پیچیدگی فتنه
چیزی شبیه همین ماجرا در شرایطی واقعیتر و البته حساستر اطراف ما در حال رخ دادن است. در شرایطی مثل روبهرویی جبهه حق و باطل. به چنین شرایطی که حق و باطل در همآمیخته و یافتن حق سخت میشود، فتنه میگوییم. در این شرایط درست است که ماهیت حق و باطل تغییری نکرده اما به دلیل مخلوط شدن باهم تشخیص دادن آنها کار راحتی نیست. حتی افرادی که خود را در جبهه حق میدانند در این شرایط گیج شده و نمیدانند کدام حرف درست است و کدام درست نیست.
شوخی بیشوخی
بخواهیم و نخواهیم مجبوریم و باید فتنه را جدی بگیریم، شاخکهایمان باید برای چنین حالتی فعال بماند. میدانید! خیلی ساده لوحانه است اگر فکر کنیم همیشه میتوانیم خیلی راحت حق را از باطل تشخیص داده و از آن پیروی کنیم. فکر کنیم آنقدرها حرفهای هستیم که گول باطل را نخوریم و روزی نمیآید که ما گُل به خودی بزنیم. ولی فتنه با هیچکس شوخی ندارد. افراد بزرگی بودهاند که در شرایط فتنه نتوانستند تشخیص درستی بدهند و عواقب سختی بر خودشان و جامعه تحمیل شد. اگر این ممزوج (درهمآمیختگی) حق و باطل خطرناک نبود، امام علی علیهالسلام از این ماجرا سخن نمیگفتند: «ولکن یؤخذ من هذا ضغث و من هذا ضغث فیمزجان فهنا لک یستولی الشّیطان علی اولیائه» به این معنی که مقدارى از حق را با اندكى از باطل ممزوج و مختلط ميكنند، و بدين گونه شيطان بر يارانش مستولى مىشود.
فتنه چیست؟
«فتنه معنایش این است که یک عدهای بیایند با ظاهرِ دوست و باطنِ دشمن وارد میدان شوند، فضا را غبارآلود کنند؛ در این فضای غبارآلود، دشمنِ صریح بتواند چهره خودش را پنهان کند، وارد میدان شود و ضربه بزند. اینی که امیرالمؤمنین فرمود: «انّما بدء وقوع الفتن اهواء تتّبع و احکام تبتدع»، تا آنجائی که میفرماید: «فلو انّ الباطل خلص من مزاج الحقّ لمیخف علی المرتادین»؛ اگر باطل، عریان و خالص بیاید، کسانی که دنبال شناختن حق هستند، امر برایشان مشتبه نمیشود؛ میفهمند این باطل است. «و لو انّ الحقّ خلص من مزج الباطل انقطع عنه السن المعاندین»؛ حق هم اگر چنانچه بدون پیرایه بیاید توی میدان، معاند دیگر نمیتواند حق را متهم کند بهحق نبودن. بعد میفرماید: «و لیکن یؤخذ من هذا ضغث و من ذاک ضغث فیمزجان»؛ فتنهگر یکتکه حق، یکتکه باطل را میگیرد، اینها را باهم مخلوط میکند، در کنار هم میگذارد؛ «فحینئذ یشتبه الحقّ علی اولیائه»؛ آنوقت کسانی که دنبال حقاند، آنها هم برایشان امر مشتبه میشود. فتنه این است دیگر.» (1388/10/19-رهبر انقلاب)
عرصه تاختوتاز دشمن
یکی از سختیهای رانندگی در جادههای مهآلود این است که هرلحظه امکان دارد از جاده اصلی خارج شوید چون مرز جاده را نمیبینید اما اگر هوا صاف، دید شما شفاف و جاده هم مستقیم و بدون پیچوخم باشد، آنوقت دیگر کار خیلی راحت است و راننده حرفهای میگوید من چشمبسته هم این راه را میروم. شرایط فتنه، رانندگی در جاده کوهستانی پر از پیچوخم در هوای مهآلود است. جالب است بدانید که دشمنان اتفاقاً به دنبال چنین شرایطی هستند.
«دشمنان ملت از شفاف بودن فضا ناراحتاند؛ فضای شفاف را برنمیتابند؛ فضای غبارآلود را میخواهند. در فضای غبارآلود است که میتوانند به مقاصد خودشان نزدیک شوند و به حرکت ملت ایران ضربه بزنند. فضای غبارآلود، همان فتنه است.» (1388/10/29-رهبر انقلاب)
«آنکسانی که مردم را میخواهند گمراه بکنند، باطل را بهصورت خالص نمیآورند؛ باطل و حق را آمیخته میکنند، ممزوج میکنند، آنوقت نتیجه این میشود که «فهنالک یستولی الشّیطان علی اولیائه»؛ حق، برای طرفداران حق هم مشتبه میشود. این است که بصیرت میشود اولین وظیفه ما. نگذاریم حق و باطل مشتبه بشود.(نهجالبلاغه، خطبهی ۵۰: اگر باطل با حق نمیآمیخت بر جویندگان حق پنهان نمیماند و اگر حق به باطل پوشیده نمیگشت، زبان معاندان از طعن بریده میشد. ولی همواره پارهای از حق و پارهای از باطل در هم میآمیزند. در چنین حالی شیطان بر دوستان خود مستولی میشود و تنها کسانی رهایی مییابند که الطاف الهی شامل حالشان شده باشد.» (1388/7/15- رهبر انقلاب)
علاج چیست؟
خب، حالا در مقابل یک چنین پدیدهای، علاج چیست؟ عقل سالم حکم میکند و شرع هم همین را قطعاً بیان میکند. علاج عبارت است از:
شفاف و روشن صحبت کنیم
«وقتی میبینید عامل دشمن - که حرف او، شعار او حاکی از مافی الضمیر اوست (نشان دهنده آنچه در دل دارد) - آمد توی میدان، اینجا باید خط را مشخص کنید، اینجا باید مرز را روشن کنید. همه وظیفه دارند؛ بیشتر از همه، خواص؛ و در میان خواص، بیشتر از همه، آنکسانی که مستمعین بیشتری دارند، شنوندگان بیشتری دارند. این وظیفه است دیگر: مرزها روشن بشود و معلوم بشود که کی چی میگوید. اینجور نباشد که باطل، خودش را در لابهلای گرد و غبارِ برخاسته در میدان مخفی کند، ضربه بزند و جبههی حق نداند از کجا دارد ضربه میخورد. این است که حرف دوپهلو زدن، از خواص، مطلوب نیست. خواص باید حرف را روشن بزنند و مطلب را واضح بیان کنند. ...شفافسازی، دشمنِ دشمن است؛ مانع دشمن است. غبارآلودگی، کمک دشمن است. این، خودش شد یک شاخص. این یک شاخص است: کی به شفافسازی کمک میکند و کی به غبارآلودگی کمک میکند. همه این را در نظر بگیرند، این را معیار قرار بدهند.» (1388/10/29-رهبر انقلاب)
درست تحلیل کنیم
«من یکوقت در دوران زندگی تقریباً پنجساله حکومت امیرالمؤمنین(علیه الصّلاةوالسّلام) و آنچه که پیش آمد، مطالعات وسیعی داشتم. آنچه من توانستم بهعنوان جمعبندی به دست بیاورم، این است که «تحلیل سیاسی» ضعیف بود. البته در درجه بعد، عوامل دیگری هم بود؛ اما مهمترین مسئله این بود. والّا خیلی از مردم هنوز مؤمن بودند؛ اما مؤمنانه در پای هودج امالمؤمنین در مقابل علی(علیهالسلام) جنگیدند و کشته شدند! بنابراین، تحلیل غلط بود.»(1370/6/27-رهبر انقلاب)
مرزها را مشخص کنیم
«آنچه که در نظام اسلامی باید همیشه مورد توجّه باشد، مشخّص بودن جبهههاست؛ مخلوط نشدن جبهه حق با جبهه ناحقّ است. ....غفلت از این مرزبندی و تشخّص، به نفع هیچ جبهه حقّی تمام نخواهد شد. هیچکس، اهل حق را از اینکه ندانند چرا حقاند و حالا چه باید بکنند و چه کسی در مقابل آنهاست، تحسین نخواهد کرد؛ حتّی دشمنانشان هم آنها را تحسین نمیکنند» (1378/10/4-رهبر انقلاب)
تقوا داشته باشیم
«روحهای ضعیف، دلهای ضعیف، انسانهای ضعیف، نمیتوانند در مشکلات نقش ایفا کنند. این، آن معنویاتی است که نظام اسلامی، جامعه اسلامی، مسئول اسلامی، مدیر اسلامی، نسبت به آن مسئول است. دوستان عزیز؛ برادران و خواهران! کی ممکن میشود ما نقش ایفا کنیم؟ وقتیکه «و الزمهم کلمة التّقوی»؛ برای خودمان، تقوا را بهعنوان کلمه ثابت، کلمه حق و تکلیفِ دائم در نظر بگیریم. (1378/10/4-رهبر انقلاب)
بصیرت داشته باشیم
«جوانان عزیز! هر چه میتوانید در افزایش بصیرت خود، در عمق بخشیدن به بصیرت خود، تلاش کنید و نگذارید دشمنان از بیبصیرتی ما استفاده کنند؛ دشمن به شکل دوست جلوه کند، حقیقت به شکل باطل و باطل در لباس حقیقت. امیرالمؤمنین در یک خطبهای ازجمله مهمترین مشکلات جامعه همین را میشمارد: «انّما بدء الوقوع الفتن اهواء تتّبع و احکام تبتدع یخالف فیها کتاب اللَّه». در همین خطبه، امیرالمؤمنین میفرماید: اگر حق بهطور واضح در مقابل مردم آشکار و ظاهر بشود، کسی نمیتواند زبان علیه حق باز کند. اگر باطل هم خودش را بهطور آشکار نشان بدهد، مردم به سمت باطل نخواهند رفت. «و لکن یؤخذ من هذا ضغث و من هذا ضغث فیمزجان». (1388/7/15- رهبر انقلاب)
nojavan7CommentHead Portlet