nojavan7ContentView Portlet

پنجره‌های زخمی
مروری کوتاه بر فاجعه‌ غصب کشور فلسطین
پنجره‌های زخمی

امپراتوری عثمانی، خوب یا بد، برای اروپایی‌ها قابل‌تحمل نبود. سال 1918میلادی، جنگ جهانی اول که به پایان رسید عمر این حکومت دیرپا هم پایان یافت و فاتحان جنگ، سرزمین‌هایی که پیش از این ذیل حکومت عثمانی اداره می‌شدند بین خودشان تقسیم کردند؛ درست مثل یک کیک! «مارک سایکس» انگلیسی و «فرانسوا پیکوی» فرانسوی از دو سه سال مانده به پایان جنگ و شکست عثمانی نقشه این کار را کشیده بودند.

1

غنیمت جنگی یک شکست

سرزمین فلسطین که آن روزها مثل خیلی از کشورهای عربی قسمتی از امپراتوری عثمانی به شمار می‌رفت، بر اساس «توافق‌نامه سایکس – پیکو» بخشی از سهم انگلیس از این غنیمت جنگی بود و بستر فراهم شد برای عمل انگلیسی‌ها به قولی که به زرسالاران یهودی داده بودند. سال 1917 میلادی «آرتور بالفور»، سیاست‌مدار انگلیسی، از طرف «جرج پنجم»، پادشاه آنگلوساکسون‌ها، پای اعلامیه‌ای را خطاب به «والتر روچیلد» امضا کرد که به‌موجب آن، تشکیل وطنی برای یهودیان در سرزمین فلسطین به رسمیت شناخته شده بود. روچیلدها خاندانی ثروتمند و یهودی در اروپا بودند و والتر که بزرگ‌تر این خاندان در آن روزگار بود در مجلس عوام انگلیس هم عضویت داشت. 
بالفور از روچیلد خواسته بود تا محتوای اعلامیه را تقدیم «سازمان جهانی صهیونیسم» کند. طنز تلخ ماجرا آنجاست که در بخشی از این اعلامیه آمده بود: «باید به‌روشنی دانست که هرگز نباید کاری برخلاف و به زیان حقوق مدنی گروه‌های غیر یهودی ساکن فلسطین یا حقوق و موقعیت قانونی یهودیان در دیگر کشورها انجام شود!» سازمان جهانی صهیونیسم، تشکیلاتی بود که «تئودور هرتزل»، یهودی اتریشی – مجارستانی، آن را پایه‌گذاری کرده بود و در زمان امضای بیانیه بالفور «حییم وایزمن» شیمیدان روس، ریاست آن را بر عهده داشت؛ همان فردی که بعدها اولین رئیس‌جمهور کشور جعلی اسرائیل شد. بیانیه بالفور را محصول تلاش او، والتر روچیلد و «ناحوم سوکولوف» نویسنده لهستانی می‌دانند.
همه‌چیز آماده بود. انگلیسی‌ها سرزمین فلسطین را به پیوست بیانیه بالفور دودستی تقدیم صهیونیست‌ها کردند و شد آنچه شد. زمینه برای مهاجرت یهودیان از سراسر جهان به فلسطین فراهم شد و در همان سال‌های نخست، صدها هزار نفر از ساکنان اصلی فلسطین اخراج و آواره شدند و این ماجرا ادامه داشت تا سال 1948 میلادی.

2

جای پای عزالدین

در طول 30 سالی که فلسطین زیر نظر انگلیسی‌ها اداره می‌شد فلسطینی‌ها که شاهد اشغال خانه و کاشانه‌شان بودند، آرام ننشستند و با رهبری چهره‌های مبارزی چون شهید «عزالدین قسام» به نبرد با اشغالگران پرداختند. شیخ عزالدین قسام، اهل سوریه و درس‌خوانده دانشگاه الازهر مصر بود. او پیش از آنکه برای تدریس علوم اسلامی به فلسطین برود علیه اشغالگری فرانسوی‌ها در سوریه مبارزه کرده بود. شاخه نظامی جنبش مقاومت اسلامی فلسطین (حماس) نام این روحانی مبارز را به خود گرفته است.
14 می سال 1948 میلادی، انگلیس به حضور مستقیم خود در سرزمین فلسطین پایان داد اما این به معنای پایان اشغالگری نبود. اشغالگری این بار شکل دیگری به خود گرفته بود. همان روز کشور جعلی اسرائیل اعلام موجودیت کرد و غده بدخیم سرطانی صهیونیسم در قلب امت اسلامی شکل گرفت. فلسطینی‌ها آن روز را با نام «نکبت» در حافظه تاریخی خود ثبت کرده‌اند. فیلم سینمایی «بازمانده» را دیده‌اید؟ این فیلم ساخته «سیف‌الله داد»، کارگردان ایرانی، بر اساس داستانی از «غسان کنفانی»، نویسنده فلسطینی دقیقاً روایت آن روزهاست. حالا فلسطین اشغال‌شده به خط مقدم مبارزه تبدیل شده، جایی که بزرگ‌ترین جنایت بشری در دوره معاصر در آن رقم می‌خورد.
حالا سال‌هاست که پنجره‌های این سرزمین زخمی است. زیرا هر صبح مردان و زنانی را به تماشا می‌نشیند که برای نجات سرزمینشان سدی می‌شوند در برابر گلوله‌های صهیونیست‌ها. اما روز التیام زخم‌های فلسطین نزدیک است، روزی که پنجره‌ها رو به آزادی بازخواهند شد.

nojavan7Social1 Portlet

متن برای شناسایی تازه سازی CAPTCHA