nojavan7ContentView Portlet

شرحِ یک دوستیِ صمیمانه
شرحِ یک دوستیِ صمیمانه
فعالان کتاب و فرهنگ چند خاطره کتابی از آقا نقل می‌کنند

شنیدن و خواندن روایت‌های مختلف از یک ماجرا، اتفاق خوبی ا‌ست که نگاه جامع‌تر و متنوع‌تری از آن موضوع به ما می‌دهد. علاقه و توجه رهبر انقلاب به کتاب و اهمیتی که ایشان به مطالعه و کتاب‌خوانی می‌دهند، در توصیه‌هایشان نمایان است. اما خواندن شرح این علاقه و دوستی صمیمانه با کتاب، از زبان افرادی که دغدغه‌ کار فرهنگی دارند و با آقا هم در ارتباط هستند، لطف دیگری دارد. با هم بخشی از این خاطرات را می‌خوانیم:

1

یک قفسه کتاب

آقا گفتند ما یک قفسه‌ کتاب داریم در کنار اتاق خودمان که در آن چندصد جلد کتاب وجود دارد، من بعضی وقت‌ها آن‌قدر مشغله‌ام زیاد است که رویم را از کتاب‌ها برمی‌گردانم تا آن‌ها را نبینم و به کار‌های اجرایی برسم. چند هفته قبل به صورت اتفاقی کتاب شما را دیدم و آن را خواندم و بعد از آن هم با الطاف‌شان ما را شرمنده کردند. برای من جالب بود رهبری با این مشغله‌ای که دارند، چگونه کتاب را با این دقت مطالعه کرده‌اند. 
شهید علی خوش‌لفظ، راوی کتاب «وقتی مهتاب گم شد»

2

قدم‌زدن در راسته کتاب‌فروشی‌ها

یک‌ بار آقا در جلسه‌ای گفتند: «یکی از چیزهایی که همیشه حسرتش را می‌خورم و به خاطر اقتضائات رهبری نمی‌توانم به سراغش بروم، قدم زدن در همین راسته‌ کتاب‌فروشی‌هاست! کاش می‌شد...»
رضا امیرخانی، نویسنده کتاب «داستان سیستان»

3

هزار رمان خوانده‌ام

روزگاری که در مشهد، افتخار حضور در محضر رهبر انقلاب را داشتیم؛ یک‌بار فرمودند: «من حدود هزار رُمان خوانده‌ام». این گذشت تا پس از انقلاب اسلامی و در دوران ریاست جمهوری، در مصاحبت خدمت ایشان عرض کردم: قبل از انقلاب از حضرت‌ عالی شنیدم که فرمودید هزار رُمان خوانده‌اید. فرمودند: «عدد یادم نیست اما هر آنچه در حوزه‌ای که اشاره کردید نشر یافته و شایسته‌ خواندن بوده، چه ترجمه و چه اصل، خوانده‌ام.»
یادداشتی از حجت الاسلام مهدوی‌راد، دبیرعلمی کتاب سال جمهوری اسلامی

4

همه کتاب‌ها را خوانده بودند

آقای شجاعی تعریف کرد که: «من کتاب شما را با یک سری از کتاب‌های «متون مفاخر» در جلسه‌ای به رهبری دادم. هفته‌ بعد که برای جلسه‌ دیگری خدمت ایشان رفتم، ایشان تمام کتاب‌ها را خوانده بودند و نظرشان را راجع به تمام کتاب‌ها گفتند. راجع به «نامیرا» هم فرمودند که کار بسیار خوبی است؛ نگاه درستی به عاشورا دارد و جذابیت داستانی دارد. دو صفحه از کتاب را که خواندم، احساس کردم داستان جذابی دارد و ادامه دادم.» 
صادق کرمیار، نویسنده رمان «نامیرا»

5

کرایه کتاب، شبی یک ریال

با ورود آقا به حوزه‌ علمیه، پایشان به کتابخانه‌ آستان قدس رضوی نیز باز می‌شود و در کنار مطالعه‌ کتب تاریخی و حدیثی، با گونه‌ای از ادبیات نوین به نام «رمان» آشنا شدند که دنیای آن برایشان شگفت‌آور بود. 
جاذبه‌ مطالعه‌ رمان در حدی بود که کتابخانه‌ آستان قدس نیز نمی‌توانست کفاف این اشتیاق را بدهد و از طرفی در آن روزگار خانواده ایشان تهیدست‌تر از آن بود که همه‌ کتاب‌های مورد علاقه‌شان را بخرند. لذا تصمیم گرفتند از کتابفروشی محل، رمان‌های جدید را از قرار شبی یک ریال کرایه کنند و برای این که کتاب امانی به شب دوم نکشد و یک ریال دیگر نپردازند، با هر سرعتی بود، آن را به اتمام می‌رساندند. 
محسن مومنی شریف، نویسنده کتاب «در کمین گل سرخ»

6

مداومت در مطالعه

از خصوصیات رهبر انقلاب در کتاب‌خوانی، مداومت است. گذشته از مطالعات کاری در مورد موضوعات اساسی کشور، ایشان نوعاً شب‌ها پیش از خواب مطالعه می‌کنند؛ یک مطالعه‌ سبک. این غیر از مطالعه‌ سنگینی است که برای درس خارج فقه‌ یا ایراد یک سخنرانی می‌کنند. مطالعه‌ آخر شب برای ایشان در واقع برای رفع خستگی و به‌عنوان تفریح ذهنی مطرح است. البته مطالعه‌ سبک ایشان جزو مطالعات سنگین ماست!
دکتر غلامعلی حدادعادل، رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی

7

سبقت در مطالعه

کتابی چاپ شد به نام «مهدوی‌نامه» و مجموعه‌ مقالاتی بود که به استاد ما دکتر یحیی مهدوی تقدیم شده بود. خودم هم در این کتاب دوتا مقاله داشتم. پیشنهاد این کتاب هم از خود من بود و بعد از چند سال این کتاب حدوداً پانصد صفحه‌ای منتشر شده بود. من یک نسخه را به آقا دادم. طولی نکشید که دوباره خدمت‌شان رسیدم؛ شاید یک ماه بعد. ایشان فرمودند: «این کتاب را که به من داده بودی، همه‌اش را خواندم!» من حیرت کردم که من خودم با این‌که پیشنهاد تألیف این کتاب را داده‌ بودم و در آن مقاله هم داشتم، یک پنجم آن کتاب را هم مجال نکرده‌ام بخوانم اما ایشان با این‌همه گرفتاری چگونه این کتاب را که اصلاً به حوزه‌ کاری‌شان هم ارتباط ندارد، خوانده‌اند! 
دکتر غلامعلی حداد عادل، رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی

8

آموزش فلسفه به نوجوانان

در مجلسی ایشان راجع به فلسفه و تعلیم آن به نوجوانان می‌گفتند که؛ یکی از مشکلاتی که ما داریم، این است که چون بچه‌های ما عمق فکرشان کم است، خیلی زود تحت تأثیر حوادث و هیجانات و فضاهایی قرار می‌گیرند که در کشور اتفاق می‌افتد. ما باید روی عمق فکری و تعمق بیشتر بچه‌ها کار کنیم. لذا آموزش فلسفه برای نوجوانان خیلی لازم است.
محسن چینی‌فروشان، رئیس سابق كانون پرورش فكری كودكان و نوجوانان

nojavan7Social1 Portlet

متن برای شناسایی تازه سازی CAPTCHA