nojavan7ContentView Portlet

آدرس‌های غلط
آدرس‌های غلط
یادداشتی از خانم وجیهه سامانی، نویسنده

شاخه ریحان زندگی! به ما نشانی غلط داده بودند. ما بهترین نقشه راه را در کامل‌ترین دین خدا داشتیم، اما به اسم آزادی، برابری و رهایی، فریبمان دادند. همان‌هایی که در انتهای یک مسیر غلط و پرهزینه ایستاده بودند و تاب دیدن «درست رفتنمان» را نداشتند؛ و ما هم به هزار جبر بی‌منطق خودخواسته، تن دادیم به نسخه‌های پوسیده تمدن غرب وحشی که از آن سوی دنیا برایمان پیچیده بودند.

1

بیا خودمان را گول نزنیم. بیا با خودمان روراست باشیم. بیا بدون تعارف بگوییم؛ حتی آنجا که با عریان‌ترین و رهاترین پوشش، در جامعه می‌خرامیم و دلمان را به شعارهای خوش‌رنگ‌ولعاب و فریبنده آزادی و تمدن و پیشرفت خوش کرده‌ایم، آن آرامش و امنیتی را که باید نداریم!
خودمان بهتر از هرکسی می‌فهمیم. گیرنده‌هایمان قوی است. چشمان پاک و ناپاک را از هم تشخیص می‌دهیم. می‌فهمیم نگاه‌هایی را که از روی کرامت و حرمت نیست، رفتارهایی که بی‌قصد و غرض نیست و کنایه‌ها و شوخی‌ها و برخوردهای نامحترمانه‌ای که در شأنمان نیست. می‌فهمیم کدام جنس خراب است. مسموم است. پلید است. تیر نگاه‌های هرزه، صاف می‌خورد وسط گلبرگ‌های لطیف روحمان. تیزی کلمات ناپاک، می‌گیرد به پَر احساسمان.
ما هر روز بارها و بارها می‌شکنیم. می‌لرزیم. به خشم می‌آییم. متنفر می‌شویم. در خود فرومی‌ریزیم، امّا به هزار جبر بی‌منطق این روزگار، باز تن می‌دهیم به نسخه‌های بی‌جواب و آدرس‌های غلط.
ساعت‌ها وقت و انرژی و اعصاب هزینه می‌کنیم تا خودمان را مثل عروسک‌های دل‌فریب متحرک، امّا مصنوعی و بدل، برای چشمان هیز و ناپاک کوچه خیابان‌های شهر بیاراییم. تا به چشم دل‌های بیمار بیاییم و نگاه‌ها را به خود خیره کنیم؛ امّا نمی‌دانیم به‌جای پیام زیبایی و آزادی و تمدن، پیام «مرا نگاه کنید»، «من تشنه دیده‌شدن هستم» و «محتاج توجهم» به آن‌ها مخابره می‌شود!
ما خودمان هم از این بازی دو سر باخت خسته‌ایم. خودمان هم می‌دانیم گوهر وجودمان برای اثبات عزت‌نفس به هیچ رنگ‌ولعاب و تظاهر و توجهی نیاز ندارد. می‌دانیم هنر و استعداد و توانایی و خلاقیتمان برای تحسین و تأیید و پذیرفته‌شدنمان در این جهان کافی هست. می‌دانیم چیزی از کسی کم نداریم که برای جبرانش، زیر لایه‌های پُررنگ‌ولعاب و پُرزرق‌وبرق خودنمایی، پنهان شویم.
ما یک دختریم و قرار است زن کاملی شویم؛ شریک یک زندگی شویم؛ تاج مادری بر سر بگذاریم و با یک دست گهواره را تکان بدهیم و با یک دست دنیا را ... ما شاخه گل ریحان زندگی هستیم؛ ساقه ترد نیلوفر؛ عطر و طراوت یاس و مریم و لطافت شبنم سحرگاهی.
ما ملعبه چشمان ناپاک و سیراب‌کننده نگاه‌های هرزه نیستیم. پوشش ما از روی وقار و حیا و عزت‌نفس ماست. پوشش ما، تکریم ماست؛ مایه احترام ماست؛ حریم امن و آسایش روحی ماست. بیا نگذاریم حریم امنمان شکسته شود. نگذاریم ملعبه بازار هوسبازان شود. نگذاریم آزادانه‌ترین پوشش جهان را که اسلام همچون تاجی بر سرمان گذاشته، به هزار و یک فریب از سرمان بکشند و ما را گرفتار ناامنی، ناپاکی، چشم‌چرانی، خستگی و فرسودگی کنند.
ما برای کارهای مهم‌تری به این جهان آمده‌ایم. بیا نگذاریم که ما را بازیچه دنیای پوچ و مادیگرای خود کنند. ما عروسکان خیمه‌شب‌بازی دنیای هوسبازان نیستیم که هر صبح، در رقابتی نانوشته و ناتمام با هم‌جنسان خود و برای پسند و التذاذ دیگران، پای آینه‌ها به نگارگری بنشینیم و تا پاسی از شب، در کوچه‌ها و خیابان‌ها و میان ساختمان‌های سنگی و سیمانی بخرامیم و اسباب تماشا و لذت و هرزگی ناپاکان شویم و هر غروب، خرد و خسته و خراب، با روحی دست‌خورده و احساساتی لگدمال و خسته و زخمی از تیر نگاه‌ها و کنایه‌ها و هرزگی‌ها، به خانه برگردیم. 
ما این نیستیم.
ما برای این خلق نشدیم.
این جایگاه ما نیست.
به آن راضی نشویم.
ما گوهر خلقتیم، 
روح هستی، 
ریحانه بهشتی.
ما رحمتیم در خانه‌ها.
روشنی و آرامش زمین.
سکون زندگی.
قلب تپنده حیات.
روح زندگی، 
مربی نسل‌ها، 
گوهر گران‌بهای خلقت ...
ما گرانیم، خیلی گران ... بیا خود را ارزان نفروشیم! 

nojavan7Social1 Portlet

متن برای شناسایی تازه سازی CAPTCHA