثلاً اگر یکی از اعضای خانواده نماز نمیخواند شاید این کار تأثیری روی جامعه نداشته باشد اما امر به معروف و نهی از منکر اینجا جایز است و ورود به حریم خصوصی نیست. اگر یکی از اعضای خانواده در گوشی تلفن همراهش چیزی دارد غیر از پدر و مادر کسی نمیتواند ورود کند. چون پدر و مادر مسئول تربیت فرزند هستند و این مقوله جای بحث دارد. حریم خصوصی نسبی است. از بیرون کسی نمیتواند سرک بکشد که در این خانه کسی نماز میخواند یا نمیخواند و نمیتوانند تجسس کنند، ولی اعضای خانواده اگر برایشان منکری آشکار است باید امر به معروف و نهی از منکر کنند و جایز است.
* ممکن است کسی که میخواهد امر به معروف و نهی از منکر کند فرد موردنظر را بشناسد که دلی پاک دارد و نوجوان به این مسئله فکر کند که سرزنش کردن مؤمن کار درستی نیست. یا اگر به کسی امر به معروف کند ممکن است او دلش بشکند یا ناراحت شود و همین باعث شود که امر به معروف نکند و با خود بگوید شاید او از من مؤمنتر باشد. در این مواقع باید چه تصمیمی بگیرد؟
- امر به معروف و نهی از منکر در زمانی انجام میشود که فرد میداند که کاری منکر است و فردی آن را انجام میدهد. در جایی که نمیداند، به آن امر به معروف و نهی از منکر نمیگویند. مثلاً اگر نمیداند و خلافی مرتکب میشود اینجا بحث ارشاد است. مقوله ارشاد با امر به معروف و نهی از منکر متفاوت است. امر به معروف و نهی از منکر در جایی است که کسی میداند منکر است و آن کار را انجام میدهد. آنوقت است که شما او را نهی میکنید. ولی در جایی که فرد جاهل است و یا نمیدانیم که او جاهل است و یا اینکه شک داریم که جاهل است یا نه، اینجا امر به معروف و نهی از منکر نیست و بحث ارشادِ یک فرد جاهل است. فرد را ارشاد میکنیم که دین خدا چه نکاتی را در این زمینه گفته است. اگر از آن به بعد مرتکب منکر شد مقوله امر به معروف و نهی از منکر است. در امر به معروف و نهی از منکر برخورد هم میشود. اما با جاهل برخورد نمیکنند چون هنجارشکنی ندارد.
* ممکن است نوجوان با خود بگوید که من هم مرتکب خطا میشوم و ممکن است آن فرد، بهتر از من باشد. آیا نباید او را امر به معروف و نهی از منکر کنم؟
- در فقه مطرح شده که اگر خود فرد، عمل کننده نیست بازهم واجب است که امر به معروف و نهی از منکر کند. شکی نیست اگر بخواهد اثرگذار باشد باید خودش هم عمل کند که این از لحاظ اخلاقی است. اما آیا از لحاظ فقهی امر به معروف و نهی از منکر از کسی که عمل نمیکند ساقط میشود؟ خیر، ساقط نمیشود. همچنین فردی که در حال امر به معروف و نهی از منکر است نباید خودش را بالاتر از دیگران بداند، ولی بازهم وظیفه را نفی نمیکند. ممکن است شخصی که خطایی مرتکب میشود شخصیتش چه بسا خوب است. امام رضا (ع) میفرماید که گاهی خدا کسی را دوست دارد ولی از عملش بدش میآید. گاهی شخصی خیلی خوب است اما عمل زشتی را هم انجام میدهد یا عمل خوبی را انجام نمیدهد، ولی وظیفه است که به او تذکر داده شود.
* ممکن است بچهها برایشان این پرسش پیش بیاید که ما حکومت اسلامی تشکیل دادیم و این حکومت، نیروی انتظامی دارد و با منکرات باید مبارزه کند. چرا ما باید این کار را انجام دهیم؟ پلیس هم قدرتش بیشتر است و هم دردسری برای ما ندارد؟
- اگر ما امر به معروف و نهی از منکر را وظیفه گروه خاصی بدانیم، آسیبهای زیادی دارد. به فرض اینکه از عهده کار هم خوب بربیاید بازهم نمیتوانیم آن گروه خاص را همهجا قرار دهیم. مثلاً نمیتوانیم بالای سر هرکسی یک پلیس بگذاریم. اگر امر به معروف و نهی از منکر را عمومی کردیم به این دلیل است که هرکسی در قبال دیگری یک وظیفه انسانی دارد و باید به او تذکر داده شود تا خطا نکند. اگر به عهده گروه خاصی قرار داده شود آسیبپذیری بیشتری دارد. در حکومت دینی از یک گروه خاص زمانی خواسته میشود وارد میدان شوند که زمان برخورد عملی است. تذکر زبانی و گفتاری برای همه باید باشد. در جامعه اسلامی کسانی که اهل منکری هستند و باید عملاً با آنها برخورد شود افرادی هستند که عمداً منکر انجام میدهند و باید با آن گروه خاص عملی برخورد شود. در بخش تذکر زبانی باید وظیفه عمومی باشد و همهجا این نظارت عمومی وجود داشته باشد تا پاکی جامعه و تحقق ارزشها در همهجا باشد.
* اگر در شرع به ما حکم نشده بود و فقط عقل و پیامبر درونمان بود که به ما میگفت چه کنیم؟ آیا باعقلمان میتوانستیم پی ببریم که امر به معروف و نهی از منکر برای حفظ جامعه لازم است؟
- بله. اصل امر به معروف و نهی از منکر از عقلانیترین امور فطری و عقلی است. مصداق شعر سعدی است: چو میبینی نابینا و چاه است // اگر خاموش بنشینی گناه است. این یک گزاره دینی نیست. وقتی انسان میبیند که کسی در حال افتادن در چاه است باید به او کمک کند این الزام را عقل و انسانیت به او میگوید. فقط یک نکته وجود دارد و اینکه ممکن است شما بگویید اگر دینی در کار نبود و معروف و منکری نبود که بگویم چاه است، آنوقت تکلیف چیست؟ اگر یک جامعه که میخواهد جامعه انسانی باشد و در بخشهای مختلف بخواهد سالم باشد و اهداف یک جامعه سالم در آن تحقق پیدا کند کارهایی بهعنوان تخلف شناخته شده است حتی اگر جامعه غیردینی هم باشد. در آن جوامع هم چیزهایی بهعنوان تخلف و ناهنجاری شناخته شده است که باید رعایت شود. اما در دین ما چیزهایی هستند که به روح آسیب میزند و فقط بحث اجتماع نیست. ممکن است کسی منکری را در تنهایی خود انجام دهد ولی ما آن را گناه میدانیم، چون گناه معنای وسیعتری از یک جرم صرفاً اجتماعی دارد. گناه اعم از جرم فردی و اجتماعی است. پس در جامعه غیردینی هم مشابه آن را داریم. در جامعه دینی مواردی وجود دارد که دین آن را بهعنوان گناه میداند. با فرض اینکه معلوم شد چه چیزهایی ضربه زننده به روح و جسم انسان و فرد و جامعه است عقل میگوید اگر ضربه زننده است طبیعی است که باید جلوی آن گرفته شود. انسانیترین و عاقلانهترین فریضه که بدیهیتر از نماز است، اصل ستایش خداوند است. عقل میگوید اگر خدایی هست من باید بندهاش باشم و بهعنوان بنده باید خضوع کنم. حالا چگونه باید خضوع کنم. چگونگی آن را دین میگوید. اما در زمینه امر به معروف و نهی از منکر، وقتی میبینیم تخلفی صورت گرفته عقل میگوید جلوی آن را بگیر. البته عقل میگوید امر به معروف و نهی از منکر باید مرتبه به مرتبه صورت گیرد. اگر میتوانی با ملایمت امر به معروف و نهی از منکر کن. هیچوقت عقل نمیگوید همان ابتدای کار برخورد عملی انجام بده. بنابراین امر به معروف و نهی از منکر فطری و عقلانی است. اگر بخواهید تمام جوانب آن را در نظر بگیرید شرع و دین گستره آن را بهتر و شفافتر بیان میکند، اما خیلی از مواردش عقلانی است.
* آقا میگویند: امر به معروف و نهی از منکر مثل نماز واجب است و مانند نماز آموختنی است. یعنی واجب آموختنی است. مخاطب ما که نوجوان است از شما میخواهد که این واجب آموختنی را مانند نماز برایش بگویید که اصولش چیست؟
- نکته بسیار مهمی است که امر به معروف و نهی از منکر با تمام گستره و حدودش، آموختنی است تا به بهترین شکل انجام شود. اول از همه شناخت امر به معروف و نهی از منکر است. گاهی بعضی از منکرات اجتهادی است و طبق یک فتوا منکر است و طبق فتوای دیگری نیست. خب نوجوان از کجا بداند؟ وقتی مسئله اختلافی است چه دلیلی دارد که به فرد بگویم منکر انجام داده، پس باید منکر را بشناسد. بعضی منکرات اختلافی است. مثلاً در زمان غیبت، نماز جمعه «واجب تعیینی»* نیست، «واجب تخییری»* است. اگر کسی چند هفته نماز جمعه نرفت دلیلی ندارد که آن را منکر تلقی کنیم. بله، در زمان حضور معصوم و امام اگر کسی بدون عذر نماز جمعه نرود مانند این است که واجبی را انجام نداده چون تعیینی است. پس شناخت امر به معروف و نهی از منکر مهم و شرط اول است. البته در رسالههایمان همه منکرات آورده نشده است. بعضی از منکرات در بعضی از کتابهایی که مربوط به شناخت گناهان است آمده مثلاً گناهان کبیره شهید دستغیب. بهعلاوه در جامعه دینی معروف و منکر معنای وسیعتری پیدا میکند و معروف و منکر، با همه گسترهاش با درجات حساسیتش هنوز بهصورت درست شناسایی و معرفی نشده است و این کمکاری قصور و تقصیر عالمان دین ماست. چون یک کار اجتهادی است، حتی دانشگاهیان هم نمیتوانند این کار را انجام دهند. باید یک گروه قوی دینی در حد اجتهادی بیایند و کار کنند معروف و منکر را با درجات حساسیتش بشناسند. در حال حاضر تمام دستگاههای ما بخش فرهنگی دارند. یکی از وظایف بخش فرهنگی شناخت و معرفی معروف و منکر در حیطه کارشان است. مثلاً وزارت بهداشت و درمانبخش فرهنگی دارد. باید ببیند چه چیزهایی به بهداشت مردم لطمه میزند؟ بایدها و نبایدهای این حیطه را به مردم بگوید. در نیروی انتظامی بایدها و نبایدهای انتظامی برای نظم بخشیدن به جامعه و امنیت گفته شود آنوقت است که در جامعه دینی، امر به معروف و نهی از منکر رنگ دینی پیدا میکند، منتهی مرجع تقلید باید فتوا بدهد و مرجع تقلید باید این را بگوید که کدام حیطه معروف و منکر است دینی است. ولی آن چیزی که به آسایش و امنیت مردم لطمه میزند و آن مواردی که باعث شود جامعه دینی نتواند جامعهای الگو شود، آنهم منکر است، منکرش هم دینی است و گناه محسوب میشود.
* روشها چطور؟
- بخش دیگر، روشهای امر به معروف و نهی از منکر است. روشها باید تبیین شوند. تا حدودی هم جا افتاده که وظیفه ما امر به معروف و نهی از منکر زبانی است و عملی به عهده ما نیست. در مواقعی، با نرمی در زبان هم جواب نمیدهد و باید با تشر به فرد بگوییم و تندی کنیم. باید مرحله به مرحله پیش رفت. اولین مرحله این است که من فقط ناراحتیام را نشان میدهم، بعد با زبان ملایم. حتی گاهی با هدیه دادن هم میتوان امر به معروف و نهی از منکر کرد. تا زمانی که شیوههای ملایمتر وجود دارد از آن استفاده کنیم و در مرحله زبانی در مرحله آخر میتوانیم از تشر و تندی هم استفاده کنیم.
* ممکن است با خود بگوییم باید در امر به معروف و نهی از منکر بهاحتمال تأثیر هم توجه کنیم؛ نظر شما چیست؟
- در فقه ما یکی از شرایط امر به معروف و نهی از منکر، احتمال تأثیر است. وقتی بر روی کسی نمیتوانیم تأثیر بگذاریم دیگر از وظیفه من خارج است. منتهی رهبری میفرمایند در مسائل اجتماعی که در بین مردم است همیشه تأثیر وجود دارد. حتی ممکن است تأثیر شما 10درصد باشد، به همان اندازه تأثیرتان را بگذارید، حالا اگر افراد دیگر هم به همان اندازه تأثیر بگذارند در نهایت مجموع تأثیرگذاریها 100 درصد شده است. شما جلوی یک گناه 100درصدی را نمیگیرید اما 20درصدش را کم میکنید و به همان اندازه جلوی گناه را گرفتهاید. پس بیاثر نیست. یکی از شرایط امر به معروف و نهی از منکر این است که برای انسان ضرر نداشته باشد و آنجا که به انسان یا آبرویش یا مال و جان و ناموسش ضرر برسد نباید انجام شود و وجوب امر به معروف و نهی از منکر برداشته میشود. اما در جایی که حاکم ظالمی است و کیان دین در خطر است، باید امر به معروف و نهی از منکر انجام شود حتی اگر برای انسان ضرری داشته باشد. شرط ضرری بودن یا نبودن در زمینه فردی است، ولی در مسائل کلان این شرط برداشته میشود.
* اگر به کسی تذکر دادیم ولی در ظاهر روی فرد تأثیر نکرده ما به هیچ عنوان حق برخورد فیزیکی نداریم؟
- به هیچ وجه. در جامعه شما نباید برخورد فیزیکی داشته باشید. در جامعه ضابط قضایی وجود دارد و بهصورت عملی برخورد خواهد کرد و ما به هیچ وجه نباید برخورد داشته باشیم.
* اگر به کسی با روی خوش تذکر دادیم ولی او در جواب به ما ناسزا گفت اینجا باید چه کنیم؟
- وظیفه ما در حد تذکر زبانی است. تذکر کافی است و اگر درست تذکر داده شود برخورد زشت خیلی کم پیش میآید. اما اگر کسی کار زشتی کرد نباید برخورد کنیم، ما وظیفهمان را انجام دادهایم. گاهی هم اگر برای شخص اثبات کنی قبول میکند اما در مواقعی هم او میخواهد درگیر شود، اینجا دیگر وظیفه ما نیست که درگیر شویم.
* مخاطب ما وقتی میخواهد به دوستش تذکر بدهد که کار نادرستی را انجام ندهد متوجه میشود که قادر نیست این کار را انجام دهد. نوجوان چهکاری باید انجام دهد تا این روحیه تقویت شود و بتواند امر به معروف کند؟
- گاهی اوقات نوجوان به دلیل خجالت کشیدن یا نداشتن شجاعت لازم نمیتواند امر به معروف و نهی از منکر کند. ما باید امر به معروف و نهی از منکر را بهگونهای بشناسانیم که هم اهمیتش و هم اینکه جزئی از ایمان است نشان داده شود. ممکن است من میخواهم در جمعی نماز بخوانم که بقیه نمازخوان نیستند و خجالت میکشم. اینجا باید زیبایی نماز را بشناسانیم و عیب (نداشتن شجاعت یا خجالت کشیدن) را در خودمان برطرف کنیم. ما بهعنوان کسانی که مسئول آموزش نوجوانان هستیم وقتی زیبایی و اهمیت آن عمل و ایمانی بودن آن را به نوجوانان بگوییم آنها هم شجاعت لازم را برای امر به معروف و نهی از منکر پیدا میکنند. بخش دیگر این است که وقتی با روش صحیح و تذکر مهربانانه امر به معروف و نهی از منکر شود دیگر نباید نوجوان نگران عکسالعمل باشد. خیلی مهم است که این روشها با نوجوانان کار شود و شجاعت این کار را پیدا کنند.
* آقا میفرمایند اگر در جایی معروف را درست بشناسانیم مردم میفهمند که این یکی از شیرینترین شیوههای تعامل با افراد است.
- بله . همین کلمات نشان دهنده زیباییهای این فریضه است برخلاف آن چیزی که تا حدی نشان داده شده است. ممکن است تا الآن تلخیها نشان داده شده باشد و یک مقدار تلخی در ذائقهها باشد. حال اگر هم واژههای زیبا به کار رود و هم زیباییهایش شناسانده شود، اولین قشری که همراهی میکنند نوجوانان هستند چون پاک هستند.
* بیشتر بدانیم
- «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا كَثِيرًا مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ وَلَا تَجَسَّسُوا» (حجرات\12) - ای کسانی که ایمان آوردهاید! از بسیاری از گمانها بپرهیزید، چراکه بعضی از گمانها گناه است و هرگز (در کار دیگران) تجسّس نکنید.
- واجب تعیینی واجبی است که نمیتوان کار دیگری را جایگزین آن ساخت مثل نمازهای یومیه، برخلاف واجب تخییری که مکلف میتواند یکی از چند کار را اختیار کند، مانند کفاره روزه که مکلف مخیر است بین آزاد کردن بنده و شصت روز روزه و اطعام شصت نفر.
nojavan7CommentHead Portlet