جزیره بیثبات
گزارشی که آمریکاییها را از رژیم نوکرمآب خود خاطر جمع کرده بود و رئیس جمهور آنها با خیال راحت ۱۰ دی ماه ۱۳۵۶ به تهران آمد و پشت تریبون رفت و ایران را جزیره ثبات خواند...
رژیم عصبانی
از سوی دیگر فوت مشکوک آقا سید مصطفی خمینی در تاریخ اول آبان ۱۳۵۶ منجر شد تا در سراسر کشور مجالس ترحیمی برای ایشان برگزار شود، اما این مجالس باشکوه به کام شاه خوش نیامد. احسان نراقی یکی از مشاوران شاه، در تاریخ ۶۸/۱۱/۲۰ در مصاحبه با رادیو بی بی سی به خشم شاه از این مجالس اشاره کرد.
پاسخ کوبنده امام
در همین ایام یاسر عرفات رئیس وقت سازمان آزادیبخش فلسطین در تلگرافی به امام فوت فرزندشان را تسلیت میگویند اما پاسخ امام رژیم را عصبانیتر میکند. امام اشاره به درد اصلی قلب خود میکنند و راحت شدن مردم ایران از شر شاه را تسکین قلب خود میخوانند.
نصیری رئیس وقت ساواک پاسخ امام را به شاه نشان میدهد و شاه چنان خشمگین میشود و با اتکا به قدرت تخیلی خود میگوید: «باید جنگ را علنی کرد» و بعد دستور میدهد که مقالهای بنویسند!
۱۷ دی۵۶ طلبههای مدرسه خان روزنامهای را نصب شده بر دیوار میخوانند اما هیچ کدام از طلبهها طاقت نمیآورند تا مقالهای به اسم استعمار سرخ و سیاه که سرشار از توهین به امام و مرجعیت است را تا پایان بخواند.
امام اشاره به درد اصلی قلب خود میکنند و راحت شدن مردم ایران از شر شاه را تسکین قلب خود میخوانند
جوانههای انقلاب
از ۱۷ تا ۱۹ دی منازل مراجع در قم آماج حرکت مردم و روحانیون برای کسب تکلیف در قبال این توهین میشود اما رژیم این حرکت را تاب نمیآورد و سرانجام در ۱۹ دی۵۶ گلولهها را اینبار به جای هوایی زدن، در سینه مردم مینشاند و آنها را به خاک و خون میکشد.
اما خون شهدای ۱۹ دی قم جوانه میزند، تظاهرات در تبریز، تهران، مشهد و سراسر ایران ادامه مییابد و در نهایت باعث سقوط رژیمی میشود که قرار بود تا ده سال دیگر بدون مشکل باقی بماند!
nojavan7CommentHead Portlet