بیخیال تلاش کردن نشو
ما که به زیبایی و خوبی مقصد مطمئنیم، حرکت را هم شروع کردیم اما چه اتفاقی میافتد که سرعتمان را کم و کمتر میکنیم. مقدار استراحتها را زیاد کرده و دیگر مثل اول بانشاط و سرزنده به سمت مقصد نمیرویم؟ ماجرا کمی عجیب نیست؟ تازه! کمی که با همین حال خسته و بیانگیزه میرویم، بهطور کامل دور میزنیم، برمیگردیم دوباره در همان نقطه اولی که بودیم میایستیم. آیا اینکه به مقصد نرسیدیم تقصیر راه بوده یا تقصیر مقصد؟ شاید هم هیچکدام.
بسیاری از ما وقتی خواستیم کار جدیدی را شروع کنیم با همین سرعت و نشاط شروع به کار کردهایم اما پس از مدتی که کار را نصفه و نیمه رها کردیم، شاکی میشویم که چرا به نتیجه دلخواهمان نمیرسیم؟ مثلاً چرا نتوانستیم سحرخیز باشیم یا نتوانستیم درسهایی که لازم بوده را مرور کنیم. چرا نتوانستیم در مهارتی مثل خطاطی خودمان را به آزمون رسانده و قبول شویم. جواب همه اینها معلوم است ما از نیمهراه بیخیال تلاش کردن شدیم.
بعضیهایمان ممکن است مشکل را از اصل آن کار بدانیم. مثلاً فکر کنیم رفتن به کلاس خوشنویسی کلاً بیفایده است یا هیچکس نمیتواند با پسانداز کردنهای ذرهذره بهجایی برسد.
یکی از ترمزهای اساسی برای شروع کارهای جدید، همین افکاری است که در ذهن داریم. یعنی تا فکر تازهای به سرمان میزند، بخشی از ذهنمان شروع به نق زدن کرده و میگوید: با تصمیمهای قبلی چه گُلی به سر دنیا زدی؟ این بار هم مثل همیشه تصمیمت را نیمهتمام رها میکنی. ولی ما قول دادهایم که ناامید نشویم.
از خدا کمک بخواهید
یادمان باشد این بار وقتی خواستیم بسمالله شروع یک کار را بگوییم از خدا بخواهیم به ما کمک کند تا این کار را منظم و درست انجام داده و به نتیجه برسانیم. میتوانیم با یکی از شهدا، همانها که بهعنوان ستاره زندگی و الگو قبلاً انتخاب کردیم برای شروع کار جدید و به پایان رساندن آن عهد و پیمان هم ببندیم.
بده بستان انگیزه
به تواناییهایی که خدا به ما داده، به شرایط محیطی مناسب نگاه کرده و از آن استفاده کنیم. به اهداف بزرگی که برای زندگی داریم و نقشههایی که برای کشور و دنیا کشیدیم فکر کنیم. وقتی بدانیم که انجام دادن تصمیم امروز چه تأثیری در آیندهمان دارد حتماً انگیزهمان مضاعف خواهد شد. انگیزهها را به خودمان یادآوری کنیم. ناامید نبوده و به ظرفیتهای موجود چشم بدوزیم. در این مسیر یک دوست خوب و پرانرژی کمک بسیار بزرگی خواهد بود.
بر مدار نظم
سعی کنیم زمانبندی مناسبی برای کار در نظر بگیریم. کار بزرگ را به کارهای کوچک روزانه تقسیم کرده و هرروز همان قسمتی که انجام شده را علامت بزنیم. این کار کمک میکند پیشرفتمان را رصد کنیم. برای بعضی کارها میتوانیم یکزمان ثابت روزانه در نظر بگیریم یا به یک کار ثابت همیشگی آن را متصل کنیم. مثلاً اگر تصمیم داریم چهل روز یک دعا یا سوره خاص را بخوانیم زمان آن را بعد از یکی از نمازها بگذاریم تا همیشه بعد از نماز به یاد کار بعدی باشیم.
ترسها را بترسان
اگر یکبار شکست خوردیم یا انجام یک کار ثابت را فراموش کردیم قرار نیست همانجا نشسته و دست از تلاش بکشیم. دوباره بسمالله گفته و ثابت کنیم بیدی نیستیم که با این بادها بلرزیم. اگر هنوز بخشی از ذهنمان حرفهای ناامیدکننده را تکرار میکند، تحویلش نگیریم.
فرار از تنبلی
تنبلی، بلایی که سروکلهاش در بسیاری از اتفاقات پیدا میشود. هر چه زودتر باید از شرش خلاص شویم. فراموش نکنیم ساختن آینده اراده قوی و همت بلند میطلبد.
حذف سارقان
یکی از چیزهایی که باعث میشود کارهایمان نیمهتمام بماند این است که تا چشم به هم میزنیم روزمان شب شده و نمیدانیم اینهمه زمان را کجا خرج کردیم. باید دزدهای زمان را شناسایی کرده و دستوپایشان را ببندیم. برای خیلی از ما گوشی و بازیهای رایانهای شاهدزدهای وقتمان هستند.
رد بهانهها
اگر تابهحال برای تنبلی، خستگی و بیانگیزه بودن هر بهانهای که ذهنمان میآورد را قبول میکردیم بعد از این تصمیم بگیریم گول این چیزها را نخوریم. اگر در دوران شورونشاط نوجوانی با سرعت حرکت نکنیم و کارهای خوب را شروع نکنیم پس وقتش کی خواهد بود؟ امروز بیشتر از تمام سالهای آیندهای که پیش روی ماست وقت داریم و بعد از این بیشتر و بیشتر سرمان شلوغ شده و انجام خیلی از کارها سخت خواهد شد.
قبل از حرکت
تأمل قبل از حرکت باعث میشود این اتفاقات در میانه راه پیش نیامده و ماجرا ساز نشوند. از اینکه در میان هیجانات تصمیم گرفته و در اصطلاح مدرسهای جوگیر شویم خودداری کنیم. همه جوانب را بسنجیم و با اطمینان و با حجم مناسب کار را شروع کنی.
ترفند شما برای آنکه کارها را ناقص رها نکرده و به پایان برسانید، چیست؟
nojavan۷CommentHead Portlet