ماجرای پیشرفت
اصل حرفم ماجرای خرید یک لباس نیست، ماجرای پیشرفت کردن یک نظام است. کشورهای مختلف با همه تفاوتهایی که دارند چه طور ممکن است بر اساس یک الگو پیشرفت کنند و نتیجه بگیرند. اصلاً بر اساس کدام الگو این لباسها را دوخته و به تن ملتها کنیم؟ همانهایی که با این الگو پیشرفت کردهاند الآن در چه شرایطی هستند؟
برنامه مشخص
از طرفی وقتی آقا از پیشرفت و آینده روشن صحبت میکنند، خیلی از شما هم میگویید خب چه طور؟ با کدام الگو؟ شبیه چه کسانی شویم؟
آقا پاسخ میدهند: «برنامه پیشرفت، برنامه مشخصی است، برنامه فکر شده و سنجیدهای است. ملاحظه کردید، الگوی پیشرفت ایرانی ـ اسلامی که تا پنجاه سال میتواند قالب حرکت این کشور در جهات مختلف باشد، تبیین، تعیین و آماده شده است، در اختیار صاحبنظران است که آن را ورز بدهند و تکمیل کنند و کامل کنند.»
کاملاً ایرانی
ممکن است بگویید خب چهکاری است، چرا اینهمه زحمت بکشیم؟ از همان الگوهای حاضر و آماده شرقی و غربی استفاده کنیم، جواب این پرسش روشن است، «غربیها به خاطر این روش و این مدل، خودشان را بدبخت کردهاند، مشکلات فراوانی برای خودشان درست کردهاند؛ زرقوبرق هست امّا باطن و درون، پوسیده و رو به فساد است؛ از آنها ما نمیگیریم.»
تماشاگر نیستیم
تا فراموش نکردم یادآوری کنم که ما هم در این ماجرا تماشاگر نیستیم و اثرگذار هستیم. آقا در دیدار با دانشآموزان گفتند: «شما خودتان را جزئی از فعّالان این نقشه وسیع و همهجانبه بدانید و برای آن خودتان را آماده کنید. خودتان را در همه احوال موظّف بدانید که در قبال پیشرفت کشور، خودتان را سهیم و مسئول بدانید.»
* تاریخ بیانات آقا که در این مطلب استفادهشده، 12 آبان 1397 است.
nojavan7CommentHead Portlet