nojavan7ContentView Portlet

نمک‌نشناس!
7 دلیل بر بی‌کفایتی بنی صدر از زبان آقا
نمک‌نشناس!

در سال 1358 مردم ایران خوشحال و سربلند از اینکه دارند اولین رئیس جمهور کشور را خودشان انتخاب می‌کنند، پرشور و حماسی پای صندوق‌های رأی حاضر شدند و ابوالحسن بنی‌صدر را با حدود 11 میلیون رأی برای ریاست جمهوری ایران برگزیدند. اما بنی‌صدر، به‌عنوان اولین رئیس جمهور ایران قدردان این موقعیت کم‌نظیر نبود. با خودشیفتگی تمام و غرور کاذبش، گمان می‌کرد حضور مردم در صحنه‌های مختلف آن زمان، راهپیمایی‌های عظیم و شعارهای مردم در حمایت از انقلاب، فقط بخاطر شخصیت اوست!
برای همین چهره اصلی خود را خیلی زود رو کرد تاجایی که مجلس شورای اسلامی وقت، مجبور شد بحث کفایت سیاسی رئیس جمهور را بررسی کند و سرانجام در 31 خرداد 1360 مجلس با اکثریت آرا رأی به عدم کفایت سیاسی بنی‌صدر به عنوان رئیس جمهور داد و فردای آن روز، در اول تیر، امام خمینی (رحمت‌الله علیه)، بنی‌صدر را از ریاست جمهوری ایران عزل کردند.
در تاریخ 31 خرداد سال 1360، آقا که آن زمان نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی بودند، نطق مفصلی در اثبات عدم کفایت سیاسی بنی‌صدر ایراد می‌کنند که بخشی از آن را می‌خوانیم:
 

1

یک ادعای بی‌شرمانه

بنی‌صدر باوجود آنکه در گفتگوهایش با احترام از امام خمینی و انقلاب اسلامی یاد می‌کرد، اما در مصاحبه با رسانه‌های خارجی و در سایر محافل صداقتش در گفتار و اعتقادش نسبت به این دو زیر سوال می‌رفت: «از نظر او، امام یک فرد ساده‌ای است که یک‌جا نشسته است، می‌روند و به او خبر می‌دهند و ایشان هم بر طبق آن خبرها نظر می‌دهند. همچنین او در مصاحبه‌ای با رسانه خارجی درباره‌ نظام جمهوری اسلامی، می‌گوید: قبلاً، یعنی در دوران شاه، لااقل دورنمایی وجود داشت؛ دورنماهای تمدن بزرگ، امروز حتی این هم وجود ندارد.»

2

خیانت یا بی‌کفایتی

«رئیس ‌جمهور باید حیثیت جمهوری را در خارج از کشور حفظ کند. تخلف از این کار قطعاً اگر خیانت نباشد، بی‌کفایتی سیاسی و اخلاقی و خیلی بی‌کفایتی‌های دیگری است.» بنی‌صدر چه در رسانه‌های داخلی و چه در مصاحبه با رسانه‌های خارجی، درست زمانی که کشور درگیر جنگ بود و تمام امکانات کشور باید متمرکز به رفع مشکلات مردم و پیشبرد جنگ می‌شد؛ دائماً در حال حاشیه‌سازی بود از جمله مطرح کردن مواردی چون: «دولت رجایی را مصیبتی بالاتر از جنگ دانستن، دولت اسلامی را یک دولت بی‌قانون معرفی کردن، آزادی را در ایران به کلی پایمال شده وانمود کردن، مطرح کردن شایعه‌ شکنجه رژیم کنونی را از رژیم شاه هم بدتر معرفی کردن و ...»
«آیا واقعاً می‌توان تصور کرد که این رئیس ‌جمهورِ یک کشور است که درباره کشور و نظام خود سخن می‌گوید؟»
 

3

افشای اسرار کشور

کدام مسئول باتدبیر و سیاستی درست در اوج گرفتاری کشورش، در بوق و کرنا می‌کند که ما فلان مشکلات را داریم؟ «افشای اسرار اقتصادی کشور نیز یکی دیگر از دلایل عدم کفایت سیاسی بنی‌صدر است. اظهار میزان نیاز ایران به صدور نفت و میزان موجودی ارزی کشور و اظهار فلج اقتصادی و ...» بخشی از بی‌کفایتی‌های سیاسی او بود.

4

کارشکنی در دوران جنگ تحمیلی

«در اول جنگ تحمیلی عراق، آمدند و گفتند عراقی‌ها به خاک ما حمله کرده‌اند؛ به بنی صدر می‌گفتیم: رئیس جمهور! شما چه خبر دارید؟ می‌گفت دروغ می‌گویند؛ این سپاه برای اینکه خودش امکانات دست و پا کند، این حرف‌ها را می‌زند! بعد هم به دهلران رفت -که هنوز آن وقت عراق دهلران را نگرفته بود- ایستاد و مصاحبه کرد؛ گفت: من الان در دهلرانم؛ می‌گویند عراقی‌ها آمده‌اند؛ عراقی‌ها کجایند!؟ از دهلران بیرون آمد و دو ساعت بعد دهلران به وسیله عراقی‌ها تصرف شد.»
پیشنهاد می‌کنیم کتاب «در کمین گل‌سرخ» که به تازگی توسط رهبر انقلاب نیز یادداشتی بر آن نوشته شد، برای اطلاع بیشتر از کارشکنی‌ها و تصمیمات نادرست بنی‌صدر در دوران جنگ تحمیلی را مطالعه کنید.

5

قدرت‌طلبی مطلق

«نفی قدرت مطلقه از ویژگی‌های انقلاب ما بود. بنی‌صدر، درست به عکس، همواره جویای قدرت مطلقه بود. طبیعی بود که در برابر او مقاومت می‌شود و او این مقاومت را کارشکنی می‌نامید.» «او بر خلاف صریح قانون اساسی که قوا را مستقل می‌شمارد، معتقد بود که مجلس باید هماهنگ با رئیس‌جمهور باشد.» بنی‌صدر در کنار مجلس، قوه قضائیه یا شورای عالی قضایی آن روزها را هم تحت اختیار و نفوذ خود می‌خواست؛ برای همین چون در برابر این خواسته او نیز مقاومت می‌شد، «اعضای شورای عالی قضائی را که همه منتخب امام و از برجستگان روحانیون بودند، به قدرت‌طلبی و فسادگرایی، متهم می‌کرد.»

6

اخلال‌گری و شورش

رئیس جمهور که می‌بایست خود، محور نظم و قانون کشور باشد؛ اما در مورد بنی‌صدر برعکس بود! او «بارها مردم، کارگران، نظامیان و گروه‌های مختلف را به مقاومت در برابر نظم موجود دعوت کرده بود.» از بدترین نمونه‌های آن دوران، سخنرانی بنی‌صدر در اسفند ماه سال 1359 در دانشگاه تهران بود. با تحریک‌های بنی‌صدر در حین سخنرانی‌اش چنان مردم حاضر در محل به جان هم افتادند که صحنه‌های دلخراشی به‌وقوع پیوست.

7

صفات شخصی

کار به‌جایی رسیده بود که «بنی‌صدر یک نظرخواهی کرده بود که خودش حدود 80 درصد محبوبیت بین مردم دارد و امام خمینی حدود 53 درصد! ادعا می‌کرد محبوبیتش از امام خمینی بیشتر است!» یا حتی «با خودبزرگ‌بینی معتقد بود پس از امام، کسی از او مناسب‌تر برای رهبری نیست.»

nojavan7Social1 Portlet

متن برای شناسایی تازه سازی CAPTCHA