وظیفه مربی
مربی سالهاست به این قله و مسائل مختلف آن اندیشیده، مطالعه کرده و همچنان هم مشورت میکند و از افراد حرفه ای کمک گرفته و نظرشان را میپرسد.
مربی در مورد مسیر، سختیهای آن، وسایل مورد نیاز و حتی خطراتی که ما را تهدید میکند دائم با ما صحبت کرده و یادآوری میکند. هر کدام مسئول اجرای بخشی از کارهای این طرح شدیم. یک نفر مسئول اینکه وسایل بچه ها را چک کرده و به آنها یادآوری کند، یکی مسئول برنامه غذایی و تهیه آنها میشود، یک نفر مسئول امور کمپ زدن و خلاصه هر کداممان کاری را به عهده میگیریم. مربی دوباره با هرکدام از بچههایی که مسئولیت دارند صحبت میکند و تذکرهای لازم را میدهد. نقشه دست مربیست و حرکت میکنیم.
در مسیر قله
بین خودمان بماند همه چیز همین قدر گل و بلبل نبود، مثلا یک بار فهمیدیم غذایی که مسئول خریدمان تهیه کرده تاریخ گذشته است، با اینکه مربی تذکر داده بود بعضی بچهها کفش مناسب نداشتند و مسئول این کار هم فراموش کرده بود مورد به این مهمی را چک کند. ما میدانستیم مسئول تهیه کنسروها یکی از خودمان است و اشتباه از اوست، مربی نکات لازم را به او گفته و حالا چه اتفاقی افتاده که کنسروهای تاریخ گذشته اینجاست، بماند.
مربی تمام حواسش به این بود که ما گم نشویم، راه را دقیق ببینیم درهها را نشان داده و دقت میکرد که سقوط نکنیم. بعضی وقتها هم میگفت به عقب نگاه کنیم و از این همه راهی که آمدهایم امید بگیریم. لازم بود بارها و بارها وظایف اعضای تیم و از جمله مربی را مرور کنیم تا برای مطالبه کردن هم مسئول اصلی هر کار را بدانیم و بشناسیم.
آن قلۀ فتح نشده و مسیر طی نشده را تا اینجا آمدم که بگویم نقش رهبری در نظام جمهوری اسلامی شبیه راهنمای کوهنوردی ماست، برای همین هم آقا در دیدار 12 تیر سال 95 یادآوری کردند:
وظیفه رهبری
«اینجور نیست که حالا اینهمه دستگاههای اجرائی هستند و هر کدام هم دارند یک تصمیمی میگیرند -تصمیمهای گوناگون- رهبری نگاه کند ببیند کدام درست است، کدام غلط است و بگوید آقا، این درست است، آن غلط است؛ اینجوری نمیشود. این، هم خلاف قانون است، هم ناممکن است، هم نامعقول است وظیفهی رهبری آنجایی است که احساس کند یک حرکتی دارد انجام میگیرد که این حرکت، مسیر نظام را دارد منحرف میکند. اینجا وظیفهی رهبری است که بیاید در میدان و به هر شکلی که ممکن است بِایستد و نگذارد؛ ولو مورد جزئی باشد.»
یا سال 90 که طبق معمول خیلیها میخواستند بگویند بسیاری از تصمیمها با نظر مستقیم رهبری گرفته میشود همه چیز را شفاف کرده و گفتند:
در مقابل انحراف
«در بخش اقتصادی، در بخش سیاسی، در بخش دیپلماسی، نمایندگان مجلس در بخشهای خودشان، مسئولان قوهی قضائیه در بخش خودشان، مسئولیتهای مشخصی دارند. در همهی اینها رهبری نه میتواند دخالت کند، نه حق دارد دخالت کند، نه قادر است دخالت کند؛ اصلاً امکان ندارد. خیلی از تصمیمهای اقتصادی ممکن است گرفته شود، رهبری قبول هم نداشته باشد، اما دخالت نمیکند؛ مسئولینی دارد، مسئولینش باید عمل کنند. بله، آنجائی که اتخاذ یک سیاستی منتهی خواهد شد به کج شدن راه انقلاب، رهبری مسئولیت پیدا میکند. دستگاههای گوناگون - قوهی قضائیه، قوهی مجریه، قوهی مقننه - مثل همهی دنیا، کارهای موظف قانونی خودشان را دارند انجام میدهند، با اختیارات کاملی که در قانون اساسی معین شده؛ اما حرکت کلان و کلی نظام اسلامی به سمت آن آرمانها باید منحرف نشود؛ اگر منحرف شد، باید گریبان رهبری را گرفت، او را بایستی مسئول دانست؛ او مسئول است که نگذارد.»
۱۳۹۰/۷/۲۴
nojavan7CommentHead Portlet